فوت و فن تربیت فرزند؛ هفت نشانه که میگوید فرزند شما لوس است!

با شناسایی هفت نشانه اصلی رفتاری یک کودک لوس و بهرهگیری از روشهای تربیتی مؤثر، میتوان رفتارهای نادرست را اصلاح و فرزندی مسئولیتپذیر و همدل تربیت کرد.
فرارو- رفتارهای لوس و خودمحور در کودکان میتواند نتیجه سبک تربیتی والدین باشد و در صورت عدم اصلاح، به چالشی جدی در روابط خانوادگی و اجتماعی منجر شود.
به گزارش فرارو به نقل از هاف پست، در صف صندوق فروشگاه ایستادهاید که فرزندتان عروسک شخصیت محبوبش را برمیدارد و با التماس میگوید: «مامان، میشه اینو بگیری؟ من خیلی خیلی میخوامش!» وقتی پاسخ شما منفی است، ناگهان فریاد میزند «ازت متنفرم!» و گریه و جیغ و لگد آغاز میشود. اطرافیان با نگاههایی سرزنشآمیز به شما خیره شدهاند و ذهنشان احتمالا پر شده از این جمله: «چه بچه لوسی!»
اگر این صحنه برایتان آشناست، تنها نیستید. بر اساس نظرسنجیای در سال ۲۰۱۱ توسط 59 درصد والدین معتقدند که فرزندانشان از خودشان در همان سن، لوستر هستند. کارشناسان تربیتی نشانههایی را بیان کردند که به والدین کمک میکند بفهمند آیا در حال بزرگ کردن کودکی لوس هستند یا نه. همچنین توصیههایی کاربردی برای اصلاح این وضعیت ارائه دادهاند.
کودک لوس چه ویژگیهایی دارد؟
کودک لوس، به ندرت با پاسخ «نه» مواجه میشود و عادت دارد هر چه بخواهد، همان لحظه به دست بیاورد. میشل بوربا، روانشناس آموزشی میگوید: «همه کودکان روزهای بدی دارند، درست مثل بزرگترها. اما کودکان لوس همیشه در حالت خودمحور گیر کردهاند. همه چیز حول محور خواستهها، نیازها و احساسات آنها میچرخد و بقیه در اولویتهای بعدی قرار میگیرند.»
دکتر لورا مارکام، روانشناس بالینی نیز استفاده از اصطلاح «لوس» یا «بچه گستاخ» را چندان منصفانه نمیداند. به گفته او، این صفات بیشتر از آنکه ویژگی کودک باشند، بازتابی از شیوه تربیتی والدین هستند. او میگوید: «کودکان همان چیزی میشوند که والدین تربیتشان کردند. اگر با شیوهای آسانگیرانه بزرگ شوند و حد و مرزی برایشان تعیین نشود، انتظار درک محدودیتها را نیز نخواهند داشت.»
والدین معمولا با نیت خیر فرزندانشان را لوس میکنند؛ میخواهند کمبودهایی را که در کودکی خود تجربه کردهاند، برای فرزندانشان جبران کنند. برخی از والدین نیز تصور میکنند «نه» گفتن باعث آسیب روحی یا تضعیف اعتمادبهنفس کودک میشود. گاهی نیز خستگی روزمره آنقدر زیاد است که حتی فرصتی برای تعیین قانون یا ایستادگی در برابر خواستههای کودک نمیماند. به گفته بوربا: «وقتی خستهایم، تسلیم شدن آسانتر است. بعد از یک روز کاری سخت، گفتن نه کاری است دشوار.»
هفت نشانهای که میگوید کودک شما ممکن است لوس باشد:
۱. با شنیدن نه به شدت واکنش نشان میدهد
اگر کودک شما در برابر نه گفتن به شدت واکنش نشان میدهد، مانند گریه، فریاد، یا لجبازی مداوم، این میتواند نشانهای از لوس بودن باشد. چنین واکنشهایی ممکن است برای کودکان خردسال طبیعی باشد، اما اگر با افزایش سن ادامه پیدا کند، نشانهای از ناتوانی در پذیرش محدودیتهاست.
۲. هیچگاه از داشتههایش راضی نیست
کودک لوس ممکن است اسباببازیها، لباسها و امکانات فراوانی داشته باشد اما باز هم احساس نارضایتی کند. این کودکان اغلب قدر داشتههای خود را نمیدانند و مدام خواستار چیزهای بیشتر هستند. به گفته اسمیت کرافورد، آنها به جای گفتن «متشکرم»، بیشتر از عبارت «من میخوام» استفاده میکنند.
