مذاکرات ایران و آمریکا و مسئله مهمی به اسم غنی سازی!

یکی از مواردی که مذاکرات کنونی تهران و واشینگتن را با چالش مواجه کرده، بحث غنیسازی ایران است.
فرارو- محمد حسن خلیلی؛ در مذاکرات کنونی ایران و آمریکا یکی از مواردی که گفتوگوها را با نوعی بنبست مواجه کرده است، اختلاف جدی تهران و واشینگتن بر سر به رسمیت شناختن حق ایران در غنیسازی در داخل خاک ایران است.
به گزارش فرارو، یکی از موارد مهم در بحث انرژی هستهای، تهیه سوخت هستهای است. سوخت هستهای در واقع موادی هستند که برای تولید انرژی هستهای از آنها در رآکتور هستهای استفاده میشود. یکی از موارد مهم و پایهای در تهیه سوخت هستهای نیز غنیسازی است.
اهمیت غنیسازی
در حقیقت اگر بهطور ساده و خلاصه بخواهیم توضیح دهیم، برای آنکه یک رآکتور هستهای بتواند انرژی هستهای تولید کند، به سوخت هستهای نیاز دارد و برای آنکه سوخت هستهای بتواند تولید شود، بایستی اورانیوم استخراج شده از معدن، به میزان مورد نظر غنیسازی شود. اما این غنیسازی چیست؟
اورانیوم یکی از عنصرهای شیمیایی است که ایزوتوپهای مختلفی دارد. ۹۹ درصد از اورانیومی که در طبیعت به شکل طبیعی موجود است، اورانیومی با ایزوتوپ ۲۳۸ است و تنها حدود ۰.۷ درصد از اورانیوم طبیعی، دارای ایزوتوپ ۲۳۵ است. اما مشکل اینجاست اورانیوم ۲۳۸ که تقریبا ۹۹ درصد از اورانیوم طبیعی را شکل میدهد، قابل شکافت هستهای نیست و نمیتوان از آن برای تولید سوخت هستهای استفاده کرد. پس بایستی چکار کرد؟ جواب مسأله، استفاده از روش غنیسازی است.
در واقع غنیسازی روشی است که طی آن، اورانیوم خام موجود در طبیعت را که بیشتر آن را ایزوتوپ ۲۳۸ تشکیل داده، کاری کنیم که به ایزوتوپ ۲۳۵ دارای قابلیت شکافت هستهای تبدیل شود. در واقع هرچه قدر سطح غنیسازی بالاتر رود، از میزان اورانیوم ۲۳۸ غیر قابل شکافت هستهای کاسته و به میزان اورانیوم ۲۳۵ قابل شکافت هستهای آن افزوده میشود.
حال با این توضیحات، اهمیت این امر مشخص میشود که در صورتی که یک کشور دارای رآکتورهای هستهای باشد، اما نتواند خود دست به غنیسازی بزند، بایستی برای تهیه سوخت هستهای محتاج و نیازمند کشورهای دیگر باشد. یعنی اگر کشوری حتی خود دارای معادن اورانیوم باشد، اما نتواند این اورانیوم خام را به اورانیوم غنیسازی شدهای تبدیل کند که برای استفاده در رآکتور هستهای مناسب است، آن وقت نمیتواند یک چرخه کامل سوخت هستهای را داشته باشد.
حق ایران در داشتن چرخه کامل سوخت هستهای
یکی از مواردی که بارها ایران برای داشتن حق غنیسازی به آن استناد کرده، معاهده NPT است. انپیتی که مخفف Non-Proliferation Treaty است، به معنای «پیمانعدم اشاعه» و یا بطور کاملتر «پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای» است. به نوشته دانشنامه بریتانیکا، انپیتی معاهدهای نابرابر است که کشورهایی که دارای سلاح هستهای نیستند را مجبور میکند تا از تولید سلاح هستهای چشمپوشی کنند؛ اما به کشورهایی که این سلاح را دارند، اجازه میدهد تسلیحات هستهشان را نگه دارند.
