چرا دیپلماتهای باسابقه کشور خواستار بازنگری در مولفههای سیاست خارجی کشور شدند؟
ماموریت جلوگیری از تکرار جنگ

«نخستین گام، بازتعریف مؤلفههای سیاست خارجی با رویکردی واقعگرایانه، هوشمندانه و منفعتمحور است که میتواند مسیر تحول را هموار سازد. تحول در رویکرد سیاست خارجی مستلزم تغییر نگاه به مفاهیم «قدرت»، «بازدارندگی»، «نفوذ»، «امنیت» و «منفعت» است.»
جمعی از سفرا و دیپلمات پیشین کشورمان روز دوشنبه با صدور بیانیهای خواستار «بازتعریف مؤلفههای سیاست خارجی با رویکردی واقعگرایانه، هوشمندانه و منفعتمحور» شدند.
به گزارش هم میهن، در این بیانیه آمدهاست: «رویکرد فرصتمحور و منفعتگرا در سیاست خارجی اقتضا میکند که از طریق گفتوگو و مذاکره با طرفهای ذیربط خارجی از بازگشت و یا تشدید تحریمها علیه کشور جلوگیری به عمل آید.» این بیانیه را ۷۸ دیپلمات باسابقه کشور امضا کردهاند و ۷ راهکار برای برونرفت از شرایط فعلی ارائه دادهاند:
۱ نخستین گام، بازتعریف مؤلفههای سیاست خارجی با رویکردی واقعگرایانه، هوشمندانه و منفعتمحور است که میتواند مسیر تحول را هموار سازد. تحول در رویکرد سیاست خارجی مستلزم تغییر نگاه به مفاهیم «قدرت»، «بازدارندگی»، «نفوذ»، «امنیت» و «منفعت» است.
۲ درک عمیق از نقش قدرت متکثر در تولید اقتدار ملی، آگاهی از مولفههای بازدارندگی همهجانبه و تمرکز بر ائتلافها و قدرتهای ائتلافساز براساس مولفههای موازنه قدرت و تهدید و نیز تاکید بر نقش منافع ملی و کاهش آسیبها، جایگاه ایران را بهعنوان شریکی قابل اعتماد در داخل و خارج ارتقا میبخشد.
۳ امنیت، کالایی تکساحتی و صرفاً سخت نیست. تجربههای موفق در امر حکمرانی نشانگر درکی عمیق از مفهوم رویکرد ترکیبی «امنیت» است که موجب تسهیل در تحقق اهداف سیاست خارجی و توانمندیهای ملی و امنیتی برای رقابت سازنده در جهان پیچیده امروز است؛ فرصتها زودگذرند و منافع سیال و تابع مجموعهای از شرایط متغیر و متحول در داخل، منطقه و جهان است.
۴ رویکرد فرصتمحور و منفعتگرا در سیاست خارجی اقتضا میکند که از طریق گفتوگو و مذاکره با طرفهای ذیربط خارجی از بازگشت و یا تشدید تحریمها علیه کشور جلوگیری به عمل آید. هرگونه فرصتسوزی و تعلل در مواجهه با چنین امر مهمی میتواند به خسارات جبرانناپذیر و غیرقابل محاسبهای برای ملت و کشور منجر شود که هیچگونه توجیه و عذری برای آن قابل پذیرش نخواهد بود.
۵ انسجام داخلی از طریق احترام به حقوق مشروع و قانونی ملت و بها دادن به نظرات و آرای نخبگان و کارشناسان و تدبیر در رفع مشکلات فوری و حیاتی مردم، ضرورتی اجتنابناپذیر است. مقاومت یکپارچه و انسجام ملت ایران در دوران جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، گوهر گرانبهایی است که باید در جهت تداوم و تقویت آن با جدیت و عزم راسخ تلاش کرد.
