پشتپرده توقف فیلم فرمانآرا؛ چشمهایی که فعلاً بسته شد

«چشمهایش» نوشته بزرگ علوی، یکی از رمانهای بسیار معروف ایرانی است که بهمن فرمانآرا قرار است فیلمی با اقتباس از آن بسازد.
بهمن فرمانآرا فیلمساز مهمی در تاریخ سینمای ایران است و این گزاره را با دلایل متعددی میتوان به اثبات رساند. مردی که انگار از همان ابتدای ورودش به سینما آرزوهایی بزرگ در سر داشت؛ از تولید فیلمهای پرهزینه و تولید مشترک با سینمای جهان گرفته تا به تصویر کشیدن رمان «شازده احتجاب» به عنوان یکی از پیچیدهترین آثار فرمگرا در تاریخ ادبیات معاصر.
به گزارش روزنامه ایران، او در هشتادوچهار سالگی و در زمانهای که ساخت فیلم دشوارتر از همیشه شده است، دست روی یکی از رمانهای مشهور ادبیات کلاسیک ایران، یعنی «چشمهایش» نوشته بزرگ علوی گذاشته است. قصهای با روایتی جذاب و پرفرازونشیب که به زندگی یک نقاش انقلابی در فضایی با پسزمینههای پررنگ سیاسی و اجتماعی میپردازد. فرمانآرا اما چندین سال است که رویای ساخت این اثر ماندگار را در سر میپروراند.
دیداری که جنجال آفرید
نخستین دورخیز جدی او برای کارگردانی فیلمی بر مبنای این رمان جاودان، به ۳ سال قبل باز میگردد. زمانی که البته دیدار او با عزتالله ضرغامی، وزیر وقت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی باعث ایجاد حاشیههای فراوانی برای او شد. چرا که فرمانآرا همواره بر استقلال شخصی خود در اندیشه و تأمین منابع مالی فیلمهایش تأکید داشت و به همین دلیل بازنشر تصاویری از دیدار او با یک مقام ارشد دولتی، جنجالهایی را باعث شد. تا جایی که در نهایت واکنش او را به دنبال داشت و فرمانآرا اعلام کرد برای دریافت مجوز فیلمبرداری در برخی مناطق ثبت تاریخی شده در شهر تهران، با دعوت شخص ضرغامی به دفتر او رفته است. تلاشهای فرمانآرا در آن زمان و با وجود صرف هزینههای شخصی او برای مرحله پیشتولید اثر، نتیجهای به دنبال نداشت و «چشمهایش» به مرحله فیلمبرداری نرسید.
ورود بنیاد سینمایی فارابی؛ سنگ محک مدیران تازه
اما از اردیبهشتماه امسال مجدداً زمزمههایی مبنی بر آغاز تولید فیلمی بر مبنای این رمان از سوی فرمانآرا شنیده شد. منتشر شدن فهرست نام برخی از بازیگران و عوامل اصلی پشت صحنه نشان داد که این بار فرمانآرا عزم جدیتری برای تولید این اثر دارد. سرانجام در نیمه دوم تیرماه، در خبری رسمی شروع فیلمبرداری «چشمهایش» رسانهای شد، آنهم با یک نکته جالب توجه: قرار بود «چشمهایش» با سرمایهگذاری و حمایتهای «بنیاد سینمایی فارابی» تولید شود. مجموعهای که در سالهای اخیر انتقادهای فراوانی به سازوکارهای حمایتی آن وارد بوده است و همکاری با فیلمسازان ناموفق و تولید آثاری ضعیف و به دور از قواعد و استانداردهای رایج سینمایی که موفقیتی در همراهی تماشاگران پیدا نمیکرد، باعث شد تا بسیاری از منتقدان و صاحبنظران رویکرد و رویه این مجموعه در انتخاب طرح و فیلمنامه را بشدت مورد نقد جدی قرار دهند.
با تغییر و تحولات مدیریتی تازه در این مجموعه و انتخاب حامد جعفری به عنوان مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، بسیاری منتظر بودند تا عملکردش را در گامهای اولین فعالیت او مورد سنجش قرار دهند. حمایت مالی این نهاد سینمایی از فیلم تازه بهمن فرمانآرا از اولین اقدامهای جعفری در سمت تازهاش بود و واکنشهای مثبت بسیاری را به همراه داشت. بازگشت دوباره فرمانآرا پشت دوربین آن هم پس از نزدیک به 10 سال اتفاق ویژهای بود که فارابی سهم مهمی در رقم خوردن آن داشت.
اما درست در میانه فیلمبرداری فرمانآرا از تعطیلی پروژه به دلیل عدم حمایت مالی خبر داد.
سکوت فارابی و بودجهای که نرسید
طبق گفتههای فیلمساز، سه هفته پس از شروع فیلمبرداری و به اتمام رسیدن بودجه ۱۵ میلیاردی، دیگر خبری از واریز دیگر قسطهای این پروژه ۵۲ میلیاردی نشده و به همین دلیل امکان ادامه فیلمبرداری برای گروه وجود نداشته است.
فرمانآرا میگوید، قرار بوده بانک گردشگری نیز مبلغی را به تولید این فیلم اختصاص دهد اما تا این لحظه از انجام این کار خودداری کرده و همین موضوع باعث پیچیدهتر شدن شرایط مالی تولید «چشمهایش» شده است.
هنوز جزئیات دیگری از ابعاد پنهان و ناگفتههای این پروژه اعلام نشده و مدیران فارابی نیز از اظهارنظرهای تکمیلی در این خصوص خودداری کردهاند. اما آنچه از ظاهر قضیه و بر اساس سکوت مسئولین این نهاد سینمایی برمیآید، رویکرد غیرحرفهای بنیاد فارابی به عنوان متولی اصلی تولید این اثر سینمایی است.
چراکه مطابق با برآورد اولیه، زمان و چگونگی پرداختهای مالی یک فیلم صورتی واضح و مشخص دارد و معلوم نیست اگر بودجهای برای تولید این اثر وجود نداشته است، چگونه از فیلمساز خواستهاند تا مقدمات شروع فیلمبرداری را مهیا کند.
چشمانداز مبهم پروژه و امید به آینده
در شرایطی که سینمای ایران در سیطره فیلمهای کمدی مبتذل و کممایه درآمده و حتی فیلمهای اجتماعی باکیفیت نیز به لحاظ آماری در اقلیت هستند، فعالیت سینماگری همچون فرمانآرا با ذهنیت و اندیشه خاص خود میتواند روحی تازه به سینمای در حال احتضار ایران بدمد. نباید فراموش کرد که این فیلمساز مطرح پیش از این تجربههای موفقی در برگردان آثار ادبی به محصولی سینمایی داشته و نتیجه تلاشهای او در اقتباس از کتابها و داستانهایی نظیر «شازده احتجاب» و «سایههای بلند باد» نوشته هوشنگ گلشیری نتایج جالب توجهی به همراه داشته است. سینمای اقتباسی ایران این روزها بیش از هر زمان دیگری نیازمند توجه است و باید دید آیا «چشمهایش» به دلیل مسائل مالی در کارنامه فرمانآرا سرنوشتی همچون «داستان جاوید» پیدا میکند یا سرانجامی خوش در انتظارش خواهد بود؟