کشف سومین کتیبه ساسانی استودانی در نقش رستم

این کتیبه که به خط پهلوی کتابی و به صورت عمودی (خوابیده) بر صخرهای در کنار یک استودان (استخواندانی) نگاشته شده، در زمره کتیبههای تدفینی قرار میگیرد.
سومین کتیبه تدفینی وابسته به استودانی متعلق به اواخر دوره ساسانی، در محدوده نقش رستم شهرستان مرودشت کشف شد. این کتیبه که به خط پهلوی کتابی و به صورت عمودی (خوابیده) بر صخرهای در کنار یک استودان (استخواندانی) نگاشته شده، در زمره کتیبههای تدفینی قرار میگیرد
این کتیبه که به خط پهلوی کتابی و به صورت عمودی (خوابیده) بر صخرهای در کنار یک استودان (استخواندانی) نگاشته شده، در زمره کتیبههای تدفینی قرار میگیرد.
دکتر ابوالحسن اتابکی، پژوهشگر تاریخ به "جماران" گفت: این سنگنوشته در هفت سطر حک شده اما به دلیل گذر زمان بهشدت آسیب دیده و بسیاری از حروف آن بهسختی قابل خواندن است.
او افزود: متن کتیبه حاوی نام شخص درگذشتهای است که فرمان داده این استودان برای او ساخته شود. بررسیهای مقدماتی نشان میدهد این اثر متعلق به اواخر دوره ساسانی است و بهعنوان سومین کتیبه تدفینی شناختهشده در این محدوده اهمیت ویژهای دارد.
به گفته این باستان شناس متن ترجمهشده این کتیبه به شرح زیر است:
> «این دخمک (استودان)
مهر فرخزاد؟
برای روان خویش
فرمود ساختن
او را
بهشت بهرش
بواد (باد)
چرا ساسانیان استخوان مردگان را در دل صخرهها نگهداری میکردند؟
نجمه ابراهیمی، کارشناس ارشد تاریخ هم درباره مفهوم و کاربرد استودانها در آیین تدفینی دوره ساسانی توضیح داد: «استودانها یکی از شیوههای رایج تدفین در آن دوران بودند. در این روش، اجساد ابتدا بر فراز کوهستانها قرار میگرفتند تا توسط حیوانات درنده و پرندگان لاشهخوار از گوشت تهی شوند. سپس استخوانهای باقیمانده که با نور آفتاب تطهیر میشدند، به درون استودانها منتقل میشدند.»
او ادامه داد: «این ساختارها به صورت تاقچههایی در دل صخرههای کوهستان حجاری میشدند. دلیل این شیوه تدفین، حفظ پاکی عناصر مقدس همچون خاک بود. به باور زرتشتیان دوره ساسانی، جسد مرده "نسو" یا ناپاک محسوب میشد.»
ابراهیمی با اشاره به تمرکز جغرافیایی این استودانها گفت: «بیشتر نمونههای شناساییشده در فلات ایران، به ویژه در محدوده مرکزی شهرستان مرودشت، اطراف شهر استخر و محدوده نقش رستم واقع شدهاند. از جمله این محوطهها میتوان به چهلتاقچه حاجیآباد و چهلتاقچه گرمآباد اشاره کرد. تاکنون بیش از صد نمونه استودان تاقچهای در این منطقه ثبت شده است.»
رازهای هزار ساله نقش رستم در دل صخرههای مرودشت
کوهستان نقش رستم یکی از مهمترین کوهستانهای معنوی دشت مرودشت است که در طول تاریخ، به ویژه چندین سده پس از ورود اسلام، بار سنگین میراث فرهنگی و آیینی این منطقه را بر دوش کشیده است.
وجود چندین سنگنگاره مذهبی انشانی که به دوره ایلام بازمیگردد، آرامگاههای شاهان هخامنشی در دل صخرهها و قربانیهایی که تا اواخر دوره هخامنشی در کنار این آرامگاهها انجام میشد، همگی گویای تقدس و اهمیت این مکان بودهاند.
همچنین، تصویر ساختمان معروف به کعبه زرتشت که روی سکههای شاهان مستقل فارس نقش بسته، گواه دیگری بر جایگاه ویژه این کوهستان در باورهای آیینی و سیاسی زمان خود است.
پس از اسلام، فراوانی تدفینهای زرتشتی در نقش رستم و اشاره به این مکان مقدس با عنوانهایی چون «بن خانک» در کتیبه کرتیر و «دژ نپشت» در کتاب پنجم دینکرد، نشاندهنده استمرار جایگاه مذهبی و فرهنگی آن است.
با تأسیس سلسله ساسانی، این تقدس بیش از پیش تقویت شد و نقش رستم به یکی از نمادهای اصلی فرهنگ و مذهب زرتشتی تبدیل شد.
این منطقه یکی از مهمترین محوطههای باستانشناسی ایران و خاورمیانه است که آرامگاه چهار پادشاه بزرگ هخامنشی، داریوش بزرگ، خشایارشا، اردشیر یکم و داریوش دوم و همچنین مجموعهای بینظیر از نقشبرجستهها، صحنههای تاجگذاری و پیروزی و نگارههای ساسانی را در خود جای داده است.
برخی از این نقشبرجستهها حاوی کتیبههایی با مضامین رسمی، سیاسی یا مذهبی هستند و اطلاعات ارزشمندی درباره اندیشه و ساختار قدرت در آن دوره ارائه میدهند. نقش رستم را میتوان محل تلاقی سه دوره مهم تاریخی ایلامی، هخامنشی و ساسانی دانست.
این محوطه نهتنها از نظر معماری و هنر سنگنگاری، بلکه به دلیل استمرار عملکرد آیینی در طول بیش از هزار سال، جایگاهی یگانه در باستانشناسی ایران دارد.
کشف کتیبههای تدفینی در این مکان میتواند نگاهی تازه به آیینهای مرگ، مفهوم تطهیر و نگرش ساسانیان به جهان پس از مرگ بیفکند و شناخت ما از باورهای زرتشتی متأخر را عمیقتر کند.