با این حال همین معاهده نابرابر اجازه استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای برای مواردی نظیر موارد پزشکی و صنعتی را داده است.
آیا در متن انپیتی لفظ «غنیسازی» آمده است؟
ایران به عنوان یکی از امضاکنندگان پیمان انپیتی، همواره برای داشتن حق غنیسازی به این معاهده هرچندنابرابر استناد کرده است. ماه گذشته بود که پس از اظهار نظرهای غیرفنی و سخنان تحریک کننده مقامات آمریکایی، سید عباس عراقچی، وزیر خارجه کشورمان در تاریخ ۱۳ اردیبهشت در سخنانی در شبکههای اجتماعی نوشت: «ایران به عنوان یکی از امضاکنندگان موسس معاهده انپیتی، کاملا حق داشتن چرخه کامل سوخت هستهای را دارد.»
وزیر خارجه کشورمان همچنین در کنایه به کشورهای غربی، اعلام کرد «چندین عضو انپیتی» غنیسازی اورانیوم دارند؛ «در حالی که سلاحهای هستهای را هم کاملا رد میکنند».
با این حال یکی از مواردی که رسانههای غربی تا کنون تلاش کردهاند تا کنون حق ایران را نادیده بگیرند، تفسیری است که آنها از پیمان انپیتی ارائه میدهند.
بنابر متن رسمی که از این پیمان در سایت سازمان ملل منتشر شده، به صراحت در بند چهارم این پیمان آمده است: «هیچچیزی نباید بهگونهای تفسیر شود که بر حق غیرقابل انکار همه طرفهای این پیمان برای توسعه، تحقیق، تولید و استفاده از انرژی هستهای برای اهداف صلحآمیز بدون تبعیض و مطابق با مواد ۱ و ۲ این پیمان تأثیر بگذارد.»
حال طرفهای غربی و رسانههای آنها مدعی هستند در متن پیمان صحبتی از غنیسازی نشده و در مورد غنیسازی سکوت شده است؛ این در حالی است که ایران میگوید طبق همین بند، استفاده از انرژی هستهای برای موارد صلحآمیز از مرحله توسعه و تحقیق گرفته تا تولید و استفاده از آن به عنوان حقی غیرقابل انکار در این پیمان به رسمیت شناخته شده و در واقع غنیسازی نیز، بخشی از روند تولید انرژی هستهای است.
مضاف بر اینکه همانطوری که وزیر خارجه کشورمان که بالاتر اشاره شد، اعلام کرده، شماری از کشورهای امضا کننده این پیمان مشغول غنیسازی هستند و این خود نشان میدهد، غنیسازی بخشی از حق به رسمیت شناخته شده در این پیمان است.
اذعان مقامات غربی به بومیشدن دانش هستهای در ایران
اما با آنکه مقامات غربی همواره تلاش کردهاند تا با وجود تصریح انپیتی حق ایران را در استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای نادیده بگیرند و حتی گاه ایران را به بمباران تأسیسات هستهایاش تهدید کنند، اما برخی اوقات مجبور شدهاند تا به اجرایی نبودن این تهدیدات و بومی شدن دانش هستهای در ایران اذعان کنند.
در تازهترین مورد، وندی شرمن، مذاکرهکننده ارشد پیشین آمریکا در سخنانی اذعان کرده بمباران تأسیسات هستهای ایران تنها کار را برای چند سال عقب خواهد انداخت و در نهایت ایران دوباره مسأله هستهای را از سر خواهد گرفت و اصولا دانش را نمیشود بمباران کرد.
شرمن گفت: «ترامپ و هیأت مذاکره کننده آمریکایی برای رسیدن به توافق با ایران تحت فشار بسیاری قرار دارند. کنگره آمریکا خواستار برچیده شدن کامل برنامه هستهای ایران است. هیات آمریکایی از سوی اسرائیل و خواسته مکرر آن برای حمله به ایران نیز تحت فشار قرار دارد.»
او همچنین گفت: «هرگونه حمله به تأسیسات هستهای ایران، برنامه هستهای این کشور را شاید یک الی سه سال عقب بیاندازد و ایران سریعاً برنامه هستهای خود را بهطور محرمانه از سر خواهد گرفت. اجازه دهید صریحاً بگویم؛ دانش را نمیشود بمباران کرد.»
گزارش آکسیوس از پیشنهاد ویتکاف به ایران
از سوی دیگر، از آنجایی که بارها مقامات ایران در خصوص خط قرمز بودن اصل غنیسازی در ایران صحبت کرده و بر آن تأکید کردهاند، نشریه آکسیوس در گزارشی به پیشنهادات ویتکاف به ایران برای توافق هستهای پرداخت که از سوی وزیر خارجه عمان تحویل وزیر خارجه کشورمان شده است.
طبق اعلام یک مقام آمریکایی و یک منبع آگاه دیگر، یکی از پیشنهادات مطرح شده از سوی ویتکاف که از سوی عمان داده شده و مورد پذیرش آمریکا نیز واقع شده است، درخواستها برای ایجاد یک کنسرسیومی است که اورانیوم را برای اهداف غیرنظامی تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی و نیز نظارت خود آمریکا غنیسازی کند.
اما به نوشته آکسیوس، پرسش مهمی اینجا مطرح است و آن این است که تأسیسات غنیسازی تحت این کنسرسیوم کجا بایستی قرارداشته باشد. بنابر اعلام یک منبع آگاه، آمریکا خواسته این تأسیسات خارج از ایران باشد.
طبق گزارش آکسیوس، پیشنهاد دیگر آمریکا این بوده است که آمریکا حق ایران برای غنیسازی اورانیوم را به رسمیت بشناسد و در ازای آن، ایران نیز غنیسازی اورانیوم را بهطور کامل به حال تعلیق در بیاورد.
نتیجه گیری
همانطوری که در گزارش اشاره شد، غنیسازی یکی از موارد ضروری است که در صورتی که کشوری آن را نداشته باشد، چرخه سوخت هستهای را بهطور کامل در اختیار نخواهد داشت. از سوی دیگر، همانطوری که بیان شد، اگرچه در متن پیمان انپیتی که ایران نیز جزو امضاکنندگان آن است، لفظ غنیسازی به صراحت نیامده، اما طبق بند چهارم آن، از توسعه و تحقیق گرفته تا تولید و استفاده از انرژی هستهای، حق غیرقابل انکار اعضای این پیمان است که ایران نیز جزو یکی از آنهاست و میدانیم، غنیسازی بخش لاینفک چرخه کامل تولید انرژی هستهای است و نمیتوان طبق پیمان انپیتی، حق تولید انرژی هستهای به کشوری داده شود، اما همزمان به این کشور اعلام شود که از حق تولید سوخت هستهای که جزو اساسیترین بخشهای تولید انرژی هستهای است، محروم است.
از سوی دیگر، همانطوری که بالاتر آمد، مقامات غربی نیز خود میدانند گزینه جایگزین و آلترناتیو توافق هستهای که جنگ و بمباران هستهای است، موتور دانش هستهای را برای همیشه در ایران متوقف نمیکند و نهایتا آن را برای چند سال به تعویق خواهد انداخت و این گزینهای کاربردی نیست. در آن سوی ماجرا نیز ایران اعلام کرده تنها در صورتی توافق خواهد کرد که حق ایران در غنیسازی به رسمیت شناخته شود.
حال با تمامی این جمعبندیها، آنچه مشخص میشود این است که با وجود نیاز مُبرم دولت ترامپ برای اعلام یک دستاورد در حوزه سیاست خارجی، دولت او با تمامی تهدیدها در نهایت مجبور خواهد بود تا حق ایران را در غنیسازی هستهای به رسمیت بشناسد؛ هرچند ممکن است درصد غنیسازی در پایان چانهزنیها و مذاکرات ممکن است بالا و یا پایین شده و یا تحت محدودیتهایی قرار گیرد.