تبعات اخراج تمامی مهاجران افغانستانی

بررسیهای میدانی پس از روند بازگرداندن مهاجران افغانستانی نشان میدهد که سه شغل دیگر، در کنار پاکبانی، با کمبود نیروی کار مواجه شدهاند که ارتباط مستقیمی با زندگی روزمره در شهرها و روستاها دارند.
فرارو- طناز سادات حسینیفر؛ از میان بیش از ۸۲۰ هزار مهاجر افغان که طی ماههای اخیر ایران را ترک کردهاند، تعداد بسیاری در بخش کارگری فعالیت میکردند که بیش از ۴ هزار نفر آنان کارگر شهرداری بودند. غیبت این نیروی کار، اکنون بخشهایی از واحدهای تولیدی و خدمات شهری، از جمله شهرداریها را با چالش روبه رو کرده است.
به گزارش فرارو، خروج گسترده کارگران افغانستانی، بازار کار ایران را با کمبود نیروی کار مواجه کرده است. پس از گذشت حدود دو ماه، اثرات این کاهش نیروی کار، در حوزههای مختلف اقتصادی و بخش تولید و خدمات شهری، مشهود است. برخی تحلیگران بر این باورند وقتی قصد جابهجایی و جایگزینی نزدیک به ۲ تا ۳ میلیون نیرو در بازار کار را داریم، حتما تبعات آن محسوس خواهد بود.
از طرفی، نبود نیروی کار ارزان قیمت، فشار مضاعفی بر کارفرمایان و پیمانکاران وارد کرده و بسیاری از پروژهها و خدمات شهری را با کندی و مشکلاتی مواجه ساخته است. این شرایط سوالاتی را درباره تأثیر خروج کارگران افغان بر روند ارائه خدمات شهری، افزایش هزینهها و جایگزینی نیروی بومی مطرح کرده و این پرسش را به وجود میآورد که نبود کارگران افغانستانی بیشتر درکدام مشاغل حس میشود؟!
کمبود نیروی کار و افت کیفیت خدمات شهری و صنعتی
بر اساس تحلیل کارشناسان، مهاجران افغانستانی نقش تأثیرگذاری در تأمین نیروی کار بخشهای مختلف بازار خدمات ایران ایفا کردهاند، بهویژه در مشاغلی همچون رفتگری و پاکسازی شهر. اما این نقش مهم چگونه نمود یافته و کاهش حضور این نیروی کار چه پیامدهایی به دنبال داشته است؟
با افزایش روند اخراج کارگران مهاجر، عضو شورای شهر تهران از کاهش ۸۰ درصدی نیروی پیمانکاران خدمات شهری خبر داده و به کاهش محسوس پاکیزگی و کیفیت خدمات شهری اشاره کرده است.
این خلا نیروی کار تنها به حوزه شهرداری محدود نمیشود؛ گزارشی از روزنامه اطلاعات نشان میدهد که حدود ۱۹ درصد از کارگران مهاجر در بخشهای صنعتی فعالیت داشتهاند. به همین دلیل، کارشناسان نسبت به پیامدهای اقتصادی ناشی از کاهش نیروی کار مهاجر هشدار داده و معتقدند که این روند میتواند صنایع مختلف را با مشکلات جدی مواجه کند.
بر اساس گزارش اتاق بازرگانی ایران، سهم نیروی کار مهاجر در برخی صنایع همچون ساختمان، کشاورزی، چرم، پوشاک و بازیافت بین ۱۵ تا ۳۰ درصد است.
به عنوان نمونه، کارفرمای یک کارگاه قالبسازی ازعدم حضور یکی از کارگرهای افغانیاش گلایه کرده و گفت: «از وقتی سمیر رفت نصف کار خوابیده است. او میتوانست ۵ قالب را روی هم قرار داده و به محل مورد نظر منتقل کند. ضمنا در قالبسازی خبره شده بود، اما حالا هر نیرویی هم که به کارگاه وارد میشود از پس کار برنمیآید.»
با این وجود، اگر بخواهیم به طور دقیقتر بخشهایی را که بیشترین تأثیر منفی را از نبود این نیروی کار احساس کردهاند، بررسی کنیم، حضور پررنگ مهاجران در حوزه ساختوساز و خدمات شهری مشهود خواهد شد. بهویژه این دو بخش بیش از سایر حوزهها دچار چالش شدهاند.
در همین رابطه، روزنامه دنیای اقتصاد گزارش کرده است که ۵۴ درصد از نیروی کار مهاجر در حوزه ساختمانسازی مشغول فعالیت هستند؛ از جمله آرماتوربندی، جوشکاری و کارگر ساده روزمزدی که نقش کلیدی در پروژههای عمرانی ایفا میکنند. همچنین ۱۵ درصد از این نیروی کار در بخش خدمات مشغول به فعالیت بودهاند.
از سوی دیگر، مدیرعامل پیشین سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران اعلام کرده است که در تهران حدود ۱۰ هزار پاکبان فعالیت دارند که پیش از اجرای طرح ردمرز، حدود ۶ هزار نفر از آنان را کارگران خارجی تشکیل میدادند. بنابراین، غیاب این نیروی کار نه تنها کیفیت خدمات شهری را تحت تاثیر قرار داده، بلکه زندگی روزمره شهروندان را نیز با مشکلات و نارضایتیهای فراوان همراه کرده است.
به عنوان نمونه، رضا در مورد نظافت محله خود گفت: «هرروز ۵ صبح از خانه بیرون میآمدم و رفتگری افغان را میدیدم که مشغول تمیز کردن بود. حال چند روزی است که انبوهی از آشغالها سر کوچه را فرا گرفته. به خصوص در روزهایی که ایستگاههای صلواتی برقرار است.»
در این زمینه، عضو شورای شهر تهران گفت: «تحویل پسماند خشک جداسازیشده از مبدأ (خانههای مردم) طی یک ماه اخیر متوقف شده است و این موضوع به معنای بروز بحران و پسرفت بزرگ در اداره شهر است.»
افزایش هزینهها و چالش جایگزینی با کارگران ایرانی
پس از اخراج افغانستانیها مساله جذب نیرو در بخشهای متفاوت مطرح شد. به عنوان مثال ۲۹ تیرماه، شهرداری، فراخوانی برای جذب ۱۰ هزار نیرو داد. در این خصوص معاون خدمات شهری شهرداری تهران گفت: «یکی از موضوعات که از قبل هم وجود داشت، فعالیت کارگران اتباع بود. در تلاش بودیم که زمینه فعالیت برای کارگران ایرانی را فراهم کنیم. در مجموعه خدمات شهری بیش از ۲۰ هزار نفر فعالیت میکنند و اشتغال برای این افراد، خانوادههای آنها را نیز از مزایا بهرهمند میکند.»
در این میان یک نکته حائز اهمیت است. یکی از دلایلی که شهرداری بیشتر در صدد بود تا اتباع را به عنوان کارگران شهرداری به کار گیرد، ارزان بودن آنان به عنوان نیروی کار بود. حال این پرسش مطرح میشود که آیا نیروی بومی و ایرانی حاضر است با دستمزد کارگران افغانی مشغول به کار شود؟
به گفته یک مقام مسئول شهرداری: «بنای ما بر این مبنا است که حقوق نیروهای ایرانی را افزایش دهیم تا انگیزه خوبی برای حضورشان در شهر تهران ایجاد شود.» با این وجود بازار کار ایران نشان از رکود دارد.
از طرفی دیگر در این خصوص عضو هیئتمدیره انجمن انبوهسازان استان تهران نیز گفت: «جایگزین نیروی افغانستانی با نیروی ایرانی از نظر فنی هم راحت نیست. اگر بخواهیم جایگزین کنیم، تفاوت ۱۰۰ درصدی در دستمزد دارند. حدود ۸۰۰ هزار تومان دستمزد یک کارگر ساده بود، اما کارگر ایرانی میخواهد ۲ میلیون بگیرد.»
در این میان پرسش این است که آیا کارفرما یا پیمانکار توان پرداخت این هزینهها، با توجه به رکود اقتصادی فعلی در جامعه را دارد؟
در این خصوص معاون توسعه و اشتغال وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت: «فشارهای ناشی از تورم بالا، بیثباتیهای سیاسی و تنشهای بینالمللی، فضای فعالیت اقتصادی را برای بنگاهها دشوارتر کرده است. علاوه بر این، پس از جنگ ۱۲روزه اخیر، بسیاری از واحدهای تولیدی و خدماتی، چه در مقیاس بزرگ و چه خرد، با موج جدیدی از تعدیل نیرو مواجه شدهاند که نشان از کاهش تابآوری کسبوکارها دارد. در چنین شرایطی، افزایش هزینههای دستمزد برای بسیاری از کارفرمایان قابل تحقق نیست؛ زیرا میتواند میزان رقابتپذیری بنگاهها را کاهش دهد یا حتی آنها را در مسیر ورشکستگی قرار دهد.»
در این میان اما یک کارشناس بازار کار از مثبت شدن روند بازار کار پس از اخراج اتباع گفت: «نرخ بیکاری ایران حداقل در ۵.۶ سال اخیر حدود ۲ میلیون و ۶۰۰.۷۰۰ هزار نفر تا ۳ میلیون نفر برآورد میشود. یعنی به اندازه نرخ بیکاری ما، اتباع خارجی در بازار کار ایران فعال هستند.»
کمبود نیرو در مشاغل کلیدی شهرداری و خدمات محلی
نظافت شهری مسئلهای است که عموم مردم به شکل مستقیم با آن در ارتباط هستند؛ از همین رو، وقتی سطح شهر از حضور پاکبانان افغانستانی خالی شد، نبود آنها بهوضوح به چشم آمد. این در حالی است که طبق آمار، بیش از پنج میلیون مهاجر افغانستانی همچنان در ایران زندگی میکنند و در چرخه کار فعال هستند.
اما پرسش اینجاست که به جز بخش پاکبانی، کدام شغلها از نیرو خالی ماندهاند که به نوعی با شهرداری هم ارتباط دارند؟
پیش از هر چیز باید یادآور شد که مهاجران افغانستانی تنها در مشاغل وابسته به شهرداری فعال نبودند، بلکه بسیاری از آنها در بخشهای مختلف و زیر نظر کارفرمایان ایرانی فعالیت داشته و نقش مؤثری ایفا میکردند. بررسیهای میدانی پس از روند بازگرداندن مهاجران افغانستانی نشان میدهد که سه شغل دیگر، در کنار پاکبانی، با کمبود نیروی کار مواجه شدهاند که ارتباط مستقیمی با زندگی روزمره در شهرها و روستاها دارند.
۱. سرایداری
در محله خوشنام استان البرز، پس از خروج کارگران افغانستانی، بسیاری از خانههای ویلایی بدون سرایدار مانده و این موضوع نگرانی ساکنان را افزایش داده است. بیشتر مالکان این منطقه که خوشنام را محلهای ییلاقی میدانند، تنها در تعطیلات به آنجا میآیند و نبود سرایدار را عاملی برای افزایش خطر سرقت عنوان میکنند.
یکی از مالکان گفت: «وقتی سرایدارمان را از دست دادیم، به روشهای مختلف تلاش کردیم جایگزین ایرانی پیدا کنیم. اما بیشتر آنها انتظاراتی داشتند که عملی نبود و از مسئولیتهای ذکرشده در قرارداد شانه خالی میکردند.»
مالک دیگری توضیح داد: «افغانستانیها همیشه با ترس از دستگیری یا اخراج زندگی میکردند. همین باعث میشد بسیار محتاط باشند. بعد از تصمیم دولت برای اخراج، ترسشان بیشتر هم شد؛ تا جایی که سرایدار ما حتی برای خرید بیرون نمیرفت و ما خودمان مایحتاجش را تهیه میکردیم.»
البته برخی مالکان نیز به پرجمعیت بودن خانوادههای افغانستانی اشاره کرده و گفتهاند که گاهی تعداد ساکنان از حد توافقشده بیشتر میشد و این نگرانیهایی ایجاد میکرد.
۲. نگهبانی
در همان محله و مناطق اطراف مانند زیبادشت و فرخآباد، کارگاهها و مراکز خصوصی زیادی وجود دارد که نیازمند نگهبان هستند. یک صاحب کارگاه بتنسازی گفت: «بعد از جنگ ۱۲ روزه، ساختوساز تقریباً متوقف شده و فروش نداریم. نگهبان افغانستانیمان که رفت، سعی کردیم نیروهای ایرانی بگیریم، اما اغلب آنها به صورت ۲۴.۴۸ کار میکنند و این برای ما مقرونبهصرفه نیست. نگهبان قبلی شبانهروزی در کارگاه بود و حقوق یک کارگر را میگرفت. حالا بعضی شبها خودم مجبورم بمانم.»
مدیر یک پارکینگ خودروهای سنگین هم گفت: «نبود نگهبان باعث شده لیستی تهیه کنیم تا رانندهها شب را در پارکینگ بمانند.»
۳. باغبانی
باغهای کوچک و بزرگ اطراف خوشنام – که اغلب ملک شخصی هستند – اکنون با کمبود نیرو روبهرو شدهاند. بسیاری از صاحبان باغها به دنبال کارگر ایرانی هستند، اما از نداشتن تجربه کافی گلایه دارند. یکی از باغداران گفت: «دقیقاً فصل برداشت محصول است که باغبانهایمان را از دست دادهایم. باغبانهای ایرانی بیشتر برای مدیریت میآیند و حاضر نیستند در کار برداشت کمک کنند.»
از سوی دیگر، بخشی از باغبانهای شهرداری نیز افغانستانی بودهاند. نبود آنها باعث شده برخی باغچههای شهری به حال خود رها شوند تا زمانی که نیروهای جایگزین پیدا شوند.
در این زمینه، نایبرئیس اتاق ایران گفت: «آمارها نشان میدهد از هر دو نفر شاغل، یک نفر مهارت لازم برای کار خود را ندارد؛ یعنی ۵۰ درصد شاغلان فاقد مهارت کافی هستند و این یک مشکل جدی است.»
در پایان، یکی از باغداران محله درباره کارگر خود، شاکر، گفت: «حدود ۱۲ سال با او کار میکردم. روزهای آخر که برای تمدید مدارکش اقدام کرده بود و خودش را معرفی کرد، فهمیدم نام واقعیاش احمد است. با خودم گفتم ۱۲ سال حتی اسم واقعی او را نمیدانستم.»
وقتی از شاکر/احمد درباره این موضوع پرسیدم، گفت: «ما افغانستانیها معمولاً چند اسم داریم؛ همه من را شاکر صدا میزدند.»