۶ تقویت دیپلماسی دوجانبه، چندجانبه و منطقهگرا، با تمرکز بر نهادهای مؤثر بینالمللی، همراه با اصلاح سازوکارهای داخلی و تقویت نقش نهاد تخصصی وزارت امور خارجه، بهویژه از طریق بهرهگیری از ظرفیتهای فکری دانشگاهها، اندیشکدهها و نخبگان، میتواند کارآمدی سیاست خارجی را به طور محسوسی افزایش دهد.
۷ وزارت امور خارجه به عنوان مرجع رسمی و قانونی دیپلماسی کشور، تنها نهاد مسئول برای اجرای سیاستها و اعلام مواضع نظام جمهوری اسلامی ایران است. انضباط در بیان و انسجام در تشریح مواضع رسمی کشور ایجاب میکند که افراد و ارگانهای غیرمسئول از هرگونه مداخله و رقابت با وزارت امور خارجه در این خصوص جداَ اجتناب کنند.
امضاکنندگان این بیانیه تاکید دارند که این نخستین بیانیهای نیست که از سوی این گروه از دیپلماتهای باتجربه امضا شدهاست و هر زمان احساس کنند که نیاز به تغییر رویکرد و توجه به مسائلی وجود دارد، چنین بیانیههایی صادر کردهاند. اما واقعیت این است که گفتوگو با امضاکنندگان این بیانیه نشان میدهد که این دیپلماتهای باتجربه، شرایط فعلی را شرایطی ویژه و خاص میدانند که نیازمند توجه ویژه و جسارت بالا است.
در این بیانیه تصریح شدهاست: «با جسارت دیپلماتیک، میتوان رویکرد سیاست خارجی کشور را بر پایه تمرکز بر حفظ امنیت و توان ملی و اولویت بخشیدن به جایگاه توسعه و پیشرفت، با تعامل سازنده و تاکید بر منافع ملی و عقلانیت راهبردی بازتعریف کرد و نقش مؤثری در حل مشکلات، چالشها و ارتقای جایگاه ایران در منطقه و جهان ایفا نمود.»
برای بررسی مفاد این بیانیه با تعدادی از امضاکنندگان آن ( قاسم محبعلی، مدیرکل پیشین خاورمیانه و شمال آفریقا در وزارت خارجه و مصطفی اعلایی، سفیر پیشین ایران در ونزوئلا گفتوگو شده است تا توضیح بیشتری در خصوص ضرورتهای تحول در سیاست خارجی کشور در شرایط فعلی ارائه دهند.
به گفته این دیپلماتها، بیانیه مذکور محصول تفکر جمعی است، اما هیچ سخنگویی ندارد و تمامی نظرات بیانشده در گفتارهای پیش رو، نظر شخصی امضاکنندگان بیانیه است.
ماموریت جلوگیری از تکرار جنگ
قاسم محب علی نوشت: متن بیانیهای که ۷۸ دیپلمات پیشین ایران امضا کردهاند، کاملاً روشن و واضح است و اشاره شدهاست که اگر اقدامات عاجل در خصوص اصلاح سیاست خارجی صورت نگیرد، تهدیدات جدی متوجه امنیت و منافع ملی ایران وجود دارد. در این بیانیه پیشنهاد شدهاست که با طرفهای ذیربط، مذاکرات آغاز شود. هرچند از طرفهای ذیربط در این بیانیه نام برده نشدهاست، اما کنایهای روشن است.
طرفهای ذیربط یعنی طرفهایی که ما با آنها دچار اختلاف هستیم. در بیانیه بر اساس تفکر جمعی صلاح دیدهنشدهاست که اسمی از طرف مقابل بردهشود. مذاکره طبیعتاً برای حل اختلاف است و ما باید با طرفهایی که با آنها اختلاف داریم وارد مذاکره شویم. آنچه با دوستان و شرکا انجام میشود، مذاکره برای حل اختلاف و رفع تهدید نیست. آنچه در این بیانیه مورد تاکید قرار گرفتهاست جسارت برای ورود به مذاکرات برای حل اختلاف و رفع تهدید است. ما امروز با آمریکا و اروپا دچار اختلافهای جدی هستیم.
ما باید به هر طریقی شدهاست از این بحران که بعد از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران تشدید شدهاست و احتمال بازگشت جنگ وجود دارد، از طریق دیپلماسی عبور کنیم و آرامش را به کشور بازگردانیم. دستگاه دیپلماسی در مرحله قبل موفق نشد جلوی جنگ را بگیرد. ماموریت دستگاه دیپلماسی و ماموریت دولت این بود که جلوی جنگ را بگیرد.
الان ماموریت دستگاه دیپلماسی این است که اجازه ندهد مجدداً کشور وارد حالت جنگی شود و تهدید علیه امنیت و منافع ملی تشدید شود. برای این کار لازم است که سیاستها بهروز شود، با سیاستهای گذشته امکان حل و فصل اختلافها وجود ندارد.
در شرایط جدید تکرار مواضع گذشته کارساز نیست و نهادهای ذیربط با مواضع کشور را نوسازی کنند و از طریق مذاکرات مسائل را حل و فصل کنند. روشن است که منظور از مذاکره، مذاکره مستقیم با طرف ذیربط است.
مشخص شدهاست که استفاده از واسطهها و میانجیها کارایی لازم را برای عبور از بحران کنونی ندارد. کسانی که این بیانیه را امضا کردهاند، همگی دیپلماتهای ارشد و سفرای سابق جمهوری اسلامی ایران هستند. همگی این افراد در سالهای دهه ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ جزو مدیران ارشد وزارت امور خارجه بودهاند.
این افراد عموماً افرادی هستند که هم در انقلاب مشارکت داشتهاند و هم در دوران جنگ کارگزار ارشد جمهوری اسلامی بودهاند. به این افراد نمیتوان اتهام زد که قصد استحاله نظام را دارند. این افراد مجموعهای ارزنده از تجربیات در روابط خارجی هستند که اظهاراتشان مبنای کارشناسی دارد.
فقط اصطلاح «حکم در موضوع» وجود دارد؛ معنایش این است که وقتی یک متخصص مانند پزشک، مهندس یا دیپلمات، حکم در موضوع میکند، باید حرف او پذیرفتهشود. هر کسی در مقامی وقتی یک نسخه پزشک را میبیند نمیتواند بگوید که من این نسخه را نمیپذیرم، چون مقام ارشد سیاسی یا مذهبی دارم.
نسخه پزشک بر مبنای تخصص و دانش موضوعی نوشتهشدهاست. حرف دوستان ما در بیانیه دیپلماتها هم بر اساس تجربه و تخصص نوشتهشدهاست. هر یک از این دیپلماتها دهها بار در مذاکرات مختلف شرکتکردهاند و حجم بالایی از تجربه را با خود حمل میکنند، و هیچ جمع دیگری در سطح کشور در مورد سیاست خارجی چنین حجمی از تجربه ندارد.
لذا بیانیه این دیپلماتها میتواند برای حکومت و دستاندرکارانی که در وزارت امور خارجه مسئولیت دارند و هم برای افکار عمومی حجت باشد. این بیانیه حجت را تمام میکند که باید از طریق مذاکره و اصلاح سیاستها خطر را از سر کشور رفع کنیم. روشهای دیگر اگر جواب میداد تا به امروز جواب دادهبود و راهی جز مذاکره مستقیم و اصلاح سیاستها باقی نماندهاست.
تذکر علیه غفلت
مصطفی اعلایی نیز نوشت: افرادی که بیانیه ۷۸ دیپلمات پیشین را صادر کردهاند، پیشکسوتان سیاست خارجی کشور هستند و هر یک بین ۳۰ تا ۴۰ سال در سیاست خارجی و دیپلماسی تجربه دارند. مجموع نظرات این جمع سرمایهای برای وزارت امور خارجه و کشور است. این جمع هر جا که احساس کند دولت و حاکمیت از موضوعی غفلت کردهاست یا ضعف نشان دهد، احساس وظیفه میکنند که این مسائل را یادآوری و گوشزد کنند. هدف از اقدام جمعی دیپلماتهای پیشین این است که کشور بیشترین منفعت را در سیاست خارجی کسب کند و کمترین آسیب را ببیند.
مسائلی که در یکی دو سال گذشته رخ داده و به کشور آسیبهایی وارد کردهاست، باعث شد تا دیپلماتهای پیشکسوت احساس وظیفه و بیان کنند که در بخشهایی از سیاست خارجی کشور باید تجدیدنظر شود. طبیعی است که هر دولتی ممکن است در برخی موارد تحلیل و سیاست درستی داشتهباشد و در برخی موارد تحلیل و سیاست غلطی داشتهباشد. دیپلماتهای کارکشته کشور بر اساس تجربه به این نتیجه رسیدهاند که باید در برخی روشها و سیاستها تجدیدنظر شود. عنوان «جسارت» برای این تجدیدنظر انتخاب شد.
دولت باید به این نتیجه برسد و از پشتوانه کافی برخوردار شود که به این جسارت برسد که این تجدیدنظرها را در سیاست خارجی انجام دهد. ما به این نتیجه رسیدیم که اگر این تجدیدنظرها صورت بگیرد، کمک میشود که آسیبها به کشور کمتر شود و منافع کشور بیشتر تحصیل شود. تجدیدنظری که به آن اشاره میشود، بازبینی در مولفههای سیاست خارجی است.
این بازبینی در مولفههای سیاست خارجی به هیچ وجه به معنای بازبینی در اصول کشور و مبانی قانون اساسی نیست. ما معتقدیم که باید در روشها و سیاستها تغییراتی را ایجاد کرد که منافع ایران را حفظ کند.
ما دیپلماتها دولت، مردم و کشور را از خودمان میدانیم و وظیفه خودمان میدانیم جایی که احساس میکنیم مسیر اشتباهی طی میشود، یادآوری کنیم که این مسیر اصلاح شود. شرایطی که سیاست خارجی کشور در آن گرفتار شدهاست، بنبست نیست و راههای برونرفت از آن وجود دارد. اما برونرفت از این شرایط نیازمند تصمیمهای درست و جسارتآمیز است. یکی از خوانشها جهت بهبود در عملکرد سیاست خارجی این است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بیش از پیش به منطقه تمدنی خود توجه کند.
ضروری است که دستگاه سیاست خارجی کشور به جغرافیای فرهنگی ایران به خصوص در قفقاز و آسیای میانه توجه بیشتری داشته باشد. در منطقه قفقاز و آسیای میانه، مولفهها و عناصر قدرتی وجود دارد که میتواند به ما توان بیشتری برای دفاع از منافعمان بدهد.
در همین هفتههای اخیر مشخص شد که منطقه قفقاز جنوبی و سه کشور جمهوری آذربایجان، ارمنستان و گرجستان به لحاظ راههای مواصلاتی، بسیار منطقه مهمی هستند که میتوانند شرق را به غرب و شمال را به جنوب متصل کنند. وقتی از راههای مواصلاتی صحبت میکنیم، مولفههای قدرت و اقتداری بر مبنای این مسیرها شکل میگیرد.
ما معتقدیم که اگر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به منطقه تمدنی خودش به عنوان عمق راهبردی توجه بیشتری کند، میتواند بیشتر حافظ منافع ایران باشد و میتواند بیشتر ایران را از آسیب نجات دهد و دور کند. یکی از غفلتهایی که صورت گرفتهاست، همین است و باید در سیاست خارجی توجه بیشتری به منطقه تمدنی و فرهنگی ایران شود.