ترنج موبایل
کد خبر: ۸۹۸۳۰۵

مرتضی افقه در گفتگو با فرارو مطرح کرد:

​این روزها دیگر فرزندان نان آور و عصای پیری نیستند / در ادبیات توسعه بین فقر و فرزندآوری ارتباط وجود دارد / از نمایندگان انتظار می رود سخنان علمی بگویند نه گعده ای

​این روزها دیگر فرزندان نان آور و عصای پیری نیستند / در ادبیات توسعه بین فقر و فرزندآوری ارتباط وجود دارد /  از نمایندگان انتظار می رود سخنان علمی بگویند نه گعده ای

از آدمهای معمولی که در گعده های مختلف از تاکسی تا مهمانی دور هم مینشینند و بحث می کنند و سخنانشان غیرعلمی و بدون سند و مدرک است، چندان انتظاری وجود ندارد، اما وقتی یک نماینده مجلس به عنوان تصمیم گیرنده قوانین کشور، صحبت می کند، انتظار می رود برخی مستندات و پژوهش های دقیق را برای سخنان خود به عنوان سند و مدرک ارائه کند. نماینده محترم از کجا به این نتیجه رسیده که مشکل فرزندآوری اقتصادی است یا خیر؟

تبلیغات
تبلیغات

فرارو- علی یزدی‌خواه نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس اخیرا در اظهاراتی ضمن اشاره به کاهش تعداد فرزندان خانواده ها گفته است: «برخلاف برخی صاحب‌نظران که مسئله کاهش جمعیت را صرفاً اقتصادی می‌دانند، به اعتقاد بنده بیشتر یک مسئله فرهنگی است. شاید مرفه‌ترین خانواده‌ها به لحاظ اقتصادی در شمال تهران هستند اما بیشترین نرخ طلاق و به طبع کاهش نرخ موالید را در آنجا شاهد هستیم.»

به گزارش فرارو، با توجه به روند میانسالی و سپس کهنسالی نسل پرجمعیت دهه شصت و خطر بسته شدن پنجره جمعیتی در ایران، مدت هاست که تلاش های مختلفی برای افزایش جمعیت کشور از سوی دولت های مختلف انجام شده است. اما این تلاش ها اغلب، به شیوه ای که انتظار می رفت اثرگذار نبوده است.

کارشناسان همواره برای شکست پروژه های افزایش جمعیت، مولفه هایی مشخص را مدنظر قرار می دهند که از مسائل احتماعی تا اقتصادی گسترده است.  اکنون با توجه به سخنان نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس و تاکید او بر مسائل فرهنگی و ارجحیت این مسائل بر مشکلات اقتصادی، مرتضی افقه، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه چمران اهواز در گفتگو با فرارو به بررسی این موضوع پرداخته است:

چرا ادعای عضو کمسیون فرهنگی مجلس از واقعیت فاصله دارد؟

مرتضی افقه به فرارو گفت: «از آدمهای معمولی که در گعده های مختلف از تاکسی تا مهمانی دور هم می نشینند و بحث می کنند و سخنانشان غیرعلمی و بدون سند و مدرک است، چندان انتظاری وجود ندارد، اما وقتی یک نماینده مجلس به عنوان تصمیم گیرنده قوانین کشور، صحبت می کند، انتظار می رود برخی مستندات و پژوهش های دقیق را برای سخنان خود به عنوان سند و مدرک ارائه کند. نماینده محترم از کجا به این نتیجه رسیده که مشکل فرزندآوری اقتصادی است یا خیر؟ آیا به جز این است که از حدس و گمان استفاده کرده؟ حدس و گمان شخصی که نظر او بر بودجه کشور و به طور مستقیم بر زندگی مردم تاثیرگذار است، باید بسیار دقیق باشد. هیچ شاهدی دال بر سخنان ایشان نداریم. اتفاقا شواهد دال بر نقطه مقابل نظرات این نماینده است.»

وی افزود: «اگر به طور ذهنی، روند گسترش فقر، نابرابری، کاهش تولید ملی و امثالهم را با میزان فرزندآوری مرتبط کنیم، یک همبستگی را می توان بین این موارد یافت. در مبانی و مباحث توسعه جمعیت، روی اقتصاد و تاثیر آن برای فرزندآوری، مطالعات علمی گسترده ای انجام شده است. به نظر می رسد برخی اظهارنظرها بیش از آن که مبنای علمی داشته باشد، بر مبنای ایدئولوژی یا عقاید حزبی بیان می شود.»

چرا جوامع پیش از این ترسی از افزایش فرزندان نداشتند و اکنون با احتیاط عمل می کنند؟

این اقتصاددان در ادامه گفت: «رابطه ای مشخص در ادبیات توسعه، بین فقر و تعداد فرزندان وجود دارد. برای مثال مناطق فقیر نشین تعداد فرزندان بیشتری دارند. اما این برای ایران صدق نمی کند. بلکه برای کشورهایی صادق است که هنوز در مرحله کشاورزی قرار دارند. به 3 یا 4 دلیل، تقاضا برای فرزند در آن خانواده ها بالاست: 1. آن ها به فرزند به عنوان نیروی کار نگاه می کنند چون زندگی معیشتی دارند. آنها کشاورزی مدرن ندارند که نیروی کار را از بازار استخدام کنند. آن ها معمولا فرزندآوری می کنند تا فرزندان در مزارع کمک دست باشند. 2. هزینه/ فرصت نگهداری از فرزند برای آن مناطق صفر است چرا که نه امکان شغل و نه امکان تحصیل برای خانمها فراهم است. درواقع اگر فرزندآوری داشته باشند، چیزی از دست نمی دهد. 3. با توجه به پایین بودن سطح امکانات بهداشتی و با توجه به این که تعدادی از فرزندان از دست می روند، بنابراین امکان این که هر چند فرزند یکبار، کودکانی به دلیل فقر بهداشتی از بین بروند وجود دارند. پس فرزند آوری با تعداد بالا را یک راه حل می بینند. 4. نکته آخر در این جوامع این است که به فرزند به عنوان عصای پیری و اسباب دست دوران پیری و کهولت در غیاب سیستم تامین اجتماعی نگاه می کنند.»

وی افزود: «این دلایلی که گفتم و بسیار ابتدایی و بدیهی است همگی به جوامعی ربط دارد که در دوره کشاورزی قرار دارند، اما در ایران که عمده مردم ساکن شهرها شده اند و بخش کشاورزی فقط زیر 17درصد از شاغلان کشور را شامل می شود و بهداشت و درمان نیز مرگ و میر کودکان را کاهش داده و تامین اجتماعی هم داریم، می توان گفت شاید کاهش فرزندآوری در طبقه مرفه به خاطر مسائل فرهنگی باشد اما در طبقه های متوسط و فقیر به خاطر هزینه های فرزندآوری است. اکنون دیگر نه تنها فرزندآوری با هدف توسعه کشاورزی و عصای دست بودن و امثالهم نیست، بلکه کاملا مسائل اقتصادی فرزندآوری بر دوش والدین خواهد بود. افزایش تعداد فرزندان هزینه مادی دارد و اگر خانوار نتواند از پس هزینه های فرزند خود بربیاید باید با مشکلات جانبی فقر در فرزندپروری، از جمله اعتیاد، بزهکاری و امثالهم فرزند خود رو به رو شود. »

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات