ترنج موبایل
کد خبر: ۸۹۶۰۶۸

نقد سریال «از یاد رفته»؛ ملودرامی پر ادعا اما بی اثر

نقد سریال «از یاد رفته»؛ ملودرامی پر ادعا اما بی اثر

سریال «از یاد رفته» داستان زندگی خانواده‌ای را روایت می‌کند که همه در کنار هم یک شرکت بزرگ ساختمانی را اداره می‌کنند، با این حال پیدا شدن آخرین نوهِ پسری همه چیز را به هم می‌ریزد. «از یاد رفته» به نظر می‌رسید یک ملودرام جذاب معمایی باشد اما تبدیل به اثری کلیشه‌ای و تکراری شده است.

تبلیغات
تبلیغات

فرارو- اخیرا قسمت ششم  سریال «از یاد رفته»  منتشر شده است. اثری که پخش آن با نظرات مختلفی همراه بوده است.

به گزارش فرارو، این سریال به کارگردانی برزو نیک نژاد داستان زندگی خانواده‌ای را روایت می‌کند که همه در کنار هم یک شرکت بزرگ ساختمانی را اداره می‌کنند، با این حال پیدا شدن آخرین نوهِ پسری همه چیز را به هم می‌ریزد. «از یاد رفته» به نظر می‌رسید یک ملودرام جذاب معمایی باشد اما تبدیل به اثری کلیشه‌ای و تکراری شده است.

ترکیبی شکست خورده از «ستایش» و «زخم کاری»

این سریال نمونه آشکار از همان چرخه معیوبی است که سال‌هاست در تولیدات دنیای فیلم و سریال تکرار می‌شود. اثری که می‌خواهد جدی باشد، تعلیق و معما به وجود آورد. همچنین نقد اجتماعی داشته باشد و عشق را روایت کند. با این حال در عمل «از یاد رفته» چیزی جز مجموعه‌ای از کلیشه‌ها، روایت‌های سطحی و شخصیت‌های تک بعدی را تحویل مخاطب نمی‌دهد.

«از یاد رفته»، ترکیبی از سریال‌های «ستایش» و «زخم کاری» با داستانی غیر خلاقانه است؛ پدربزرگی در روزهای پایانی عمرش به دنبال نوه فراموش شده می‌رود تا گذشته را جبران کند، در عین شرکتی بزرگ که هر کس در آن به دنبال رسیدن به صندلی ریاست است. ملودرامی آشنا که مخاطب بارها در آثار ایرانی، ترکی و هندی دیده است.

سریال صحنه‌های احساسی زیادی دارد، اما این سکانس‌ها بیشتر از آنکه باعث برانگیخته شدن احساس مخاطب شود خنده بر لب می‌آورد، مانند صحنه‌های موتور سواری شهاب و پریسا  که بیننده نمونه آن را در آثار دیگری دیده است و تکرار آن مدت‌هاست برای مخاطب جذاب نیست. شخصیت پردازی در «از یاد رفته» ضعیف و ناقص است. کاراکترها تیپ‌های شناخته شده‌ای هستند که هیچ پیچیدگی در قصه ندارند. پریسا بدون هیچ پیش زمینه‌ای تبدیل به معشوقی می‌شود که با یک موتورسواری دل می‌بازد. شهاب به عنوان قهرمان قصه قرار است حقیقتی پنهان را کشف کند، اما در قسمت‌های پخش شده جز سوال پرسیدن هر کاری کرده است. در اولین روزی که پدربزرگ‌اش را دیده ناگهان مدیر عامل شرکت می‌شود و در طول چند سکانس عاشق دخترعمه‌اش می‌شود.

روایت ضعیف داستان و نگاهی اشتباه به جامعه

از یاد رفته

نویسندگان «از یاد رفته» با ساختار قطره چکانی، تلاش دارند که لایه لایه مخاطب را با اعماق ذهنی شخصیت‌ها آشکار کنند. این رویکرد در لحظاتی تاثیر گذار است؛ زمانی که سکوت‌های معنادار و نگاه‌های دوپهلو به جای دیالوگ‌های طولانی قصه را روایت می‌کند. با این حال ادامه این روند باعث دوری مخاطب از قصه اصلی و فضای سریال شده است. در واقع «از یاد رفته» می‌خواهد در نگاه بیننده مرموز، چندلایه و روان شناسانه جلوه کند و حقیقتی تلخ را به آهستگی نشان دهد. با این حال آنچه در نهایت از دل این خواسته بلند پروازانه بیرون می‌آید، مونتاژی از ایده‌های آشنا و روایت‌های تکراری است که در کاغذی پرزرق و برق پیچیده شده است.

یکی از اشکالات بنیادین سریال، نگاه نادرست آن به جامعه است. در «از یاد رفته» همه پولدارها دروغگو و فاسدند یا درگیر به دست آوردن قدرت و ثروت بیشترند. در حالی که فقرا از راننده گرفته تا کارگر نماد معرفت و اخلاق در جامعه هستند. این دوگانهِ ساده ‌انگارانه  نه تنها جهان داستان را غیر واقعی می‌کند بلکه جلوی شکل گیری تضاد درونی میان کاراکترها را نیز می‌گیرد. در نتیجه مخاطب با کاراکترهای تصنعی و نمادین رو به‌رو می‌شود.

داستان هر چه جلوتر می‌رود  از منطق فاصله می‌گیرد. مخاطب نمی‌فهمد چرا پسری که مدت‌های طولانی از خانواده پدری خود متنفر بود، توانسته به راحتی حضور پدربزرگ جدیدش را در زندگی قبول کند. «از یاد رفته» در حالی که یک داستان تکراری و کلیشه‌ای  را باز گو می‌کند ریتمی کند دارد، به عنوان مثال کاراکتر شهاب با گذشت پنج قسمت هنوز دلیل اعدام پدر خود را نفهمیده و کسی هم به او پاسخ درستی نمی‌دهد. همچنین سریال تدوین درستی نیز ندارد و مخاطب با برش‌ها و کلوزآپ‌های بیهوده‌ای از کاراکترها مواجه می‌شود. در حقیقت سریال سعی کرده با انبوه شخصیت‌ها و گذار بی‌منطق از سکانسی به سکانس دیگر ایرادات محتوایی را از بین ببرد، اما تنها مخاطب را سردرگم کرده است. تدوین ناموزون و ریتم شتاب زده‌ای که به جای ایجاد هیجان، حس یک تولید عجولانه و بدون دغدغه می‌دهد.

در نهایت «از یاد رفته» اثری است که تلاش کرده هویتی مستقل بسازد، اما چیز جدیدی برای عرضه ندارد و تبدیل به اثری کلیشه‌ای در نگاه مخاطب شده است.

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات