آزادی - شاهزاده مولا عبدالله؛ یک جای کار میلنگد

بازسازی ورزشگاه آزادی همچنان ادامه دارد و هنوز روشن نیست چه زمانی این استادیوم به طور کامل آماده بهرهبرداری خواهد شد. این ماجرا، به یک کلاف سردرگم در فوتبال ایران تبدیل شده و افکار عمومی هم نسبت به آن حساسیت زیادی پیدا کرده است.
هر خبر مرتبط با عملیات طولانی بازسازی آزادی، با شدت زیاد وایرال میشود و مردم دست به مقایسههای ناامیدکننده میزنند. شاید یکی از تکراریترین قیاسها در این مورد، توجه به این نکته باشد که صفر تا صد ورزشگاه خانگی مدرن الهلال به اسم کینگ آرهنا ظرف سه ماه ساخته شده، اما تعمیرات آزادی بعد از حدود دو سال به پایان نرسیده و این غمانگیز است.
شاید در این مورد این توجیه مطرح شود که بالاخره سعودیها پول زیادی خرج میکنند و احداث سریعالسیر این ورزشگاه جدید هم در راستای جاهطلبیهای مسوولان همین کشور است. موارد و مثالهای دیگر را چگونه میتوان تحلیل کرد؟ همین دیروز رسانهها فهرست بلند بالا و طعنهآمیزی از استادیومهایی را منتشر کرده بودند که در سراسر جهان احداث یا بازسازی آنها تقریبا همزمان با تعمیر ورزشگاه آزادی شروع شد و حالا تمامی آنها به بهرهبرداری رسیدهاند.
یکی از برجستهترین نمونهها، ورزشگاه شاهزاده مولا عبدالله شهر رباط مراکش است. بازسازی این استادیوم تقریبا از دو سال پیش شروع شد و با افزایش ظرفیت به ۷۰ هزار نفر، از همین هفته به چرخه بازگشت. جمعهشب تیم ملی مراکش با برتری پنج بر صفر برابر نیجر در همین ورزشگاه، به عنوان نخستین تیم از قاره آفریقا راهی مرحله نهایی جامجهانی ۲۰۲۶ شد.
به هر حال مردم این چیزها را میبینند و با شرایط خودمان مقایسه میکنند. با هیچ متر و معیاری قابل هضم نیست که مراکشیها بتوانند کل یک بنا را بازسازی کنند و تازه افزایش گنجایش هم داشته باشند، اما تعمیرات مبهم و مجهول آزادی همچنان کش پیدا کند. بخش بزرگی از افکار عمومی امروز حتی به طور دقیق نمیداند در این ورزشگاه چه اتفاقی دارد رخ میدهد و بهسازی مربوط به کدام بخشهاست.
فراموش نکنیم هزینه کلان این تعمیرات از جیب همین مردم پرداخت میشود و کمترین حق آنهاست که به صورت زنده و لحظهای در جریان آخرین تحولات باشند. در آخرین گمانهزنیها، بودجه بازسازی آزادی حدود دو هزار میلیارد تومان تخمین زده شده که اصلا عدد کوچکی نیست. دردناکتر این که طی این سالها هر بار آزادی تعمیر شده، در نهایت از گنجایش آن هم کاسته شده و استادیومی که روزی صد تا صدوبیست هزار نفر را در خود جا میداد، حالا به یک استادیوم هفتاد و چند هزار نفری تبدیل شده.
سرانجام این که مساله ورزشگاه آزادی اهمیت زیادی دارد، چون این استادیوم به نوعی نماد ورزش ایران به شمار میرود. از سوی دیگر سرعت و کیفیت بازسازی این ورزشگاه هم سنجهای محکم برای نمره دادن به کل مدیریت ورزشی کشور تلقی خواهد شد. وقتی روند آمادهسازی مشهورترین و ملیترین سازه این حوزه تا این حد کند و بلاتکلیف پیش میرود، وای به حال سایر پروندهها. ضمنا هر هفته خانه به دوشی پرسپولیس و استقلال به عنوان محبوبترین تیمهای ایران، به طور مستمر داستان آزادی را داغ نگه میدارد.
با این حال به نظر میرسد آقایان به جای گوش سپردن به انتقادات و تسریع این پروژه ملی، تصمیم به برخورد با منتقدان گرفتهاند؛ طوری که شنیده میشود یکی از دلایل محرومیت ششماهه افشین پیروانی، سرپرست پرسپولیس، انتقادهای او از طولانی شدن زمان تعمیرات آزادی و سرگردانی سرخپوشان بوده. آیا واقعا این برخوردها به فوتبال ایران کمک میکند؟!