درباره سهمیه صفر مدارس دولتی در رتبههای برتر کنکور
جنگ نابرابر برای موفقیت / اینجا همه چیز طبقاتی است!

در میان آمار موجود، مدارس دولتی، هیچ سهمی از رتبه برترهای کنکور نداشتند؛ در عوض سمپادیها و مرکز شهرنشینها گوی رقابت را از همقطاریهایشان گرفتند.
فرارو- یکی از جراحان مغز و اعصاب شناخته شده در روزگار ما، دکتر رستگار رحمانی است؛ همان که سال ۱۳۸۸ با معدل ۱۱/۵ رتبه یک کنکور تجربی و زبان و رتبه ۴۴ هنر را به دست آورد. اما در کنکور ۱۴۰۴ جای رستگارها خالیست.
به گزارش فرارو، در آن سال سازمان سنجش به رستگار رحمانی شک کرد و دوباره از وی آزمون گرفت. رحمانی در خانوادهای ۱۰ نفره و در انباری ۲ در ۳ متری درس خواند، اما امروز بیمارانش او را «بسیار متین و باسواد» میدانند و میگویند «بعد از خدا، دکتر رحمانی». اما در سالهای اخیر خبری از چنین روایتهایی نیست. حالا بیشتر رتبههای برتر کنکور از دل مدارس سمپاد و مناطق برخوردار بیرون میآیند. راستی داوطلبان طبقات محروم کجا هستند؟ آیا پای طبقاتی شدن کنکور در میان است؟ در مدارس سمپاد چه میگذرد؟
شهریههای نجومی و درهای بسته مدارس خاص
رتبه یک کنکور تجربی سال ۱۴۰۴، آتریا فرهمند است؛ دختری که در یکی از مدارس سمپاد مشهد تحصیل کرده و این روزها تصاویرش در فضای مجازی دیده میشود. علاوه بر ویدئویی که از لحظه دیدن رتبهاش منتشر شد، تصاویر دیگری از او نیز در شبکههای اجتماعی منتشر شده که واکنشهای زیادی به همراه داشته است؛ از سفرهای خارجی تا خانوادهای که پدر و مادر هر دو پزشک هستند.
۹ رتبه برتر دیگر رشته تجربی نیز، به جز یک نفر، همگی دانشآموزان سمپاد هستند و تنها یک نفر در مدرسه نمونه دولتی تحصیل کرده است. در رشته ریاضی نیز روند مشابهی دیده میشود؛ آریا ابراهیمی، رتبه یک کنکور ریاضی، در مدرسه غیرانتفاعی انرژی اتمی تهران درس خوانده است.
اگر بدانیم، دانشآموزان برای ورود به مدراس سمپاد هم باید مدتها در کلاسهای آموزش خصوصی شرکت کنند تا در امتحان ورودی پذیرفته شوند، این سوال مطرح میشود که آیا همه خانوادههای ایرانی این امکان را دارند که فرزندانشان را به چنین مدرسههایی بفرستند؟
مدیر اداری یکی از دبیرستانهای انرژی اتمی تهران به خبرنگار فرارو توضیح داد: «برای ثبتنام در این مدرسه باید از اسفند سال گذشته اقدام و در آزمون شرکت کنید. پس از قبولی در آزمون امکان ورود دارید.» او درباره هزینهها نیز گفت: «شهریه یک سال تحصیلی در این مدرسه ۱۵۰ میلیون تومان است.»
وضع مدارس غیرانتفاعی نیز تقریباً مشابه است. یکی از معلمان این مدارس در استان تهران درباره فشار مالی خانوادهها توضیح داد: «فقط کم مانده برای نفس کشیدن از بچهها پول بگیرند. این فشار باعث شده هر سال خانوادهها بین ادامه دادن یا ترک مدرسه در تردید باشند. در حالی که با دیدن رتبههای کنکور مطمئن میشوند مدارس سمپاد و غیرانتفاعی آینده تحصیلی فرزندانشان را تضمین میکند، اما وضعیت معیشتی آنان را در تنگنا قرار داده است».
روایت یک رتبه سهرقمی از سمپاد؛ اینجا هم همه چیز طبقاتی است!
«ی»، دختری با رتبه سهرقمی در کنکور ریاضی، در مدرسه سمپاد استان البرز تحصیل کرده است. او به خبرنگار فرارو گفت: «از همکلاسیهایم یک نفر دیگر هم هست که تقریبا رتبهای نزدیک به من دارد و احتمال قبولیش در یکی از دانشگاههای مطرح ایران بالاست.»
وی درباره جو مدرسه سمپاد (فرزانگان) توضیح داد: «فضا رقابتی بود و این جو باعث میشد تلاش بیشتری داشته باشم. نمیتوان نقش خانواده را نادیده گرفت؛ اگر حمایت آنان نبود، احتمالا نمیتوانستم به این جایگاه برسم.»
در پاسخ به این سؤال که چرا در میان رتبههای برتر کنکور جای ندارد، گفت: «یکی از اصلیترین دلایل، وجود مدارس برتر در استانهای تهران و سایر کلانشهرها مثل مشهد است. مدارس غیرانتفاعی و اساتیدی که برای آنها تدریس میکنند نیز تأثیر زیادی دارند. به جز این مدارس، انرژی اتمی هم سهم بالایی در رتبههای کنکور بچههای ریاضی دارد. من خودم درس میخواندم اما نیاز به استادی داشتم که همراهی کند. اگر چنین استادی داشتم، رتبه بهتری میآوردم. حتی در مدارس سمپاد هم همه چیز طبقاتی است؛ چه از نظر جنسیتی و چه موقعیت مکانی.»
