الهام اخوان: هدفم از بازیگری، معروف شدن نیست

«هدف بازیگری برای من صرف معروف شدن نیست. اگر امروز به من بگویند که دو سال بازیگری را کنار بگذار، میگویم: «باشد.» چراکه به دنبال کسب تجربه و بازی در یک نقش جذاب هستم. دوستان همیشه به من میگویند که پُرکار هستم اما کارگردانی که من با ایشان کار میکنم و همچنین تیم مورد علاقهاش، پُرکار هستند.»
«از یاد رفته» عنوان سومین اثر برزو نیکنژاد برای شبکه نمایش خانگی است که دوشنبهها از پلتفرم فیلمنت پخش میشود. این سریال درباره یک خانواده متمول است که هر کدام رازهایی مخوف در سینه دارند.
به گزارش ایران، تاکنون ۵ قسمت از آن منتشر شده و اگرچه قضاوت درباره آن زود است اما تا به اینجا نقدهای بسیاری از جمله کلیشهای بودن موضوع سریال مورد بحث قرار گرفته است. پخش این سریال بهانهای شد تا با الهام اخوان بهعنوان یکی از بازیگران این اثر درباره مسیر کاریاش، سریال «از یاد رفته» و نقشی که در آن ایفا میکند و همچنین نقدهایی که بدان شده است، گفتوگو کنیم.
سریال «از یاد رفته» به کارگردانی برزو نیکنژاد جدیدترین اثر شما در شبکه نمایش خانگی است. چرا بهعنوان بازیگر تنها با برزو نیکنژاد کار میکنید؟
من از طریق برزو نیکنژاد به سینما معرفی شدم و از ابتدا که با ایشان کار کردم، همیشه نقشهای بسیار خوب داشتم. در حقیقت هیچ زمان هیچ نقشی که پیچیدگی بسیار خاصی داشته باشد که بخواهم خودم را در قالب شخصیت دیگری ببینم، نبوده است.
هدف بازیگری برای من صرف معروف شدن نیست. اگر امروز به من بگویند که دو سال بازیگری را کنار بگذار، میگویم: «باشد.» چراکه به دنبال کسب تجربه و بازی در یک نقش جذاب هستم. دوستان همیشه به من میگویند که پُرکار هستم اما کارگردانی که من با ایشان کار میکنم و همچنین تیم مورد علاقهاش، پُرکار هستند.
واقعیت این است که برزو نیکنژاد با یکسری افراد مشخص به صورت سینوسی کار میکند. در حقیقت ایشان تیم مشخص و همچنین علاقه به یکسری بازیگر دارد که حتماً باید در این تیم باشند. سیستم کاری ایشان بدین صورت است که گروهی را باید کنار هم داشته باشد تا انگیزهای برای ساخت اثر پیدا کند.
گُنگ و مرموز بودن «میترا» ی سریال «از یاد رفته» شبیه به کاراکتر شما در سریال «مرداب» است که البته تفاوتهایی هم دارد اما همین مسأله نشان از علاقه شما به ایفای نقشی با گرههای درونی دارد. «میترا» در ادامه سریال قراراست شگفتزدهمان کند؟
روزی که فیلمنامه را خواندم، متوجه شدم کاراکتر «میترا» برای من است بدون اینکه بخواهم به آن فکر کنم. عقده و گرههای درونی یکی از ویژگیهایی است که این سالها در نقشهایم وجود داشته است. به عنوان مثال «ویدا» سریال «مرداب» نیز اینگونه بود. «مریم» در فیلم سینمایی «دوزیست» آنقدر جوان بود که در شخصیتش گرهی نداشت اما «ویدا» و «میترا» پُر از گره بوده و هستند.
«میترا» در سریال «از یاد رفته» کاراکتریست که در خانوادهای متمول بزرگ شده و شخصیت مستقل و تحصیلکرده دارد و اساساً پزشک است که اتفاقاً با «ویدا» ی سریال «مرداب» در همینجا تفاوت دارد. «میترا» روی لبه تیغ حرکت میکند یعنی میتواند کاراکتری کاملاً ترسناک و شنیع و بدون ترس برای یک خانواده باشد و از سوی دیگر میتواند فردی بیخیال باشد. با پلانهایی که من از «میترا» دیدم، اتفاقات خوشی را رقم نمیزند!
در زمانهای نه چندان دور برخی از سریالها آنقدر مخاطب داشت که وقتی بازیگرش در خیابان راه میرفت، علاقهمندانی که آثار آن هنرمند را دنبال میکردند به اسم کاراکتر سریال صدایش میزدند. برای شما به واسطه «از یاد رفته» این اتفاق افتاده است؟
آخرین بار اسمم را با کاراکترم در سریال «آفتاب پرست» صدا میزدند، اما در حال حاضر و با کمال خرسندی از اینکه مخاطبان «از یاد رفته» را دنبال میکنند، «میترا» صدایم میزنند.
یکی از نقاط جالب توجه «از یاد رفته» همبازی شدن بازیگران جوان با هنرمندانی قدیمی و توانمندی است که چهره و چه بسا سلبریتی محسوب میشوند. تجربه همکاری شما با این عزیزان به چه صورت بود؟
من در تمام مدت همکاریام با برزو نیکنژاد، با کالکشن رنگی از بازیگران خوب ایران و به اصطلاح سوپراستارها کار کردم؛ از امیر جعفری گرفته تا شهرام حقیقتدوست و پانتهآ پناهیها و… چیزی که آقای نیکنژاد در کار خود بشدت رعایت میکند، پالت رنگی بشدت درست از بازیگران است. ایشان تجربهها را کنار هم میگذارد و هر سکانس سبک و سنگینیاش آن قدر در توازن قرار میگیرد که من بازیگر لذت میبرم.
رنگها بسیار درست رعایت میشود و من چقدر خوشبختم که توانستم کنار این عزیزان کار کنم. من واقعاً یک سفر عجیب و غریب ۹ماهه را با این تعداد تجربه پشت سر گذاشتم و هر روز از آنها یاد گرفتم. این توازن قطعاً برای کارگردان نیز شیرین و در عین حال چالش است.
نکتهای هست که بخواهید درباره سریال «از یاد رفته» به مخاطبان بگویید؟
مخاطبان صبر کنند. «از یاد رفته» یکی از قشنگترین قصههایی است که یک نفر میتوانست برایمان بگوید. با آن همراه شوید و ببینید و بشنوید.
بزرگترین چالشم بازی کردن با فرهاد اصلانی بود
بزرگترین و جالبترین چالش من بازی کردن با فرهاد اصلانی بود و زمانی که قسمت ۵ پخش شود، شما متوجه آن میشوید. جذابترین اتفاقاتی که میشد برای بازیگر جوان نوپا پیش بیاید، همبازی شدن با چنین اسطورهای در بازیگری است. این باعث میشد من مدام تمرین و تمرکز کنم و شیطنت نکنم تا کارم درست از آب دربیاید.