روایتی نوستالژیک از نسخه قدیمی در فیلم «هپی گیلمور ۲»

فیلم «هپی گیلمور» لحظاتی از شوخ طبعی و انرژی کمدی نسخه سال ۱۹۹۶ را دوباره زنده میکند و «آدام سندلر» هم هنوز توانایی ایفای نقش یک شکستخورده خشمگین را دارد. با این حال موضوع اصلی این است که نسخه جدید وابستگی عمیقی به نوستالژی دارد. در حقیقت فیلم به ندرت چیز جدیدی برای ارائه دارد
فرارو- فیلم سینمایی «هپی گیلمور2 » در 25 جولای (3 مرداد) منتشر شد. فیلمی که پیشبینی میشد موفقیت نسخه قدیمی را تکرار کند، اما این اتفاق رخ نداده است و این اثر با انتقادات مختلفی مواجه شده است.
به گزارش فرارو، این فیلم دنبالهای است از کمدی به نام «هپی گیلمور» که «آدام سندلر» در آن نقش مردی شکست خورده را بازی میکند. فردی که حالا این فرصت را به دست آورده تا تواناییهای خود را اثبات کند.
بازگشت «هپی گیلمور» با خانواده
فیلم با یک فلش بک طولانی از فصل یک و سرانجام شیرین «هپی» آغاز میشود. او با «ویرجینیا» با بازی «جولی بورن» ازدواج کرده و صاحب پنج فرزند شدهاند. «هپی» به قهرمانیهایش ادامه میدهد، اما اتفاقی ناگهانی باعث مرگ «ویرجینیا» میشود. زندگی او بعد از مرگ همسرش تغییر میکند و برای همیشه ورزش گلف را کنار میگذارد.
«هپی» کار جدیدی را شروع میکند و این کار چیزی نیست جز اینکه زندگی خود را در الکل غرق کند. ماجرا از زمانی آغاز میشود که «هپی گیلمور» مجبور است همراه دخترش «وینا» برای زندگی به حاشیه شهر برود. در آنجا دخترش در یک کلاس ارزان قیمت «باله» ثبت نام میکند. روزی معلم باله به «هپی گیلمور» میگوید که دخترش استعداد زیادی در این رقص دارد و پاریس بهترین جایی است که «وینا» در آن باله را به طور حرفهای یاد بگیرد. بعد از این صحبت، «هپی» عزم خود را جزم میکند تا با حضور مجدد در دنیای مسابقات گلف هزینه کلاسها و زندگی دخترش در پاریس را بپردازد.
نوستالژی شیرین بدون داستانی منسجم
فیلم لحظاتی از شوخ طبعی و انرژی کمدی نسخه سال 1996 را دوباره زنده میکند و «آدام سندلر» هم هنوز توانایی ایفای نقش یک شکستخورده خشمگین را دارد. با این حال موضوع اصلی این است که نسخه جدید وابستگی عمیقی به نوستالژی دارد. در حقیقت فیلم به ندرت چیز جدیدی برای ارائه دارد، ریتم ناموزون و انکای فیلم به نسخه قدیمی باعث شده تا «هپی گیلمور2» (Happy Gilmore 2) بیشتر یک نسخه بازسازی شده باشد تا اینکه اثری خلاقانه باشد.
در ابتدا فیلم جذاب به نظر میرسد و مخاطب را از سکانس ابتدایی با خود همراه میکند؛ اما ناگهان یک تراژدی شوکهکننده (مرگ ویرجینیا)همه چیز را به هم میریزد. این سکانس به نوعی میتوانست نقطه عطف داستان باشد. با این حال «هپی گیلمور» زمانی که به میانه میرسد، انسجام در روایت را از دست میدهد و لحظات احساسی با صحنههای طنز بدون هدف ترکیب میشوند، بی آنکه دلیل منطقی در این ترکیب شدنها وجود داشته باشد.
در نیمه دوم داستان فیلم ناگهان نسخه جدیدی از ورزش گلف را به نام «مکسی گلف» را معرفی میکند، اتفاقی که قصه فیلم را تغییر میدهد و مسیری دوگانه در «هپی گیلمور» به وجود میآید. مسیر اول دنبالهای تکراری از نسخهای قدیمی است اما دیگری تصویری تازه از تقابل سنت و مدرنیته را به تصویر میکشد. دو ایدهای که هر کدام به تنهایی میتوانند موضوع ساخت فیلم باشند و «هپی گیلمور2» تلاش کرده تا همزمان به هر دو سوژه بپردازد. تلاشی که به نظر میرسد کافی نبوده و باعث شده تا روایت فیلم از انسجام خارج شود.
در حقیقت این اثر بین گذشته و حال معلق مانده است.با این حال نشان دادن خانواده «هپی گیلمور» برای مخاطب جذاب است. دلتنگی او برای همسرش، همراهی دخترش و مشکلاتی که پسرها برای پدر به وجود می آورند، هر کدام به شکلی بیننده را درگیر میکند. نقطه مثبتی که در میانه فیلم رها میشود و فیلم تبدیل به اثری چند تکه میشود.
در مجموع، برای کسانی که اهل ورزش گلف نیستند احتمالا «هپی گیلمور2» اثری خسته کننده است؛ البته برای گروهی که بازیهای خیره کننده «آدام سندلر» را در دهه 90 به یاد دارند این فیلم با وجود ضعف در روایت داستان، اثری نوستالژیک محسوب میشود.