چرا فشار فروش در بورس همچنان ادامه دارد؟

در حال حاضر، تنها ابزار باقیمانده برای سازمان بورس و اوراق بهادار، اقداماتی مانند محدود کردن دامنه نوسان یا اعمال محدودیت در فروش است که نهتنها مساله را حل نمیکند بلکه این مشکل را معوق میکند و همچنین این اقدام میتواند منجر به تعمیق صفهای فروش و گسترش ناامیدی شود.
روزنامه دنیای اقتصاد در مطلبی نوشت: پس از اتفاقات اخیر در کشور و درگیریهای نظامی که منجر به اعلام آتشبس شد، متولیان بازار سرمایه تلاش کردند تا همچون سایر حوزههای کشور، وضعیت بازار سرمایه را به حالت عادی بازگردانند. در همین راستا و بر پایه تصمیماتی که نهاد متولی با هماهنگی وزارت امور اقتصادی و دارایی و پس از مشورت با نهادهای مختلف مالی اتخاذ کرد، مقرر شد که بازار با همان شرایط قبلی بازگشایی شود؛ به این امید که دو هدف اصلی بازار سرمایه یعنی نقدشوندگی، شفافیت و تعادل قیمتی محقق شود.
اکنون که دو تا سه روز از بازگشایی بازار گذشته است، همچنان شاهد فروکش نکردن فشار فروش هستیم. بهنظر میرسد بخش عمده این وضعیت ناشی از نگاه فعالان بازار بهعدم قطعیت در فضای پساجنگی، ابهامات موجود و بیاعتمادی به پایداری آتشبس فعلی است. باید یادآور شد که در شرایط مشابه پیشین نیز تجربه مشخص و قابل استنادی وجود نداشته، به تعبیر دیگر تنشهای قبلی مانند شرایط کنونی نیست و این موضوع باعث شوکزدگی سرمایهگذاران، اعم از حقیقی و حقوقی شده است.
اینعدم اطمینان که ریشه در رفتارهای پیشین کشور متخاصم در موارد مشابه دارد، سبب شده تا رفع خطر به شکل قطعی و اطمینانبخش تلقی نشود و در نتیجه، فشار فروش در بازار ادامهدار باشد. در این میان، نهاد ناظر بازار سرمایه در چارچوب اختیارات خود اقداماتی نظیر استفاده از ظرفیت صندوق توسعه، برگزاری جلسات با شرکتها، نهادهای مالی بزرگ و هلدینگها و درخواست ورود آنها به موضوع را اجرایی کرده یا در دست اجرا دارد. همچنین تزریق بخشی از منابع مالی به بازار آغاز شده، اما این اقدامات هنوز نتوانستهاند پاسخگوی حجم گسترده فروش باشند.
بهبود بورس نیازمند تلاش آحاد حاکمیت است
نکته مهم در تحلیل وضعیت فعلی این است که نباید پیامدهای رخدادهای اخیر را محدود به بازار سرمایه دانست. امروز بازار سرمایه ایران نماینده آحاد مختلف اقتصادی کشور است و سهامداران میلیونی، چه حقیقی، چه حقوقی و چه مشمولان سهام عدالت، در این بازار حضور دارند. بنابراین، تلاش وزارت اقتصاد برای ایجاد هماهنگی میان نهادهای اقتصادی کشور، از جمله بانک مرکزی، باید با جدیت و قدرت بیشتری ادامه یابد.
الگوبرداری از تجارب جهانی
کلیت حاکمیت نیز باید مانند آنچه در کشورهای مختلف از جمله ترکیه، روسیه، اوکراین و حتی ایالاتمتحده آمریکا در مواجهه با بحرانهای مشابه صورت گرفته، به این جریان ورود کند. در این کشورها، مدیریت فضای بحرانی تنها به بازار سرمایه واگذار نشد، بلکه اجزای مختلف نظام اقتصادی کشور به شکل هماهنگ وارد میدان شدند تا با یک هارمونی بزرگ مانع گسترش ترس، وحشت و خروج سرمایه شوند.
لزوم تخصیص بسته حمایتی توسط سیاستگذار
از این منظر، انتظار میرود سیاستگذار از طریق تزریق غیرمستقیم منابع مالی به بانکها و شرکتهای فعال در بازار سرمایه وارد عمل شود. این روند که در برخی بانکهای ناتراز نیز آغاز شده، میتواند به کاهش تنشهای موجود در این زمینه کمک کند.
محدود کردن دامنه نوسان مشکل فعلی را تعویق و تعمیق میسازد
در حال حاضر، تنها ابزار باقیمانده برای سازمان بورس و اوراق بهادار، اقداماتی مانند محدود کردن دامنه نوسان یا اعمال محدودیت در فروش است که نهتنها مساله را حل نمیکند بلکه این مشکل را معوق میکند و همچنین این اقدام میتواند منجر به تعمیق صفهای فروش و گسترش ناامیدی شود. از اینرو، امید میرود سایر نهادهای اقتصادی کشور، بهویژه بانک مرکزی، بهطور جدی و هماهنگ به این مساله ورود کنند تا در نهایت شاهد بازگشت آرامش و ثبات به فضای بازار سرمایه باشیم.
نویسنده: سیاوش وکیلی