ترنج موبایل
کد خبر: ۸۷۹۸۹۸

جولان اجراهای سرگرم‌کننده در جای خالی حرفه‌ای‌ها

جولان اجراهای سرگرم‌کننده در جای خالی حرفه‌ای‌ها

در حال حاضر، بُعد مالی نقش بسیار مهمی در اجراها دارد. خوانندگانی که محبوبیت زیادی دارند چه تحت عنوان خواننده پاپ باشند چه خواننده آواز ایرانی، بیشتر به مسائل مالی و فروش بلیت فکر می‌کنند چون تهیه‌کننده یا اسپانسر انتظار بازگشت سرمایه دارد و علاوه‌بر اسپانسرها، نهادهایی که مجوز اجرا می‌دهند هم درصدی از درآمد را دریافت می‌کنند.

تبلیغات
تبلیغات

کنسرت‌ها و اجراهای بسیاری در بهار سال جاری برگزار شدند؛ اگرچه به جز این در زندگی روزمره هم یک‌یک ما صداهای خوانندگان مختلفی را می‌شنویم و در ژانرهای مختلف، اما سوال اینجاست که کیفیت برگزاری این کنسرت‌ها و اجراها (زنده یا غیرزنده) در چه حد است؟ از سویی نمی‌توان از نظر دور داشت که در بسیاری مواقع این «خوانندگان» هستند که پای مخاطب را به سالن‌های کنسرت باز می‌کنند یا یکی از عوامل مهمی هستند که می‌توانند باعث شوند که آثار موسیقایی به فروش برسند.

به گزارش اعتماد، تأمل بر این نکته مهم است که آیا هیچ‌گاه برای ما مخاطبان این پرسش پیش آمده که گوش خود را به چه صدایی می‌سپاریم؟ آیا شرط فروش بلیت یا آثار موسیقایی دیگر، متضمن کیفیت بالای یک کنسرت و اجراست؟ صِرف اینکه نام فرد یا افرادی بر زبان‌ها بیفتد یا تصویر و بخشی از اجرایش به اصطلاح «وایرال» شود، او یک کار هنری انجام داده است؟

اصلا ما به عنوان مخاطب برای شنیدن آثار بر چه اساس و مبنایی بلیت یک اجرا یا کنسرت را خریداری می‌کنیم و برای آن، هزینه مادی و زمان خود را صرف می‌کنیم؟ مهم‌تر از همه اینها علت اینکه ما یک خواننده را دنبال می‌کنیم یا به کنسرت او می‌رویم این است که قصد داریم یک اثر هنری را دنبال کنیم و بشنویم یا اینکه نگاه ما به آن اجرا و اثر، نگاهی سرگرم‌کننده است؟ مرز میان خوانندگانی که در اصل در زمینه اینترتینری فعال هستند و خوانندگانی که «آواز» و «خوانندگی» را به صورت حرفه‌ای و هنری کار می‌کنند، کجاست؟ 

تمام این پرسش‌ها دستمایه این شد که از یک وُکولوژیست دعوت کنیم تا در این باره صحبت کند. اگرچه بهانه ما روی صحنه رفتن تعدادی پرشمار از کنسرت‌ها و اجراهای سال جاری بود، اما فراموش نکنیم این پرسش‌ها محدود به زمان خاصی نیستند، بلکه سال‌ها و دهه‌هاست که موضوع تفاوت میان آثار هنری و سرگرم‌کننده، کمتر مطرح می‌شود. پدرام پهلوان‌نژاد، دانش‌آموخته دکترای اجرای صدا از دانشگاه رابرت گوردون بریتانیا و Master در رشته آواز کلاسیک در شاخه Baroque در ارکستر فیلارمونیک دانشگاه برلین است. در ادامه توضیحات علمی این متخصص صدا را درباره موضوعات مطرح شده می‌خوانید. 

در مقدمه باید توضیحی به مخاطبان ارائه بدهم؛ اینکه در حوزه اجرا، دو دسته اصلی پرفورمر یا اجراکننده داریم: یک دسته کسانی هستند که برای سرگرمی مردم فعالیت می‌کنند، یعنی جنبه «اینترتینمنت» را درنظر دارند. در جهان این نوع اجراها بسیار فراوان هستند؛ گروه‌هایی که با طراحی صحنه، برنامه‌ریزی اجرایی و تمرین‌های فراوان فعالیت می‌کنند تا تماشاگران از اجرا لذت ببرند. این دسته ممکن است لزوما کیفیت فنی یا علمی بالایی هم نداشته باشند، اما موفق هستند، چراکه می‌توانند مخاطب را سرگرم کنند. این افراد در دنیا به طور معمول ادعایی هم در زمینه هنری بودن کار خود ندارند، چون خودشان هم می‌دانند که رسته کاری‌شان جدا از حوزه حرفه‌ای و هنری است. 

