تکرار ادعای دفاع از خود در پرونده قتل مقابل جگرکی

چهار سال قبل صاحب یک جگرکی خیابانی در شهریار به پلیس گزارش داد مقابل محل کار او درگیری شده است. مرد جوان به پلیس گفت: «پرهام که از مشتریان من است، برای غذا خوردن آمده بود که با گروهی درگیر شد. آنها چهار نفر بودند و با قمه به پرهام حمله کردند و پرهام یکی از آنها را کشت».
پسری که مدعی است در دفاع از خودش مرتکب قتل شده، برای بار سوم پای میز محاکمه رفت. این جلسه محاکمه در حالی برگزار شد که پیش از این، دو بار حکم قصاص متهم از سوی دیوان عالی کشور نقض شده بود.
به گزارش اعتمادآنلاین، متهم در سال ۱۴۰۰ با وارد کردن ضربه به مردی به نام ستار، باعث مرگ او شده است.
چهار سال قبل صاحب یک جگرکی خیابانی در شهریار به پلیس گزارش داد مقابل محل کار او درگیری شده است. مرد جوان به پلیس گفت: «پرهام که از مشتریان من است، برای غذا خوردن آمده بود که با گروهی درگیر شد. آنها چهار نفر بودند و با قمه به پرهام حمله کردند و پرهام یکی از آنها را کشت».
به این ترتیب، پرهام بازداشت و جسد ستار به پزشکی قانونی فرستاده شد. پرهام دو بار پای میز محاکمه رفت و هر بار به قصاص محکوم شد اما دیوان عالی کشور یک بار حکم را نقض کرد و بار دیگر تحقیقات را کامل تشخیص نداد و باز هم حکم را نقض کرد.
به این ترتیب، پرونده برای بار سوم در شعبه ۱۳ دادگاه کیفری استان تهران به جریان افتاد. با توجه به عدم حضور متهم، رسیدگی به صورت آنلاین برگزار شد.
در جلسه رسیدگی با توجه به اینکه اولیای دم حضور نداشتند، وکیل آنها درخواست قصاص را مطرح کرد.
سپس صاحب جگرکی در جایگاه قرار گرفت. او گفت: «من و دوستم با هم در جگرکی کار میکنیم و کنار خیابان بساط داریم. پرهام هر شب میآمد و جگر میخورد. آن شب هم روی صندلی که روبهروی بساط ما بود، نشسته بود و جگر میخورد که یک گروه چهار نفره آمدند. پرهام رفت سمت لبه جدول و آنجا نشست و صندلی را برای آن گروه خالی کرد. یکدفعه ستار به سمت پرهام رفت و درگیر شدند. من نفهمیدم درگیری برای چیست. فقط شنیدم که پرهام میگفت، تو رفیق عموی من هستی، چرا میزنی؟ ستار هم میگفت او را داخل ماشین بیندازید. یکدفعه ستار روی زمین افتاد و پرهام هم فرار کرد».
سپس شاهد دیگر در جایگاه حاضر شد. او توضیح داد: «ستار گفت پرهام را بگیرید و داخل ماشین بیندازید. من نمیدانم درگیری آنها برای چه بود. فقط دعوا شد و ما هم سمت ستار را گرفتیم».
در ادامه نوبت به متهم رسید. او که از طریق ویدیو کنفرانس در دادگاه حاضر شده بود، گفت: «من دعوایی نداشتم. ستار و دوستانش سمتم حمله کردند. ستار از من بزرگتر بود و برای اینکه مرا بگیرد، لازم نبود کار خاصی بکند. من هم زورم به او نمیرسید. وقتی آنها چاقو کشیدند من هم چاقو درآوردم. ستار چاقو داشت و دوستش هم تیمچه دستش بود. من از ترس چاقو زدم».
سپس وکیل متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: «موکل من دچار بیماری اعصاب و روان است. پرونده هم دارد و چند بار هم بستری شده. او به دلیل اینکه شبها نمیتواند بخوابد هر شب به جگرکی میرفت. من از دادگاه درخواست دارم به این موضوع توجه کند، ضمن اینکه موکل من قصد دفاع از خودش را داشت».
در پایان، قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.