ترنج موبایل
کد خبر: ۸۸۴۷۶۱

تغییر رویکرد در تلویزیون؛ جدی می‌فرمایید؟

تغییر رویکرد در تلویزیون؛ جدی می‌فرمایید؟

به آخرین مسابقه فوتبال مهمی که از تلویزیون پخش شد بازگردیم؛ فینال جام‌جهانی باشگاه‌ها بین چلسی و پاری‌سن‌ژرمن. احساس خیلی از مخاطبان تلویزیونی این بود که گزارشگر شبکه سه سعی می‌کرد حتی‌المقدور نام علیرضا فغانی، داور ایرانی این دیدار را به زبان نیاورد و خیلی کم این کار را انجام بدهد. این موضوع به سرعت در شبکه‌های اجتماعی بازتاب یافت و تا حد زیادی یادآور برده نشدن اسم کیمیا علیزاده، تکواندوکار مهاجر ایرانی در نخستین نبردش با ناهید کیانی بود.

تبلیغات
تبلیغات

در روزهای اخیر برخی مسوولان صداوسیما از بهبود اقبال عمومی به این رسانه و نیز افزایش مرجعیت خبری آن سخن گفته‌اند. در حوزه سیاسی و اجتماعی، کارشناسان مستقل حتما خیلی بهتر می‌توانند این ادعاها را به نقد بگذارند و راستی‌آزمایی کنند.

در بخش ورزشی اما اجازه بدهید خیلی سخت پذیرای چنین فرضیه‌ای باشیم. حتی نیاز چندانی به تایید و تکذیب ما نیست؛ به خودتان نگاه کنید، اطرافیان‌تان را ببینید و از آنها سوال و جواب کنید، حتما در خواهید یافت که روز به روز تعداد کسانی که حتی برای تماشای مسابقات زنده ورزشی هم سراغ رسانه‌ای غیر از تلویزیون می‌روند، چقدر بیشتر می‌شود.

بخشی از این مخاطبان ترجیح می‌دهند مسابقات را از چندین و چند شبکه رایگان ماهواره‌ای تماشا کنند، بعضی‌ها اشتراک شبکه‌های پولی خارج از کشور را به شکلی تهیه می‌کنند و از تصاویر باکیفیت لذت می‌برند و شمار زیاد دیگری هم پلتفرم‌ها و رسانه‌های اینترنتی را به این منظور انتخاب می‌کنند. رویگردانی نسبی مردم از تلویزیون، دلایل زیادی دارد و عجیب این که مسوولان این رسانه هیچ کوششی برای رفع آن انجام نمی‌دهند.

برای نمونه، به آخرین مسابقه فوتبال مهمی که از تلویزیون پخش شد بازگردیم؛ فینال جام‌جهانی باشگاه‌ها بین چلسی و پاری‌سن‌ژرمن. احساس خیلی از مخاطبان تلویزیونی این بود که گزارشگر شبکه سه سعی می‌کرد حتی‌المقدور نام علیرضا فغانی، داور ایرانی این دیدار را به زبان نیاورد و خیلی کم این کار را انجام بدهد. این موضوع به سرعت در شبکه‌های اجتماعی بازتاب یافت و تا حد زیادی یادآور برده نشدن اسم کیمیا علیزاده، تکواندوکار مهاجر ایرانی در نخستین نبردش با ناهید کیانی بود.

عجیب است که آنجا تلویزیون متوجه واکنش‌های منفی شد، اما باز هم به نوعی آن تجربه بد را تکرار کرد. بحث سانسورها و پخش تکراری تصاویر هم از دیرباز وجود داشته و این هم حل‌ناشدنی به نظر می‌رسد. طی همین یک ماه گذشته در چند مورد شادی گل بازیکنان و در یک مورد خود صحنه گل (!) سانسور شده است. آیا این دافعه ندارد؟

همچنین همانطور که چند روز پیش در گزارشی نوشتیم، دست‌کم بنا به ادعای رسانه‌های معتبر مربوط به برگزاری مسابقات، ایران از جمله کشورهایی بود که حق پخش تلویزیونی بازی‌ها را نخرید و تصاویر را همینطوری (!) پخش کرد، اما حتی روی همین تصاویر رایگان هم با ترفندهای کامپیوتری کلی تبلیغ ایرانی در کنار زمین و میانه میدان گنجاند تا درآمدزایی چشمگیری داشته باشد؛ آنچه به قیمت کاستن از جذابیت کار برای مخاطبان تمام شد.

همه اینها به کنار؛ شاهکار دوستان مربوط به عدم پخش زنده جشن قهرمانی چلسی می‌شد. یعنی مجریان در استودیو حضور داشتند و برنامه هم روی آنتن بود، اما صحنه‌های مربوط به بالا بردن جام و شادمانی تیم کامیاب پخش نشد. چرا؟ احتمالا به این دلیل که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور کشور میزبان در مراسم توزیع مدال‌ها حضور چشمگیری داشته است!

خب مگر این همه برنامه سیاسی و خبری تلویزیون، مدام تصویر رئیس‌جمهور ایالات متحده را پخش نمی‌کنند؟ فرق آنها با فوتبال چیست؟ بهتر نیست جشن را پخش کنید و بعد چنین حضوری را به نقد بکشید؟ همانطور که ۲۴ ساعت بعد، جواد خیابانی و مهدی توتونچی روی آنتن شبکه ورزش دقایق طولانی با لحنی خشمگین به ترامپ حمله کردند و او را مورد تمسخر قرار دادند؟

پخش نکردن اصل جشن، چه سودی دارد جز این که همین تتمه باقی‌مانده از مخاطبان تلویزیون را هم به سمت رسانه‌های دیگر سوق می‌دهد؟ این سوال را واقعا دلسوزانه می‌پرسیم؛ اگر کسانی عمدا می‌خواستند باعث کاهش اعتبار و اقبال مردم به تلویزیون شوند، دقیقا همین کارها را انجام نمی‌دادند؟ 

 

تبلیغات
منبع : دنیای اقتصاد
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات