سوتفاهم بزرگ در مورد تحولات غرب آسیا

«اسرائیل به شدت سعی دارد تا در مقام تعیینکننده نظم آتی در غرب آسیا ظاهر شود. در واقع، این رژیم سعی دارد خود را در موقعیت یک هژمون منطقه ای قرار دهد و مناسبات آتی در غرب آسیا را تعریف و مدیریت کند. با این حال، واقعیت این است که اسرائیل با چالشهای جدی در این رابطه رو به رو است و بدون حمایت آمریکا و قدرت های اروپایی، توان طرح ادعاهای بزرگ را ندارد.»
فرارو- غرب آسیا از تاریخ هفتم اکتبر سال 2023 که عملیات طوفان الاقصی انجام گرفت تا به امروز، شرایط پُرنوسانی را تجربه کرده است. در این چهارچوب، کشورهای مختلف این منطقه نظیر فلسطین، لبنان، یمن، سوریه، عراق، ایران، ترکیه، عربستان سعودی و همچنین طیف متنوعی از دیگر بازیگران، وقایع و رویدادهایی را تجربه کردهاند که در نوع خود کمسابقه و حتی بیسابقه بوده اند.
به گزارش فرارو؛ در این میان، رژیم اسرائیل و متحد آمریکاییاش تاکید دارند که بایستی نظمی جدید از دل درگیری های جاری در منطقه غرب آسیا متولد شود. نظمی که ویژگی محوری آن تضعیف محور مقاومت و استقرار دستورکارها و اولویت های مطلوب رژیم اسرائیل و آمریکا است. البته که طیفی از دیگر تحلیل و تفسیرها در مورد روندهای جاری تحولات در منطقه غرب آسیا نیز مطرح شده و همچنان می شوند. با این همه، یکی از نکاتی که تقریبا اغلب دانشجویان علوم سیاسی در همان روزهای نخستین حضور در رشته مذکور آن را متوجه می شوند این است که آنچه پیش چشم افکار عمومی در مورد معادلات سیاسی است، چیزی شبیه به یک کوه یخ است که تنها 10 درصد از آن قابل مشاهده است و 90 درصد دیگر زیر آب است و قابل مشاهده نیست.
اگر این گزاره بنیادین را مد نظر داشته باشیم، باید اذعان کنیم که اساسا افکار عمومی بعضا ادراکات غلطی را در مورد روندهای سیاسی و یا بازیگران مختلف دارند. از این رو، در رابطه با تحولات جاری در غرب آسیا، با سوتفاهم بزرگ رو به رو هستیم که ضروری است آن ها را بشناسیم.
اسرائیل و هژمونی در غرب آسیا؟
اسرائیل به شدت سعی دارد تا در مقام تعیینکننده نظم آتی در غرب آسیا ظاهر شود. در واقع، این رژیم سعی دارد خود را در موقعیت یک هژمون منطقه ای قرار دهد و مناسبات آتی در غرب آسیا را تعریف و مدیریت کند. مقام های ارشد رژیم اسرائیل نیز به طور مکرر دست به موضع گیری هایی می زنند تا قدرت ادعایی خود را مورد تاکید قرار دهند و این مساله را مورد اشاره قرار دهند که در این موضع هستند که نظم آتی غرب آسیا را رهبری کنند.
با این حال، واقعیت این است که اسرائیل با چالش های جدی در این رابطه رو به رو است و نمی توان چندان روایتهایش در این زمینه که قدرت برتر در غرب آسیا است را باور کرد. واقعیت این است که اسرائیل بدون حمایت آمریکا و قدرت های اروپایی، توان طرح ادعاهای بزرگ را ندارد.
فارغ از هر نوع نگرش و دیدگاهی، اسرائیل یک نیروی نیابتی است که تنها 3 روز پس از آغاز جنگ 12 روزه علیه ایران مجبور به درخواست از آمریکا جهت ورود به معرکه جنگ علیه ایران شد و البته که اگر روند درگیری ها میان ایران و اسرائیل ادامه پیدا می کرد، کاملا آشکار بود که اسرائیل با بحران های جدی رو به رو خواهد شد.
دلیل هم روشن است: اسرائیل از منظر جغرافیایی با محدودیت های زیادی رو به رو است و هدف قرارگرفتن تنها بخشی از مراکز حساس و حیاتی آن توسط ایران، این رژیم را با بحران های جدی رو به رو کرد.
حال اگر بنا بود جنگ ادامه یابد، اساسا اسرائیل در تامین نیازهای رومرزه اتباع خود نیز به مشکل برمیخورد. از این رو، باید اذعان کنیم که اسرائیل بدون حمایت آمریکا و اروپا و همراهی های دولتهای عرب منطقه، هیچ نیست و نباید آن را بیش از یک نیروی نیابتی دید. اگرچه این رژیم با بزرگنمایی در مورد توان اطلاعاتی و نظامی خود به نوعی سعی دارد این واقعیت را لاپوشانی کند.
ترکیه و اسرائیل؛ معادله راهبرد و تاکتیک
دولت ترکیه به ریاست جمهوری اردوغان تاکنون بارها و بارها از اسرائیل به دلیل اقدامات منطقه ایاش انتقاد کرده با این حال، واقعیت این است که آنکارا در راهبرد اصلی خود که تضعیف ایران و محور مقاومت است با اسرائیل اشتراک نظر دارد اما در تاکتیک ها، با این رژیم اختلاف دارد.
تغذیه اقتصادی و تجاری این رژیم توسط ترکیه و یا تسهیل مناسبات اسرائیل با جمهوری آذربایجان با همراهی ترکیه، همه و همه نمودهایی عینی از همراهی ترکیه با اسرائیل هستند با این حال، ترکیه در مورد نوع مواجهه با مساله سوریه و یا کُردها در عراق، اختلافات جدی با اسرائیل دارد. از این رو، متناسب با این مساله است که باید نوعِ نگاه خود را در رابطه با به ویژه ترکیه تنظیم کنیم.