۳. خودمحوری و تصور محور جهان بودن
کودک لوس معمولاً تصور میکند همهچیز باید حول محور او بچرخد. او نیازها و احساسات دیگران را در نظر نمیگیرد و اغلب احساس میکند مستحق توجه ویژه یا امتیازات خاص است.
۴. درخواستهای فوری و بیصبرانه دارد
این کودکان صبر و حوصلهای برای انتظار ندارند. وقتی چیزی میخواهند، میخواهند همان لحظه آن را دریافت کنند. والدین نیز ممکن است برای پرهیز از دعوا، به این خواستهها تن دهند.
۵. ناتوانی در پذیرش باخت و ناکامی
هیچ کودکی از باخت خوشحال نمیشود، اما کودکان لوس تاب تحمل باخت یا نرسیدن به خواستههایشان را ندارند. اگر کودک شما در هنگام نرسیدن به نتیجه دلخواه، دیگران را سرزنش میکند یا از همکاری با دیگران امتناع میورزد، این نشانه هشداردهندهای است.
۶. اصرار و فشار بیش از حد برای رسیدن به خواستهها
کودکان لوس ممکن است از روشهای فریبنده برای رسیدن به خواستههایشان استفاده کنند؛ مثلاً به یکی از والدین بگویند که دیگری اجازه داده یا دروغ بگویند.
۷. تنها در قبال رشوه یا التماس کاری انجام میدهند
اگر انجام وظایف ساده مانند جمع کردن اسباببازیها یا مسواک زدن، تنها با وعده جایزه یا پول انجام میشود، این نشانهای از شکلگیری رفتار نادرست است. اگر کودک بهطور مداوم میپرسد: «برای این کار چه کاری برایم میکنی؟»، باید در رفتار تربیتی تجدیدنظر کرد.
چگونه میتوان کودک را از لوس بودن نجات داد؟
خبر خوب این است که لوس بودن یک ویژگی ذاتی نیست، بلکه رفتاری آموختهشده است و بنابراین قابل اصلاح است. هرچه این روند زودتر آغاز شود، آسانتر خواهد بود. میشل بوربا تاکید میکند: «هیچ ژنی برای لوس بودن وجود ندارد. این رفتار آموختهشده است و میتوان آن را ترک کرد.» تغییر این مسیر برای والدین نیز ساده نخواهد بود. باید آمادگی رویارویی با مقاومت و ناراحتی کودک را داشته باشید.
مارکام میگوید: «بگذارید ناراحت شود، اشک بریزد یا اعتراض کند. احساسات او را درک کنید، اما در عین حال بر محدودیت تعیینشده پافشاری کنید.» گفتن نه را بدون احساس گناه تمرین کنید. مرزهایی که تعیین کردهاید باید بهطور پیوسته و بدون استثنا دنبال شوند. به گفته بوربا: «واژه نه را وارد واژگان خود کنید و از به کار بردنش نترسید. به کودک نشان دهید که قاطع هستید.»
البته این قاطعیت نباید با خشونت یا سلطهگری اشتباه گرفته شود. مارکام تأکید میکند: «کودکان زمانی محدودیتها را بهتر میپذیرند که رابطه عاطفی و گرمی با والدین خود احساس کنند.» همچنین باید فرهنگ قدردانی را در خانواده نهادینه کرد. اسمیت کرافورد پیشنهاد میکند که پیش از خواب یا هنگام صرف غذا، اعضای خانواده زمانی را صرف قدردانی از تجربیات روزانه یا نعمتهای غیرمادی کنند. این تمرین میتواند حس رضایت و شکرگزاری را در کودک پرورش دهد.
رفتارهای همدلانه و توجه به دیگران را آموزش دهید و در نهایت، به یاد داشته باشید که تشویق و حمایت مؤثرتر از تنبیه است. مارکام میگوید: «اگر میخواهید کودک به توقع شما پاسخ دهد، از خود بپرسید چه نوع حمایتی لازم است تا او از پس این توقع برآید؟» و مهمتر از همه، به کودک بیاموزید از چیزهای ساده زندگی لذت ببرد. قدم زدن در طبیعت، گفتوگوهای خانوادگی یا بازیهای دستهجمعی میتواند احساس خوشبختی را در کودک تقویت کند.