روایت برادر شهید طهرانچی از زندگی شخصی او؛ می‌گفت آخرتم را به هیچ‌کس نمی‌فروشم
«ایشان همواره می‌گفتند؛ «آخرتم را به دنیای هیچ‌کس نمی‌فروشم.»، به همین دلیل، بسیاری از توصیه‌ها و سفارش‌هایی را که خارج از روال قانونی بود، نمی‌پذیرفتند، حتی اگر کسی برای انجام کاری به ایشان مراجعه می‌کرد و آن کار خارج از چارچوب‌های اداری بود، با قاطعیت می‌گفتند؛ آخرتم را به هیچ‌کس نمی‌فروشم و زیر بار آن نمی‌روم.»
برادر شهید طهرانچی با توجه به نگاه رو به جلوی شهید طهرانچی، اضافه کرد: مشکل ما الآن نیست، مشکل آینده است. ایشان همیشه از زمان جلوتر بودند و در اواخر عمر شدیداً پیگیر مباحث کوانتوم، هوش مصنوعی و ابزارهای نوین بودند و تأکید داشتند؛ «اگر عقب بمانیم، در آینده از قافله دانش بشری عقب خواهیم افتاد».
به گزارش تسنیم، امیر طهرانچی، برادر شهید محمدمهدی طهرانچی، با اشاره به شهادت هموطنان در حمله اسرائیل، ضمن ابراز تسلیت به محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی و مردم شریف ایران، حماسه همدلی شکل‌گرفته را به‌برکت خون شهدا، مایه تبریک دانست و گفت: محمدمهدی طهرانچی شخصیتی چندوجهی داشت که در تمام ابعاد زندگی، چه شخصی و چه اجتماعی، بر اصولی پایبند بود و همواره در پی آن بود که کمترین بهره را از محیط پیرامون خود ببرد و بیشترین خیر را به آن برساند.
وی با اشاره به حضور جدی شهید طهرانچی در دوران دفاع مقدس، به دوران مسئولیت‌های مدیریتی ایشان اشاره کرد و گفت: آن‌ها که ایشان را به‌عنوان یک شخصیت صرفاً علمی می‌شناسند، باید بدانند که او فراتر از یک دانشمند بود. علم تخصصی ایشان در فیزیک بود، اما نگاه مدیریتی او تحول‌آفرین بود، چه زمانی که رئیس دانشگاه شهید بهشتی بودند و چه در دوران ریاست دانشگاه آزاد، دغدغه‌شان این بود که دانشِ جوانان، که امانتی از سوی مردم هستند، به توانایی تبدیل شود. تربیت صحیح و انتقال دانش به جامعه پیرامون، اولویت اصلی ایشان بود.
شبکه دو تصاویری از جنایت صهیونیست‌ها در خانه شهید طهرانچی منتشر کرد.
برادرِ شهید طهرانچی، تلاش بی‌وقفه ایشان را ستود و خاطره‌ای را این‌گونه نقل کرد: ایشان شبانه‌روز تلاش می‌کردند و کمترین استراحت را داشتند، هر جلسه‌ای که می‌رفتند یا صحبتی که می‌کردند، با مطالعه و آمادگی قبلی بود، یک بار متوجه شدم که تمام پاورپوینت‌های ایشان از کلام قرآن کریم بوده است، وقتی از ایشان پرسیدم چرا این‌طور است، پاسخ دادند؛ «کلام بشر در مقابل کلام خدا جایگاهی ندارد. من کلام خودم را با کلام خداوند تطبیق می‌دهم و ارائه می‌کنم، این کار دو خاصیت دارد؛ اول اینکه کلامم ارتفاع پیدا می‌کند و دوم اینکه وقت مردم تلف نمی‌شود».
وی افزود: مخاطبان، او را فردی پرتلاش و پرانرژی می‌شناختند که وقتی پای صحبتش می‌نشستند، حرف نو می‌شنیدند، خودشان نیز همواره بر خضوع و خشوع در توسل به اهل‌بیت (ع)، به‌خصوص حضرت اباعبدالله الحسین (ع) تأکید داشتند، عشق ایشان به امام حسین (ع) وصف‌ناپذیر بود و اربعین‌ها را ترک نمی‌کردند، مگر در سال آخر که به‌توصیه رهبری نرفتند و باز دلشان طاقت نیاورد و در مرز مهران کنار نانوایی‌ها ایستادند و برای زوار نان می‌پختند و این کار را برای خود برکت می‌دانستند.
امیر طهرانچی، نگاه شهید طهرانچی به دنیا و آخرت را نیز مورد تأکید قرار داد و گفت: ایشان همواره می‌گفتند؛ «آخرتم را به دنیای هیچ‌کس نمی‌فروشم.»، به همین دلیل، بسیاری از توصیه‌ها و سفارش‌هایی را که خارج از روال قانونی بود، نمی‌پذیرفتند، حتی اگر کسی برای انجام کاری به ایشان مراجعه می‌کرد و آن کار خارج از چارچوب‌های اداری بود، با قاطعیت می‌گفتند؛ «آخرتم را به هیچ‌کس نمی‌فروشم و زیر بار آن نمی‌روم».
وی ادامه داد: این تربیت دینی، عرفانی و عالمانه‌ای که ایشان از فضل خداوند یافته بودند، باعث شده بود که خود را سرباز ولایت بدانند، در بحران‌ها، به‌خصوص پس از شهادت آیت‌الله رئیسی، توصیه اکید داشتند؛ «گوش، چشم و عقل ما فقط به یک نفر، یعنی رهبر معظم انقلاب باشد».
برادرِ شهید، به طرح تحول دانشگاه آزاد اشاره کرد و گفت: ایشان می‌خواستند امانتی را که رهبری به ایشان سپرده بود، به‌گونه‌ای به سرانجام برسانند که دانشگاه آزاد، انتخاب اول دانشجویان ایرانی باشد، در شوخی به ایشان گفتم؛ «دانشگاه شریف، شهید بهشتی و جاهای دیگر هم هستند.»، ایشان در پاسخ گفت؛ «مردم دو چیز می‌خواهند؛ یکی اینکه فرزندشان بعد از تحصیل سر کار برود و شغلش تأمین شده باشد و دیگری مسائل مالی است، من اگر بتوانم در مسائل مالی به بچه‌ها کمک می‌کنم و با تربیت مهارت‌آموزی، شغلشان را تضمین خواهم کرد.»، طرح‌های مختلفی مانند پویش بحث صدرا در دانشگاه آزاد، نشان از این نگاه داشتند. ایشان معتقد بودند که عزت، سربلندی و پیشرفت ایران به‌دست همین نسل جوان و آینده‌ساز خواهد بود.
وی با توجه به نگاه رو به جلوی شهید طهرانچی، اضافه کرد: مشکل ما الآن نیست، مشکل آینده است. ایشان همیشه از زمان جلوتر بودند و در اواخر عمر شدیداً پیگیر مباحث کوانتوم، هوش مصنوعی و ابزارهای نوین بودند و تأکید داشتند؛ «اگر عقب بمانیم، در آینده از قافله دانش بشری عقب خواهیم افتاد».
امیر طهرانچی به جمله تأثیرگذار برادرش اشاره کرد که در آن به موضوع «قتیل العمال» (کشته شدن در راه خدا) و تمایز آن با «قتیل الحمار» (کشته شدن به‌خاطر منافع پست) پرداخته بود و گفت: ایشان گفته بودند؛ «اگر من هم روزی شهید شوم و مردم این‌گونه صرفاً برای شهرت نام از من یاد کنند، یعنی باید بدانم که این شهادت به‌خاطر منافع پست و دنیوی است و اگر صرفاً برای بالا رفتن عکس من در جایی باشد، من» قتیل الحمار «خواهم بود.»، این نشان از دقت نظر و مراقبت ایشان در صراط مستقیم الهی داشت.
وی در ادامه راجع به‌عدم دورویی در شخصیت برادرش گفت: ایشان دورو نبودند، یکی بودند، بسیاری رفتار ایشان را نمی‌پسندیدند، اما او بر اصول خود پایبند بود، حتی در برابر هجمه‌ها و فشارهایی که بر ایشان وارد می‌شد، با متانت و منطق پاسخ می‌دادند.
امیر طهرانچی درباره شایعات مربوط به فیش‌های نجومی و حقوق‌های کلان گفت: این‌ها عواملی بودند که از داخل، خواهان ترور دکتر بودند. در اولین روز کاری، ایشان بحث حق سرپرستی اساتید دانشگاه را مطرح کردند، قبلاً روسای دانشگاه اعداد هنگفتی دریافت می‌کردند، ایشان قبل از انتصاب خود، این عدد را به ۱۳ میلیون تومان کاهش دادند، وقتی به ایشان گفتم؛ «این رقم پایین است و انگیزه ریاست دانشگاه را برای افراد بعدی کم می‌کند.»، گفت؛ «بالاخره بچه‌های مردم شهریه می‌دهند، دولت هم تا یک حدی کمک می‌کند، از خودم شروع می‌کنم.»، این نشان از زهد و ساده‌زیستی ایشان داشت.
امیر طهرانچی درخصوص زندگی زاهدانه و محتاطانه برادر شهیدش گفت: ایشان در زندگی بسیار اهل احتیاط و پرهیز از حرام بودند، همسر ایشان نیز که همراه برادرم در این حمله وحشیانه به شهادت رسیدند، در این مسیر همراه ایشان بودند، شهیده قراویری ارث پدری خود را، در صندوق بازار قرار دادند تا از طریق آن به مردم وام بدهند، همچنین در اواخر عمر، متوجه شدیم که تمامی طلاهایشان را نیز به غزه اهدا کرده بودند و نشان می‌داد ایشان هیچ تعلق خاطر دنیایی نداشتند.
او با تأکید بر اینکه «شهید، کسی است که شهید زندگی می‌کند»، افزود: شهید طهرانچی، شهید زندگی کرد و چون شهید زندگی کرد، خداوند شهادت را نیز نصیب ایشان کرد و با عزت از دنیا رفتند.
امیر طهرانچی با قاطعیت بیان کرد: اسرائیل از یکپارچگی ایران، از بزرگی ایران، از عزت ایران می‌ترسد، این برای آن‌ها قابل تحمل نیست. رژیم اسرائیل و شخص نتانیاهو باند تبهکار و موجودی هستند که تاکنون خون بیش از ۵۰ هزار بچه و زن را ریخته‌اند و ارتزاقش با ریختن خون کودکان و افراد بی‌گناه است. آن‌ها خطری که احساس می‌کنند، اتحاد شیعیان و جمهوری اسلامی ایران است و نمی‌خواهند ایران یکپارچه باشد، تمام بودن خود را در نبودن جمهوری اسلامی می‌دانند و این جزو آرمان‌ها و آرزوهایشان است که به گور خواهند برد.
وی در پاسخ به این پرسش؛ «چه‌کسی می‌تواند این کشور را بلند کند؟» تصریح کرد: افراد عالم، افراد دانشمند، افراد وطن‌دوست، افرادی که دلشان برای مرز و بوم می‌تپد، افرادی که از خودشان می‌گذرند تا هم‌میهنانشان رشد کنند و عزت داشته باشند.
وی با یادآوری جمله‌ای از برادر شهیدش گفت: آقای طهرانچی می‌گفت؛ «راه مقاومت، آرامش می‌آورد، مقاومت رفاه می‌آورد، مقاومت یعنی اینکه بچه‌های مردم خلاق باشند، عالم باشند و برای رشد این نابغه‌ها و استعدادهای خدادادی که به مردم ایران داده شده، تلاش کنند، این خودش بازدارندگی است.»، ایشان تأکید کردند؛ «اگر ما همدل باشیم، یکی باشیم و برای کشورمان تحت رهبری حضرت آقا تلاش بکنیم، قطعاً ایران بزرگی خواهیم داشت».
امیر طهرانچی به مطالبه جدی مبنی با تصریح به لزوم همدلی در شرایط کنونی بیان داشت: الآن فصل همدلی است، الآن فصلِ وحدت است، نه فصلِ کِنایه‌زدن یا اختلاف‌افکنی.
برادرِ شهید طهرانچی با اشاره به نحوه شهادت شهید طهرانچی و دیگر دانشمندان هسته‌ای گفت: این‌ها جوری زندگی می‌کنند که بودنشان خطر دارد برای اسرائیل، حالا ممکن است یکی در غیر علوم هسته‌ای، حتی در مدیریت، برای دکتر طهرانچی حتی شاید به‌خاطر مدیریت دانشگاه آزاد. اتفاقاتی که در دانشگاه آزاد افتاد، ظرف مدت کوتاه بی‌نظیر بود، یک جایی که رشد کشور را دارد، نظام آموزش عالی آن نیز موجب توانمندی بچه‌هایش می‌شود، همان چیزی که آقای طهرانچی دنبالش بود.