دسته دوم، افراد حرفه‌ای هستند؛ کسانی که به تعریف پرفورمنس، روانشناسی اجرا، انتخاب لباس مناسب، چیدمان صحنه و فرم اجرایی توجه ویژه دارند. این گروه برای شعور و احساس مخاطبی که در اجرا حضور پیدا کرده تا از لحظاتش لذت ببرد، احترام قائل هستند و اجرای‌شان حاصل شناخت دقیق، هدفمند و استاندارد از مولفه‌های اجرایی است که حرفه‌ای و هنری ارائه می‌شود. 

متاسفانه، در کشور ما به دلیل شرایط اقتصادی حاکم، اغلب هنرمندان به سمت دسته اول گرایش پیدا کرده‌اند. یعنی بیشتر به دنبال اجراهای سرگرم‌کننده هستند تا اجرای حرفه‌ای و علمی؛ تاسف‌برانگیزتر این است که اغلب اجرای خود را حرفه‌ای و با استانداردهای هنری برابر می‌دانند و به دلیل نبود آگاهی و آموزش، اغلب مخاطبان هم آن را باور می‌کنند. 

مشهور اما غیرحرفه‌ای

جالب است بدانیم، بسیاری از خوانندگانی که اتفاقا شهرت بسیاری هم دارند و نه‌تنها میان عوام بلکه در قشرهای هنردوست هم طرفداران بسیاری را به خود جلب کرده‌اند، در همین دسته قرار می‌گیرند. فارغ از اینکه شهرت‌شان در حوزه پاپ است یا کلاسیک؛ این افراد هم رعایت مسائل حرفه‌ای را نمی‌کنند. نکته مهم اینجاست که کیفیت صوتی و اجرایی آن‌ها موضوعی تخصصی است و عامه مردم هم ممکن است متوجه آن نشوند، اما به طور قطع می‌گویم که کارشناسان می‌توانند از لحاظ ریتم، جایگاه صدا و سلامت صوتی، عملکرد آن‌ها را ارزیابی و قضاوت کنند و اتفاقا به خوبی متوجه هستند که آثار این افراد ضعف دارد. 

در حال حاضر، بُعد مالی نقش بسیار مهمی در اجراها دارد. خوانندگانی که محبوبیت زیادی دارند چه تحت عنوان خواننده پاپ باشند چه خواننده آواز ایرانی، بیشتر به مسائل مالی و فروش بلیت فکر می‌کنند چون تهیه‌کننده یا اسپانسر انتظار بازگشت سرمایه دارد و علاوه‌بر اسپانسرها، نهادهایی که مجوز اجرا می‌دهند هم درصدی از درآمد را دریافت می‌کنند. به این شکل می‌بینیم که اجراهای هنری از همان ابتدا به یک فرآیند تجاری تبدیل می‌شوند و فرصتی برای کار حرفه‌ای باقی نمی‌ماند. حالا ممکن است یک اثر از قبل برای هدف خاصی مثل فیلم، سریال یا حتی به سفارش ارگان خاصی تنظیم شده باشد یا صرفا با هدف اجرای صحنه‌ای شکل گرفته باشد. مساله این است که همه این موارد بر کیفیت و ساختار اثر تاثیر می‌گذارند. 

ویرایشگری صدا؛ سکه رایج خوانندگان غیرحرفه‌ای

نکته بعدی که باید به آن توجه کرد، مساله شناخت فرم است. در هنر، ما با فرم‌های مختلف اجرایی مواجه هستیم که به آن‌ها نام‌هایی داده شده؛ مثل فرم آواز ایرانی یا سنتی، پاپ، جز، کلاسیک، اپرا و… بر این اساس هر کدام از این فرم‌ها، تعاریف و ویژگی‌های صوتی خاص خودشان را دارند که با یکدیگر متفاوتند. برای مثال مهم‌ترین مساله یک خواننده آواز ایرانی این است که باید دستگاه‌ها، گوشه‌ها و فرم صوتی مختص این سبک را بشناسد.

متاسفانه امروز در حوزه آواز ایرانی، نمی‌توان خواننده‌ای را مثال زد که با صدای علمی و سلامت صوتی، اجرا داشته باشد. همان طور که می‌بینیم و می‌شنویم آثار زیادی خلق می‌شوند و وارد صحنه اجرای کنسرت و پرفورمنس می‌شوند، آن‌هم با کیفیت پایین. از طرفی برخی از این اجراها بارها و بارها تکرار می‌شوند و به خاطر تعدد اجرایی که اتفاق افتاده، باز کیفیت نزول پیدا می‌کند. همچنان که می‌بینیم تولیدات امروز و اجراهای خوانندگان اغلب با فشار صوتی زیاد همراه است و حتی در جایی ممکن است کوک را از دست بدهند.

