ماجرای کواکبیان و شکدم؛ قوه قضاییه با او چه خواهد کرد؟

«بررسی ماجرای کواکبیان و شکدم به عنوان یک «مطالعه موردی کلاسیک» نشان میدهد چگونه در نبود شفافیت اطلاعاتی، با زمینههای فرهنگی روانی حساس، شرایط برای قطبیشدگی سیاسی فراهم میشود و یک موضوع بیسند میتواند به بحران رسانهای و سیاسی تبدیل شود.»
اظهارات اخیر کواکبیان درباره کاترین شکدم همچنان خبرساز است.
روزنامه خراسان در اینباره نوشت: اظهارات مصطفی کواکبیان پس از جنگ ۱۲ روزه دارای گزارههایی بود که نشان داد او درست سخن نگفته و در خوش بینانهترین حالت نتوانسته منظورش از تهدید نفوذ را مطرح کند، مجهول و مجعول سخن گفته، صحتسنجی نشده ادعایی را مطرح کرده و باید منتظر ماند و دید بر اساس رای دادگاه دروغ گفتن او هم تایید میشود یا خیر؟
البته او در چند روز اخیر هم مجددا بر ادعای بیسند خود تاکید کرد.
نتیجه اولیه اظهارات او این بود که مردم با نوعی بدبینی سیستماتیک به گفتههای مقامات رسمی و غیررسمی مینگرند و فضا برای شایعات مشابه بازتر و مهار آن سختتر میشود.
بررسی ماجرای کواکبیان و شکدم به عنوان یک «مطالعه موردی کلاسیک» نشان میدهد چگونه در نبود شفافیت اطلاعاتی، با زمینههای فرهنگی روانی حساس، شرایط برای قطبیشدگی سیاسی فراهم میشود و یک موضوع بیسند میتواند به بحران رسانهای و سیاسی تبدیل شود.
حتی اگر اظهارات کواکبیان را ناشی از رقابت یا هشدار سیاسی بدانیم، شکل افشاگرانه آن باعث شد تا از حالت هشدار عبور کند و بیشتر یک «شایعه-افشاگری» ساختگی شود که زمینه روانی و سیاسی جامعه ایران آن را پررنگتر میکند. این جا همان جایی است که امکان محک زدن و سنجش صحت ادعای کواکبیان فراهم میشود. او یا اسنادی دارد یا همچون بسیاری از صاحبان تریبون آنچه را شنیده به زبان آورده ولی این بار زیر بار مستند کردن ادعا مانده است.
اظهارات او اگر دارای سندی واقعی و قابل ارائه به دادگاه نباشد آزمون قوه قضائیه شروع میشود که یا میتواند منجر به رویهای قضایی برای مواجهه قانونی با اظهارات صحتسنجی نشده شود یا میتواند از کنار اظهاراتی که برای تاکید بر «نفوذ» بر بیاعتمادی به انضمام عنصر فرهنگی-روانی که باعث تشدید اثر اجتماعی میشود بگذرد.