داستانهای پشت پرده پنج شاهکار نقاشی جهان

پنج تابلوی مشهور جهان نهتنها به دلیل زیبایی و مهارت هنری ارزشمندند، بلکه هر کدام داستانها و رازهای شگفتانگیزی در پس خود دارند.
فرارو- تاریخ هنر سرشار از آثاری است که در نگاه نخست تنها شاهکاری بصری به نظر میرسند، اما با نگاهی عمیقتر، روایتهایی از عشق، اعتراض، رنج و حتی شوخطبعی هنرمندان را آشکار میکنند.
به گزارش فرارو به نقل از هنمید پیس، در تاریخ هنر، برخی نقاشیها نهتنها بهدلیل زیبایی یا مهارت تکنیکی نقاش، بلکه بهواسطه نوآوری و قدرت ایدههای بهکاررفته در آنها به شاهکارهای بیبدیل تبدیل شدهاند. با این حال، در کنار این جنبهها، تعدادی از آثار نقاشی روغنی شهرت خود را مدیون پیشینههای شگفتانگیزی هستند که به ما امکان میدهند آنها را از زاویهای تازه و جذاب بنگریم.
گاه نقاشان با انتخاب یک فیگور یا یک حالت بدن، پیامی پنهانی منتقل کردهاند، یا حتی به کنایه و طنز پرداختهاند. در برخی موارد، این آثار بازتابی از دوران پرآشوب زندگی شخصی هنرمند بودهاند؛ همانگونه که در بسیاری از تابلوهای ونسان ونگوگ دیده میشود.
در این گزارش، نگاهی میاندازیم به داستانهای پنهان پشت پنج نقاشی مشهور جهان؛ روایتهایی که نشان میدهد هنر نهتنها عرصهای برای زیبایی و خلاقیت است، بلکه صحنهای است که در آن شوخی، انتقام، عشق و رنج نیز در کنار هم حضور دارند.
۱. لیدی گودایوا اثر جان مالر کولیر
یکی از نمونههای برجسته هنر اروتیک-قهرمانانه قرن نوزدهم، نقاشی «لیدی گودایوا» اثر جان مالر کولیر است. این تابلو زنی سوار بر اسب را نشان میدهد که کاملاً برهنه در شهر حرکت میکند.
برای درک بهتر این اثر باید به پیشینه تاریخی لیدی گودایوا توجه کرد. او همسر لئوفریکو، حاکم کاونتری بود و بهخاطر نجابت و خیرخواهیاش در ساخت صومعهها و کمک به فقرا شهرت داشت. در تاریخ و افسانه، گودایوا به نماد مقاومت و عدالت اجتماعی بدل شد. مشهورترین روایت این است که وقتی همسرش مالیاتهای سنگینی بر مردم تحمیل کرد، او در اعتراض پذیرفت با قبول شرط همسرش، مالیاتها را لغو شوند.
در یک روایت، مردم مأمور شدند در خانهها بمانند و پنجرهها را ببندند. با این حال مردی به نام «تام» یواشکی او را دید و بهخاطر زیبایی خیرهکنندهاش نابینا شد؛ از همینجاست که اصطلاح «Peeping Tom» به معنای چشمچرانی وارد زبان انگلیسی شد. این پسزمینه افسانهای باعث میشود نقاشی کولیر نهفقط یک تصویر اروتیک، بلکه اثری رمانتیک و اعتراضی تلقی شود.
۲. اتاق ونسان در آرل اثر ونسان ونگوگ
«اتاق ونسان در آرل» یکی از شناختهشدهترین تابلوهای ونگوگ است که در آن اتاق سادهاش را در شهر آرل فرانسه به تصویر کشیده است. در این نقاشی، رنگها نقشی کلیدی دارند. ونگوگ در نامهای به برادرش تئو نوشته بود که انتخاب رنگها برایش ابزاری بوده تا احساس امنیت و آرامش را منتقل کند.
با این حال برخی پژوهشگران امروز تفسیر دیگری ارائه کردهاند. ونگوگ در آن دوران برای درمان صرع دارو مصرف میکرد و یکی از عوارض جانبی داروها اختلال در بینایی بود که باعث میشد رنگهای زرد و سبز غالب شوند. به همین دلیل، برخی معتقدند این تابلو درواقع نوعی فریاد کمک از سوی هنرمند بوده است.
۳. پرتره آدل بلوخ-باوئر اثر گوستاو کلیمت
این پرتره که در سال ۱۹۰۷ توسط گوستاو کلیمت خلق شد، آدل بلوخ-باوئر، همسر صنعتگر ثروتمند قند، فردیناند بلوخ-باوئر را به تصویر میکشد. ماجرای این نقاشی فراتر از یک پرتره ساده است. آدل تنها مدل کلیمت نبود، بلکه به معشوقه او نیز تبدیل شد؛ رابطهای که در محافل اشرافی وین بر کسی پوشیده نبود.
فردیناند، شوهر آدل، از این رابطه مطلع شد اما راهی غیرمعمول برای انتقام انتخاب کرد: او به کلیمت سفارش داد صدها طراحی و نقاشی مقدماتی از همسرش انجام دهد به این امید که نقاش خسته شود و رابطه پایان یابد. این تاکتیک تا حدی موفق بود و رابطه آدل و کلیمت سرد شد. سالها بعد، این تابلو توسط خواهرزاده فردیناند به مبلغ ۱۳۵ میلیون دلار به رونالد لادر فروخته شد و یکی از گرانترین آثار هنری جهان لقب گرفت.
۴. گیتاریست نابینای پیر اثر پابلو پیکاسو
«گیتاریست نابینای پیر» از آثار شاخص دوره آبی پیکاسو است؛ دورهای که با غلبه رنگ آبی و حالوهوای غمگین شناخته میشود. این نقاشی بازتاب اندوه عمیق پیکاسو پس از مرگ دوست نزدیکش، کارلوس کاساگماس، بود.
بررسیهای دقیق با فناوریهای نوین نشان داد که در پسزمینه تابلو، پشت سر گیتاریست، طرح نیمهتمام چهرهای دیگر وجود دارد که بعداً با نقاشی نهایی پوشانده شده است. پژوهشگران معتقدند علت این موضوع مشکلات مالی پیکاسو بوده است؛ او توان خرید بوم تازه را نداشت و ناچار بود از بومهای قبلی استفاده کند. این کشف، بُعدی تازه به فهم آثار او اضافه میکند و نشان میدهد که هنر بزرگ گاه بر محدودیتهای مادی غلبه میکند.
۵. مونالیزا اثر لئوناردو داوینچی
شاید مشهورترین نقاشی تاریخ، «مونالیزا»ی داوینچی باشد؛ تابلویی که قرنهاست رازهای بسیاری را در خود پنهان کرده است. برخی مورخان معتقدند شخصیت واقعی مونالیزا وجود خارجی نداشته و درواقع پرترهای از یک معشوق جوان لئوناردو یا حتی خود او در لباس زنانه بوده است.
از سوی دیگر، لبخند مرموز این چهره نیز همواره موضوع بحث بوده است. یک دندانپزشک و کارشناس هنر به نام جوزف بورکوفسکی ادعا کرده که دلیل لبخند خاص مونالیزا از دست دادن دندانهای جلویی او بوده است؛ موضوعی که به شکلگیری حالتی منحصربهفرد در چهره منجر شد.
داستانهای پنهان این پنج نقاشی مشهور به ما یادآوری میکنند که هنر تنها بازتاب زیبایی بصری نیست، بلکه دریچهای به درون زندگی، احساسات و حتی مشکلات شخصی هنرمندان است. هر تابلو نهتنها یک تصویر، بلکه روایتی از عشق، مقاومت، اندوه یا طنز است. آشنایی با این داستانها به مخاطب کمک میکند آثار هنری را عمیقتر درک کند و ارتباطی نزدیکتر با جهان ذهنی هنرمند برقرار سازد.