در این موقعیت خواننده به خاطر اینکه یا سلامت صوتی‌اش را از دست داده یا به درستی آموزش ندیده است که چگونه از صدای خود استفاده کند، جای تحریرهایش اشتباه است و کوک‌ها نادرست می‌شوند و در نتیجه این اتفاق، قریب به اتفاق خوانندگان به استفاده از دستگاه‌های اصلاح‌کننده صدا گرایش پیدا می‌کنند و حتی برخی صداها با ابزارهایی ملوداین می‌شوند تا شنونده تصور کند صدای خوبی می‌شنود، درحالی که کیفیت واقعی آن پایین است. 

خواننده حرفه‌ای کیست؟ 

باتوجه به توضیحاتی که ارائه دادم، خواننده حرفه‌ای باید بتواند از سیستم صوتی خود حفاظت کند و به جای استفاده بی‌جا از سیستم‌های ویرایش صدا، روی حنجره خود و اطلاعات و هنرش تمرکز کند. نمونه‌های حرفه‌ای جهانی را می‌توان در افرادی مثل آندریا بوچلی، سلین دیون، التون جان و… دید. تمام بخش‌های اجرای این افراد از طراحی لباس و صحنه گرفته تا چینش ارکستر براساس فکر و طراحی قبلی و با رعایت تعاریف پرفورمنس انجام می‌شود. این افراد کارهایی حرفه‌ای با استانداردهای هنری ارائه می‌دهند.

واقعیت این است که خوانندگی صرفا داشتن صدای گرم نیست؛ باید دانش خوانندگی را داشت. اینها نمونه‌های جهانی هستند که تعدادشان هم کم نیست، چراکه بستر آموزش و پرورش صدا و موسیقی در کشورشان مهیا بوده اما اگر به عنوان متخصص صدا بخواهم خواننده‌ای را در کشورم و در روزگار کنونی، حرفه‌ای بنامم بسیار انگشت‌شمار می‌شوند. 

شاید این برای مخاطبان و حتی برخی هنردوستان سخت باشد که بشنوند ما در حال حاضر روی صحنه عملا خواننده حرفه‌ای نداریم؛ چند دهه است که خواننده حرفه‌‎ای تربیت نمی‌شود. بی‌تعارف بگویم که هرکس اسمش بر سر زبان‌هاست و اتفاقا بلیتش فروش می‌رود، به سمت اجراهای سرگرم‌کننده رفته است نه حرفه‌ای و علمی. در این میان برخی چهره‌ها میزان سلامت صوتی و کیفیت اجرای‌شان بسیار پایین و برخی کمی بالاتر از این سطح هستند. این را که می‌گویم در همه فرم‌های آوازی ما این‌گونه است و ما واقعا امروز در ایران خواننده‌ای نداریم که تا ۵۰ یا ۶۰ سالگی، سلامت صوتی خود را حفظ کرده باشد یا بتواند حفظ کند.

در کشورهای دیگر، هنرمندان دائما در حال تمرین، یادگیری و مراقبت از صدای خود هستند که بتوانند در کهولت سن هم از سلامت صوتی خود استفاده کنند و بتوانند اجراهای صحیحی داشته باشند؛ چه در اجراهای استودیویی و چه در اجرای زنده، تلاش می‌کنند سطح حرفه‌ای خود را حفظ کنند. در واقع در ایران افراد انگشت‌شماری در دهه‌های اخیر هستند که صدای‌شان را در مسیر علمی تربیت کرده‌اند، عاملش همان‌طور که پیش‌تر گفتم وضعیت نامساعد موسیقی پس از انقلاب و همچنین وضعیت اقتصادی است که اغلب هنرمندان را به سمت پول و سرمایه هدایت کرده است. 

اگر کمی به قبل‌تر برگردیم، در فرم آواز ایرانی، می‌توان به استاد غلامحسین بنان اشاره کرد که واقعا اهل مطالعه بود، به خصوص بعد از آشنایی با روح‌الله خالقی هنر ایشان بیش از پیش رشد کرد. جالب است بگویم که خالقی پس از بازگشتش به ایران، به بنان می‌گوید که «صدای تو این نیست» و بعد از آن است که صدادهی و سونوریته صدای بنان تغییر می‌کند و آثار حرفه‌ای و ماندگاری که امروز از او می‌شنویم از آن دوران به بعد خلق شدند. 