وی درباره چالشهای مدرسه سمپاد افزود: «اگر با دانشآموزان همراهی شود و مدیران اساتید بهتری بیاورند، فشار روانی در پایههای پایینتر مثل متوسطه اول کاهش یافته و تمرکز روی پایههای بالاتر باشد، شرایط بهتر خواهد بود.»
«ی» درباره آزمون سمپاد توضیح داد: «من در آزمون ششم به هفتم شرکت نکردم. آزمون نهم به دهم تکمیل ظرفیت بود، سخت و سنگین و پذیرش دشوار. فشار زیادی روی ما بود، اما معلمهای ما خوب بودند و ارزش تلاش داشت.»
او درباره کلاس کنکور گفت: «برای یک سال کنکور، مدرسه برای ما معلم آورد، ولی نه در سطح معلمهای تهران. کلاسها را شرکت کردم و بعد هم اساتید آنلاین کلاس داشتند.»
در پاسخ به این سؤال که چرا در میان رتبههای برتر ریاضی تنها یک دختر حضور داشت، توضیح داد: «فکر میکنم دلیل اصلی این است که تعداد زیادی از شرکتکنندگان رشته ریاضی پسر هستند. از طرفی شرایط مدارس پسرانه بهتر است. اکثر اساتید مطرح در رشته ریاضی مرد هستند و حاضر نیستند به مدارس دخترانه تدریس کنند. موانع دیگری هم وجود دارد که اجازه نمیدهد، بنابراین پسرها پایههای قویتری دارند.»
صدای دانشآموزان انسانی از مدارس دولتی؛ شرایط عادلانه نیست!
«ب»، داوطلب دختر رشته انسانی با رتبه تقریبا ۷۰۰۰ که در یکی از مدارس دولتی تحصیل میکرده، به خبرنگار فرارو گفت: «اگر شرایط عادلانهتر بود، راحتتر میتوانستم در میان رتبههای برتر باشم. مدرسه ما تأکید داشت تا آخرین روز به مدرسه برویم و این مسأله کار ما را سختتر میکرد. معلمهای ما در مدرسه، به جز یکی دو نفر، کیفیت مناسبی نداشتند.»
وی درباره شرکت در کلاسهای کنکور توضیح داد: «برای پنج درس اصلی، ۶۰ میلیون تومان هزینه کردیم. اگر میخواستم پکیج کامل بگیرم، بیش از ۱۰۰ میلیون تومان میشد. در مدرسه ما ساعاتی برای درس خواندن و تست زنی فراهم کرده بودند و کتابهای تست در کتابخانه در دسترس بود، اما امکانات ما کجا و امکانات مدارس غیرانتفاعی و سمپاد کجا. حتی اگر در یک مدرسه دولتی در محلهای مناسب در تهران تحصیل میکردم، امکانات بیشتری داشتم.»
او ادامه داد: «مثلاً ما توانستیم در کلاسهای کنکور شرکت کنیم، اما دوستانی داشتیم که حتی توان خرید کتاب تست نداشتند. من هر روز برای آنها از صفحات کتابهایم عکس میفرستادم یا درسها را توضیح میدادم تا بتوانند موفق شوند. باقی دانشآموزان هم اگر دوستی با چنین موقعیتی داشتند، همین کار را انجام میدادند. کتابهای تست کنکور بسیار گران هستند. اکثر آنها بین 700 هزار تومان تا 1 میلیون تومان به بالاست.»
مهاجرت؛ آرزوی مشترک رتبهها/ کاش حال ایران خوب شود!
«ب» درباره مهاجرت گفت: «اگر بتوانم، به مهاجرت فکر میکنم، اما احتمال اینکه بتوانم در ایران هم جایگاهی داشته باشم وجود دارد. همه چیز بستگی دارد که وضعیت چگونه پیش برود. برای مثال، در جنگ ۱۲ روزه زندگیام به طور کلی مختل شد و تراز کنکور دومم بسیار پایینتر آمد. کاش ایران حالش خوب شود.»
«ی» نیز درباره مهاجرت اظهار داشت: «اگر شغل مناسب و مرتبط با رشتهام پیدا نکنم، صد در صد به مهاجرت فکر میکنم.»
«ب» در واکنش به اظهارات فرهمند، رتبه یک کنکور تجربی که گفته بود: «برخی از مهاجرت و زندگی در کشورهای دیگر می پرسند. ولی من می خواهم دانشگاه علوم پزشکی مشهد را انتخاب کنم.» گفت: «او برای سفر به خارج از ایران میرود، امکانات زندگی او برای بسیاری از بچههای هم سن و سال ما رویاست. همه ما از اینکه رتبه یک شده خوشحال هستیم. بحث سر حسادت نیست. بحث سر نابرابری است. اگر همه ما در شرایط یکسان کنکور داده بودیم، اگر همه ما در سمپاد درس میخواندیم و شرایط او را داشتیم، آیا باز هم آتریا رتبه یک میشد؟ برخی از دوستان ما وقتی شرایط خانوادهشان را میدانند حتی رویشان نمیشود از آنان درخواست خرید کتاب تست کنند. پس شرایط یکسان نیست.»
او درباره تأثیر تعویق جنگ ۱۲ روزه بر کارنامهاش توضیح داد: «فشار روانی که روی بچههای کنکور بود، قابل تصور نیست. به ما نمیگفتند تاریخ برگزاری کنکور چه زمانی است و همه چیز گنگ بود. نمیتوانستم ساعت مطالعه درستی داشته باشم و این مسأله باعث شد کارنامه دومم افت داشته باشد.»