«پیر پسر»؛ چند نکته درباره جنجالی ترین فیلم سال

فارغ از معیار هنری «پیر پسر» فیلم مهمی است. این اثر جسورانه شکل جدیدی از تغییر نسلی در ایران را نشان میدهد. همچنین به موضوعاتی میپردازد که در سایر آثار سینمایی کمتر دیده شده است، با این حال آیا واقعا «پیر پسر» بهترین اثر و شاهکار سینمای ایران است و آیا میتواند نماینده شایستهای برای اسکار باشد؟
فرارو- زینب بیات، فیلم سینمایی «پیر پسر» به کارگردانی اکتای براهنی اولین بار در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر در بخش ویژه اکران شد که با تحسین تماشاگران همراه بود. بعد از مدتی و با کش و قوسهای فراوان این اثر به صورت عمومی در سینماهای کشور به نمایش درآمد. این فیلم در حال حاضر یکی از نامزدهای انتخابی برای اسکار است که باید با فیلمهای «زن و بچه» و «غریزه» رقابت کند.
به گزارش فرارو، فارغ از معیار هنری «پیر پسر» فیلم مهمی است. این اثر جسورانه شکل جدیدی از تغییر نسلی در ایران را نشان میدهد. همچنین به موضوعاتی میپردازد که در سایر آثار سینمایی کمتر دیده شده است، با این حال آیا واقعا «پیر پسر» بهترین اثر و شاهکار سینمای ایران است و آیا میتواند نماینده شایستهای برای اسکار باشد؟
آیا «پیر پسر»، شاهکار است؟
زمانی که درباره «پیر پسر» صحبت میکنیم این فیلم میتواند در نسبت به سایر آثار سینمای امروز اثری خوب اما نه شاهکار باشد. فیلمی را میتوانیم شاهکار بدانیم که گذر زمان باعث از بین رفتن عناصر جذاب آن نشود. در حقیقت مخاطب در سالهای اخیر به غیر از استثنائات آنقدر اثر ضعیف دیده که وقتی با فیلمی، مانند «پیر پسر» مواجه میشود واکنشی برآمده از ذوق زدگی بیش از حد نشان میدهد. به عبارت دیگر جذابیت «پیر پسر» را میتوان ناشی از زیست نامناسب سینمای ایران در سالهای اخیر دانست. سینمایی که در آن پایینترین سطح فیلمها نمایش داده میشود اکران یک فیلم خوب را میتوان اتفاقی خوب دانست که همه را تحت تاثیر قرار میدهد، دقیقا شبیه اتفاقی که برای «پیر پسر» افتاده است. با این حال زمانی که از ذوق زدگی فاصله بگیریم با فیلمی روبهرو میشویم که خوب و تماشایی است اما لزوما اثری شاهکار نیست.
در «پیر پسر»، ما با روایت مواجه نیستیم بلکه یک مراسم خاکسپاری میبینیم. خاکسپاری پدری که بوی تعفنش همه چیز را نابود کرده است. خانه در این فیلم پناهگاه نیست، چاهی از حسرت است. خانه جایی است که به جای پرورش دادن آدمها جان آنها را میگیرد. این فیلم با نبودن مادر آغاز میشود. نبودن احساس و نوازش و این غیبت آنقدر تکرار میشود که به حضور مرگ بدل میشود. بحران از همین نبودن ناشی میشود. وقتی مادر نباشد خانه میتواند تبدیل به جهنمی برای دیگران شود. در عین حال رعنا نیز ناجی نیست، او کسی است که نابودی خانواده را تسریع میکند. فیلم نه درباره پسرکشی، نه پدرکشی و نه زن کشی است، بلکه ما را به جهانی میبرد که در آن تثبیت و تسلط کامل مردان بدون زنان جز خشونت بی حد و حصر نتیجهای ندارد. این جهان مردان، یعنی میدان رقابتهای غریزی بهایی جز نابودی خود زندگی ندارد. در «پیر پسر» ما جهانی را تماشا میکنیم که استبداد خانگی و خشونت پنهان، مانند تارهای عنکبوت در زندگی روزمره کاراکترها تنیده شده است.
نگاهی به فیلم «پیر پسر»
فیلم اثر کارگردانی است که با دنیای ادبیات آشناست اما در بازسازی شخصیت های ادبی شکست خورده است. به همین دلیل است که احساس میکنیم پدر و پسرها هیچ ارتباطی به هم ندارند. ما متوجه میشویم جهانی که اکتای براهنی خلق کرده است چه مفاهیمی دارد، یک خانه زیبای ایرانی که تفکر مردسالارانه غلام باستانی آن را تبدیل به قبرستان کرده است. با این حال فیلم گاهی به شدت به سمت نمادگرایی میرود و گاهی به سمت رئالیسم متمایل میشود. در واقع روند فیلمنامه و روایت داستان میان جهانی از تمثیل و واقعیت سرگردان است. به خاطر اینکه غلام باستانی با بازی حسن پورشیرازی یکی از باورپذیرترین کاراکترهای منفی دنیای سینما را خلق کرده و همه چیز او به شدت واقعگرایانه است، با این حال سایر کاراکترها از واقعیت فاصله میگیرند و سمت دنیای فرمالیستی میروند. ویژگیهای شخصیتی عمدتا در این فیلم اغراق شدهاند که در کاراکترهای علی و غلام به خوبی دیده میشود. در عین حال ما نمیفهمیم چرا این پدر و پسر که دو قطب مخالف یکدیگرند با گذشت چهل سال در کنار هم زندگی میکنند. در حقیقت فیلم هیچ پیشزمینهای از کاراکترها ارائه نمیدهد.
علی با بازی حامد بهداد یک قدیس به تمام معناست که رفتاری برآمده از شعار دارد. کاراکتر رعنا اساسا باید زنی اغواگر باشد که بر داستان و سایر شخصیتها تسلط دارد. با این حال او به درستی شخصیتپردازی نشده و تبدیل به یک بازیچه در میان مردان قصه شده است. در کنار کاراکتر رعنا سایر شخصیتها نیز به درستی پردازش نشدهاند و ما با آنها همراه نمیشویم. در واقع میتوان گفت شخصیت پردازی پدر در جایگاه بالاتری نسبت به سایر کاراکترها قرار دارد.
«پیر پسر»، نماینده ایران در اسکار؟
زمانی که یک فیلم برای حضور در اسکار انتخاب میشود نمایش آن برای اعضای آکادمی یک اصل اساسی به حساب میآید. در حقیقت اثری میتواند در اسکار بدرخشد که در کنار خوب بودن یک پخش کننده قوی بینالمللی نیز از آن حمایت کند. در عین حال موضوع مهمتر فضای رسانهای است که درباره یک فیلم وجود دارد. دقیقا همان اتفاقی که برای فیلمهای اصغر فرهادی رخ داده است. «پیر پسر»، اثر خوبی است که قبلا نیز در جشنواره روتردام جایزه گرفته است، اما این اثر تا به الان نام شرکت پخش کننده بینالمللی را اعلام نکرده است. همچنین بر خلاف فضایی که در سینمای داخلی کشور در تمجید از «پیر پسر» وجود دارد، رسانههای بینالمللی کمی به این اثر پرداختهاند.
در نهایت «پیر پسر» را میتوانیم اثر خوب، اما نه شاهکاری بدانیم که در سایه فقر محصولات با کیفیت سینمایی با تحسین بیش از حد رو بهرو شده است. در عین حال به نظر میرسد برای موفقیت یک اثر در جشنوارههای جهانی به خصوص اسکار شاخصهای دیگری مانند پخش بیناللمللی اهمیت قابل توجهی دارد که «پیر پسر» در این مورد وضعیت نامشخصی دارد.