از بین رفتن نگرش علمی در عرصه صدا

بعد از انقلاب، نگرش علمی در عرصه صدا و اجرا از بین رفت. نه تنها در خوانندگی، بلکه در دوبله، بازیگری و گویندگی هم افراد اغلب کپی‌برداری می‌کنند و ما این طرف انقلاب، تقریبا می‌توانم بگویم که در حوزه خوانندگی هنرمند صاحب‌سبک و خلاق نداشتیم، حتی خوانندگان خوش‌صدای عصر ما قریب به اتفاق‌شان تکرار افراد قبلی بوده‌اند. برای مثال عده‌ای تلاش کرده‌اند شبیه بنان بخوانند و آثاری ارائه دادند که عملا کپی‌برداری بوده تا خلق اثر. البته که صداهای زیبا داریم ولی همان‌طور که تاکید کردم منظور من از خوانندگی، خواننده حرفه‌ای است که بتواند اثرش را در قالبی علمی و هنرمندانه ارائه بدهد نه اینکه حنجره‌اش در سنین بالا دچار افت شدید شود. 

تعداد انگشت‌شماری از خوانندگان هستند که البته در حال حاضر تقریبا دیگر فعالیت نمی‌کنند، این افراد صدای خوشی داشتند و خوانندگان خوبی بودند اما آموزش‌شان مبتنی بر تجربه بوده و با آزمون و خطا در درجه بسیار بهتری قرار گرفتند اما عوامل دیگری آن‌ها را از صحنه دور کرد. از سویی برخی خوانندگان جوان در روزگار کنونی که مسیر علمی را پیش گرفتند، به اجرای چند تک‌آهنگ بسنده کرده‌اند چون مافیا و محدودیت‌های اجرایی باعث شده بسیاری از استعدادها اصلا فرصت ظهور پیدا نکنند.

در کشور ما، خواننده ارکسترال حرفه‌ای که بتوان برایش عنوان خواننده واقعی و حرفه‌ای تعریف کرد، آن‌قدر انگشت‌شمار است که در مقابل این حجم از خواننده که اجراهای‌شان روی بیلبوردهای شهر تبلیغ می‌شود یا در فضاهای مجازی وایرال می‌شوند، هیچ است. به همین دلیل ما نتوانسته‌ایم مفهوم واقعی «خواننده» را در اجراها تعریف کنیم و دست‌مان بسته است تا برای مخاطبان و بالا بردن سطح سلیقه آن‌ها اقدامی کنیم چراکه این مساله وابسته به تصمیم‌گیران است. 

از طرف دیگر مردم هم به دلیل نبود سرگرمی و اینکه به برخی ترانه‌ها و قطعه‌ها تعلق خاطر دارند، به این اجراها استقبال نشان می‌دهند. اما اگر از دیدگاه تخصصی بررسی کنیم، می‌بینیم که بیشتر این اجراها از نظر هنری، سلامت صوتی و علمی با اشکالات زیادی روبه‌رو هستند و در هر فرم آوازی، ایرادات زیادی به کارشان وارد است چون بستری برای آموزش‌شان مهیا نبوده و خودشان هم اغلب در پی این مساله نیستند و اگر هم وارد فضای حرفه‌ای و علمی شوند چون در این مافیا حضور ندارند، آن‌طور که باید و شاید دیده نمی‌شوند. 

در جمع‌بندی این بحث تاکید می‌کنم که در اجراها و کنسرت‌ها، احترام به شعور مخاطب مهم است. ارکستر قوی، تنظیم عالی، شعر و موسیقی خوب، همگی مهم هستند اما درباره خوانندگی باید توجه داشت که اگر هر کدام از آیتم‌هایی مانند آرتیکولاسیون، نوانس و کنترل صوتی خواننده با ضعف همراه باشد، کار حرفه‌ای و علمی از آب در نخواهد آمد. از آنجا که به این موارد در حوزه آموزش و پرورش خوانندگی در ایران توجهی نمی‌شود ما بعد از انقلاب خواننده‌ای نداریم که در حد استاندادهای جهانی ظاهر شده باشد. 

خوانندگانی که در سطح جهانی مطرح هستند مانند آندریا بوچلی، سلین دیون، التون جان، ویتنی هیوستون، یا سم اسمیت که خواننده جوانی است، روی تمام این جزییات تمرکز دارند، این لیست به این اسامی محدود نیست و خواننده‌های بسیاری را می‌توان به این لیست اضافه کرد. افرادی همچون مایکل جکسون علاوه بر خوانندگی چه میزان روی صحنه‌آرایی، رقص و پرفورمنس کار می‌کنند و نام‌شان جهانی می‌شود. این نکته خیلی مهم است اما متاسفانه در ایران پایه‌های سست آموزشی و وضعیت اقتصادی، خوانندگان را بیشتر به سمت اینترتینری هدایت می‌کند تا ارائه کار هنری.

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات