ماجرای دعوا در رختکن پرسپولیس از زبان کارتال

اسماعیل کارتال صحبتهای جالبی در مورد اتفاقات اخیر پیرامون پرسپولیس بر زبان آورد.
اسماعیل کارتال، سرمربی ترکیهای پرسپولیس در آخرین کنفرانس پیش از بازی این فصل با توپ پر شرکت کرد و پاسخهای جالبی به سوالاتی داد که احتمالا ذهن هواداران را به خودش مشغول کرده است. او در مورد علاقه برخی هواداران استقلال به شکست برابر سپاهان، قدرت حریف سقوط کردهشان و البته بحثهای نقل و انتقالاتی و اختلاف میان بازیکنان پرسپولیس صحبت کرد.
«فردا یک مسابقه خیلی خیلی مهم داریم. برخی کمبودها را داریم. بازیکنهایی که آسیب دیدهاند، بازیکنهایی که محروم شدند و همچین اتفاقاتی میافتد. اگرچه تیم حریف سقوط کرده اما ما بازیهایشان را تماشا و آنالیز کردیم و تیمی است که خیلی مثبت بازی میکند. من موقع آنالیز پیش خودم یک فکرهایی کردم، این تیم واقعا افتاده؟ آنها خیلی مثبت و رو به جلو فوتبال بازی میکند و ما هم شانس داریم که دوم بشویم. ما صد درصد برای برد فردا میرویم و منتظریم سپاهان امتیاز از دست بدهد. به بهترین نحو کارمان را انجام میدهیم و با وجود اینکه تیم حریف افتاده اما ما به آنها احترام میگذاریم. برای ما یک بازی خیلی جدی و مهم است. میخواهیم با پیروزی تمام کنیم.
جایی که من کار میکنم هیچکس نمیتواند گروه درست کند یا دعوا کند. از جایی که خبر گرفتی احتمالا درست است اما بعضی وقتها باید اینها را به حال خودشان رها کنی تا خودشان صحبت و داد و بیداد کنند تا راه راست را پیدا کنند. اگر راه راست را پیدا نکنند بلدم چجوری آنها را درست کنم! آن جایی که شما میگویی بعد از بازی سپاهان بود که باختیم و بچهها نتوانستند هضم کنند و دو گل خودمان به خودمان زدیم و نیمه اول خیلی بد بازی کردیم اما نیمه دوم سپاهانی وجود نداشت و پرسپولیس حاکم زمین بود. بچهها هم بین خودشان اختلاف و حرفی داشتند که چرا باختیم و من هم ول کردم به حال خودشان که درستش کنند. این چیز خوبی است چون ما بعد از آن توانستیم دو بازی خارج از خانه را ببریم.
فوتبال چنین چیزی است و باید بدانی چه وقت تنبیهشان کنی، چه وقت داد بزنی و کِی تشویق کنی. این کار من است و در همه تیمها چنین اتفاقاتی میافتد. در رئال مادرید و آرسنال هم این چیزها وجود دارد. هر زمان وسط نیمه و بعد از بازی ممکن است پیش بیاید. یکی میگوید چرا گل نزدی چرا پاس ندادی. هر زمان بین فوتبالیستها این اختلافات وجود دارد. آخرش این است که ما سی تا مرد داریم که باهم کار میکنیم و اگر چنین اتفاقی نیفتد عجیب است.»