روابط ایران با کشورهای عربی در پرتو تحولات اخیر چگونه خواهد بود؟

درحالحاضر، ایران از هدف قرار دادن پایگاههای آمریکا خلیج فارس اجتناب کرده است تا روابط رو به تعمیق خود با منطقه را حفظ کند، اما این وضعیت با تغییر شرایط میتواند تغییر کند.
مونا یعقوبیان*: با ورود واشنگتن به جنگ در حمایت از اسرائیل، سیاستگذاران آمریکایی مجبورند بین دو دیدگاه رقیب برای خاورمیانه یکی را انتخاب کنند. در سالهای اخیر، کشورهای عربی به طور فزایندهای به دنبال ادغام ایران در منطقه بودهاند تا مقابله با آن. در مقابل، اسرائیل معتقد است که نمیتواند یک ایران یکپارچه را در منطقه بپذیرد.
خیلی قبل از حمله بیسابقه اسرائیل در ۱۳ ژوئن به ایران، تلاش برای ادغام منطقهای در حال انجام بود. بااینحال، یک رویداد مهم قابل ذکر است: حمله ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۹ به تاسیسات نفتی عربستان سعودی که حدود ۵۰درصد از تولید نفت این کشور را مختل کرد. عدمواکنش ایالات متحده به این حمله، نقطهعطفی برای خلیج فارس بود. بسیاری به این باور رسیدند که در تیررس درگیری رو به رشد ایالات متحده و ایران قرار دارند، اما نمیتوانند در صورت حمله بزرگ ایران، برای محافظت از خود به ایالات متحده تکیه کنند. این باور، فرآیندی را هدایت کرد که منجر به برقراری مجدد روابط عربستان و ایران در ۱۰ مارس ۲۰۲۳ شد. گرم شدن روابط - حتی پس از 7 اکتبر – بهآرامی پیش رفت. به نظر میرسد که با عمیقتر شدن تنشهای اسرائیل و ایران، روند آشتی کشورهای خلیج فارس با ایران تسریع شده است.
تنها یک ماه پس از اولین رویارویی نظامی مستقیم بین ایران و اسرائیل، وزیر امور خارجه عربستان (به همراه امیر قطر، وزیر امور خارجه امارات و دیگر مقامات کلیدی عرب) در مراسم تشییعجنازه رئیسجمهور ایران که در سقوط هلیکوپتر درگذشت، شرکت کردند.
سپس، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، در 9 اکتبر 2024، پس از دومین حمله مستقیم ایران به اسرائیل در اوایل همان ماه، از عربستان بازدید کرد. همچنین در ماه اکتبر، عربستان سعودی و ایران اولین رزمایش دریایی مشترک خود را انجام دادند. حتی بحرین - با وجود تنشهای طولانیمدت خود با ایران برای احیای روابط اقدام کرد.
گفتوگوهای ماه گذشته با استراتژیستهای خلیج فارس نشان میدهد که مذاکرات با وجود تنشهای هستهای و درگیریهای اسرائیل و ایران ادامه دارد. در حقیقت، تلاش کشورهای حاشیه خلیج فارس برای ایجاد نظم جدید در منطقه، کاهش تنش، رشد و تنوع در داخل و در عین حال ایجاد روابط اقتصادی عمیقتر در سراسر منطقه و جهان را در اولویت قرار داده است. فرونشاندن درگیری احتمالی [اعراب] با ایران و تعمیق تعامل با این کشور اگر نگوییم ادغام در هسته اصلی چشمانداز کشورهای حاشیه خلیج فارس قرار دارد. با در نظر گرفتن این اهداف، رهبران خلیج فارس معتقد بودند که سه سال نزدیکی با ایران، سود بیشتری نسبت به 30 سال انزوا به همراه داشته است.
پیش از حملات اخیر، طرفهای مذاکرهکننده خلیج فارس بر تضمین موفقیت مذاکرات متمرکز بودند. تحلیلگران ماه گذشته در عمان اظهار کردند که ایران میتواند یک دستورکار بلندپروازانه را بهعنوان بخشی از یک توافق موفق پیشنهاد دهد که شامل توافقات اقتصادی بزرگ و فرصتهای سرمایهگذاری برای ایالات متحده باشد. سفر دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا به منطقه، خوشبینی نسبت به دستیابی به توافقی را که نویدبخش دوران جدیدی برای منطقه باشد، بیشتر افزایش داد.
این امیدها و محاسبات در حالی بود که کشورهای حاشیه خلیج فارس پس از حملات اسرائیل و آمریکا به ایران انتقادات شدیدی را مطرح کردند. نکته قابلتوجه این است که عربستان سعودی با اشاره به حمله «فجیع» اسرائیل به «برادرانمان در جمهوری اسلامی ایران»، محکومیت ویژهای صادر کرد. قطر، امارات متحده عربی و عمان نیز اقدامات اسرائیل را محکوم کردند. این محکومیتها در تضاد آشکار با رویارویی قبلی با ایران است، زمانی که کشورهای خلیج فارس از جمله صریحترین کسانی بودند که از ایالات متحده میخواستند هر چه زودتر حمله کرده و تاسیسات هستهای ایران را نابود کند.
در عین حال، کشورهای خلیج فارس از گرفتار شدن در آتش درگیری بین اسرائیل و آمریکا با ایران محتاط هستند. نگرانیها در حال افزایش است که حملات به زیرساختهای ایران عواقب جدی برای منطقه به همراه خواهد داشت. درحالحاضر، ایران از هدف قرار دادن پایگاههای آمریکا خلیج فارس اجتناب کرده است تا روابط رو به تعمیق خود با منطقه را حفظ کند، اما این وضعیت با تغییر شرایط میتواند تغییر کند.
در نتیجه، کشورهای خلیج فارس خواستار یک راهحل فوری دیپلماتیک هستند. ذینفعان خلیج فارس، با توجه به الزامات رشد اقتصادی خود، به دنبال جلوگیری از گسترش درگیری هستند و به دنبال راههایی برای پیشبرد نظم مورد نظر خود خواهند بود. میانجیگران سنتی مانند عمان - و اکنون شاید عربستان - به دنبال ایجاد مسیرهای خلاقانه برای رفع تنشها هستند و احتمالا از روابط پنهانی امارات با اسرائیل بهعنوان یک کانال ارتباطی استفاده خواهند شد.
جنگ فعلی، تنش بین دیدگاه کشورهای خلیج فارس برای منطقه و دیدگاه اسرائیل را به اوج خود رسانده است. از نظر اسرائیل، ارتش این رژیم بر موفقیتهای خود در برابر حزبالله، فروپاشی رژیم اسد و گشودن راه برای دورانی جدید در لبنان و سوریه تکیه میکنند. از این منظر، حمله اسرائیل به ایران گام بعدی در این پیشرفت است.
برای دیگران در جهان عرب، استفاده اسرائیل از زور، حاکمیت قانون را تضعیف میکند و اتکای این رژیم به قدرت نظامی، فضای کمی برای منطقهای با اقتصاد یکپارچهتر و وابسته به ثبات باقی میگذارد. بنابراین، این اسرائیل است که به «منبع اصلی بیثباتی در منطقه» تبدیل شده است. از این دیدگاه، مداخلات نظامی اسرائیل در غزه، لبنان، سوریه، یمن و ایران، نمونههایی از موضع تهاجمی و بیثباتکننده آن است. علاوه بر این، اسرائیل با ترور علی شمخانی، که کلید نزدیکی ایران با عربستان سعودی بود، تلاش کرد ادغام ایران در منطقه را مختل کند. در نهایت، آینده نظم خاورمیانه به کاهش یا افزایش تنش و نحوه درگیریهای ایران با اسرائیل مبتنی است.
* مدیر برنامه خاورمیانه در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی