امیدواران و ناامیدان از سفر پزشکیان به نیویورک چه میگویند؟

از نگاه این تحلیلگران، فرصتهای دیپلماتیک محدود و شکنندهاند و هرگونه تعلل یا سوءتفاهم میتواند تهران را در معرض فشار شدید قرار دهد. از منظر کلانتر، سفر رئیسجمهور به نیویورک نمایانگر پیچیدگی و شکنندگی فضای دیپلماسی بینالمللی است؛ آزمونی برای توان دیپلماتیک ایران و سنجشی برای ارزیابی واکنش غرب به فشارها و انعطاف احتمالی تهران در روزهای حساس پیشرو.
با نزدیکشدن به بازگشت تحریمها و فعالسازی احتمالی مکانیسم ماشه، سفر مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، به نیویورک برای شرکت در هشتادمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل به کانون توجه رسانهها و تحلیلگران تبدیل شده است.
به گزارش شرق، در این برهه کوتاه چند روزه، فضای تحلیلی کشور به دو بخش تقسیم شده است؛ طیفی از ناظران امیدوارند که حضور فعال رئیسجمهور در صحن و حاشیه مجمع عمومی و همچنین دیدارهای دوجانبه و چندجانبه با سران کشورها، بتواند صدای حقانیت و مطالبات ایران را به گوش جهان برساند و فرصتهایی برای کاهش فشارها و پیشبرد مذاکرات فراهم کند. این گروه معتقدند حتی در چارچوب محدودیتهای زمانی و دیپلماتیک، تلاش هوشمندانه تهران میتواند مسیر تعاملات منطقهای و هستهای را بهبود ببخشد.
در مقابل، گروه دیگری با تردید به این سفر مینگرند و بر این باورند که رفتار اروپا و آمریکا نشاندهنده زیادهخواهی و فشار حداکثری است. این طیف هشدار میدهد بازگشت تحریمها و قطعنامههای شورای امنیت تقریبا قطعی است و غرب از این طریق قصد دارد ایران را به عقبنشینیهای بزرگتر و پذیرش امتیازات بیشتر، حتی در حوزههای غیرهستهای، مجبور کند.
از نگاه این تحلیلگران، فرصتهای دیپلماتیک محدود و شکنندهاند و هرگونه تعلل یا سوءتفاهم میتواند تهران را در معرض فشار شدید قرار دهد. از منظر کلانتر، سفر رئیسجمهور به نیویورک نمایانگر پیچیدگی و شکنندگی فضای دیپلماسی بینالمللی است؛ آزمونی برای توان دیپلماتیک ایران و سنجشی برای ارزیابی واکنش غرب به فشارها و انعطاف احتمالی تهران در روزهای حساس پیشرو.
منصور حقیقتپور: اگر تحریمها و قطعنامهها بازگردند، کشور وارد بحران غیرقابل کنترل نمیشود
در سایه آنچه عنوان شد، منصور حقیقتپور در گپوگفتی، نگاهی کلیتر به سفر مسعود پزشکیان به سازمان ملل دارد و تأکید میکند: «حضور رئیسجمهور در مقطع حساس و در روزهای منتهی به بازگشت تحریمها، نهتنها نمادی از دیپلماسی فعال ایران است، بلکه فرصتی برای تثبیت موقعیت کشور در صحنه جهانی و مدیریت بحرانهای چندلایه خواهد بود». با این حال نماینده ادوار مجلس، ضمن اذعان به «احتمال بالای بازگشت قطعنامههای ششگانه علیه ایران» بر این باور است که «اگر در نهایت آقای دکتر پزشکیان و آقای دکتر عراقچی هم در جریان سفر به سازمان ملل نتوانستند کاری از پیش ببرند، کشور وارد بحرانی غیرقابل کنترل نخواهد شد. چون از منظر او: «تجربه بحرانهای قبلی در پرونده هستهای نشان میدهد ملت ایران توانسته است تحت فشارهای اقتصادی و سیاسی مقاومت کند و اکنون نیز ظرفیت و توان لازم برای مواجهه با پیچیدگیهای فعلی وجود دارد». با توجه به این برداشت، حقیقتپور میگوید: «جمهوری اسلامی ایران و رئیسجمهورش از آرمانهای خود عدول نخواهند کرد و هرگونه نرمش فقط در چارچوب دیپلماسی قهرمانانه قابل تصور است».
نماینده مجلس نهم با اشاره به دیدارهای دوجانبه و چندجانبه در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل یادآور میشود: «این ملاقاتها بیش از سخنرانیهای صحن عمومی اهمیت دارند، زیرا فرصت تحقق دستاوردهای عملی برای ایران را فراهم میکنند». به گفته حقیقتپور: «رهبران نزدیک به ۲۰۰ کشور جهان در این اجلاس حضور دارند و امکان مذاکره مستقیم و ارائه دیدگاههای عملی به هریک از آنها فراهم است». این فعال سیاسی ادامه میدهد که موفقیت رئیسجمهور در نیویورک نیازمند هماهنگی کامل با وزارت امور خارجه و لابیهای بینالمللی ایران است.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس خاطرنشان میکند: «گفتوگوهای پیشینی کارشناسان و دیپلماتهای ایران تعیینکننده نتیجه سفر هستند و بدون این مقدمات، هرگونه اقدام در صحن یا حاشیه سازمان ملل ممکن است محدود به گفتمان نمادین باشد». حقیقتپور، با تأکید بر اهمیت اختیارات رئیسجمهور، توضیح میدهد: «موفقیت مذاکرات به میزان آزادی عمل و اختیار پزشکیان بستگی دارد». او میگوید: «محدودیت در اختیارات میتواند ظرفیت ایران برای مقابله با فشارهای بینالمللی و جلوگیری از صدور قطعنامههای جدید علیه کشور را کاهش دهد». او بر این باور است: «هماهنگی با شورای عالی امنیت ملی و کسب مجوزهای لازم از رهبری، پیشنیاز موفقیت هرگونه اقدام دیپلماتیک است».
بر اساس تحلیل این نماینده ادوار: «تجربه تقریبا یکساله ریاستجمهوری مسعود پزشکیان نشان داده است که او همواره در هماهنگی و مطابقت کامل با مواضع مقام معظم رهبری عمل کرده و هرگونه اقدام دیپلماتیک او در جربیان سفر به سازمان ملل، تابع چارچوبهای تعیینشده از سوی رهبری و شورای عالی امنیت ملی است. به این معنا که رئیسجمهور در سفر خود به نیویورک، در حدود اختیارات قانونی و مشخصشده حرکت خواهد کرد؛ نه فراتر از آن، نه کمتر». این چهره سیاسی در تکمیل گفتههای خود خاطرنشان میکند «هر تصمیم یا مجوزی برای ملاقات با مقامات خارجی یا حتی دونالد ترامپ، تنها در صورتی اجراشدنی است که از سوی رهبری و شعام تأیید شده باشد و در چنین شرایطی، اجرای آن نهتنها مطابق با مصالح ملی است، بلکه باید بهعنوان نمادی از وحدت و انسجام ارکان تصمیمگیر در سیاست خارجی کشور تلقی شود. در مقابل، درصورتیکه چنین مجوزی صادر نشود، پزشکیان ضمن احترام به رهنمودهای رهبر معظم انقلاب، از اقدام خارج از محدوده اختیارات خود پرهیز خواهد کرد. این واقعیت نشاندهنده رویکرد محتاط، اما فعال و منطبق بر سیاستهای کلان نظام است و بر تداوم انسجام تصمیمگیری در بالاترین سطوح حاکمیت تأکید دارد».
حقیقتپور به اهمیت مدیریت بحرانها در شرایط فعلی اشاره و یادآوری میکند «ایران با مجموعهای از بحرانهای اقتصادی و امنیتی روبهرو است و سفر رئیسجمهور به نیویورک فرصتی برای مدیریت همزمان مسائل هستهای، منطقهای و اقتصادی است»؛ بنابراین از دید این فعال سیاسی «اگر معادلات پیچیده فعلی بهدرستی مدیریت شود، این سفر میتواند نقطه عطفی برای کاهش فشارها و بازکردن مسیر مذاکرات باشد».
این چهره نزدیک به علی لاریجانی، در تحلیل خود یادآور میشود «تعامل با طرفهای غربی باید همراه با منطق و اقتدار باشد». او تصریح میکند «ایران اهل مذاکره است، اما هرگونه گفتوگو باید متقابل و مبتنی بر احترام به حقوق ملی باشد». به گفته او، «مذاکره تنها زمانی نتیجهبخش خواهد بود که طرف مقابل نیز به اصول و چارچوبهای ایران پایبند باشد و در مسیر فشار و تهدید حرکت نکند». نماینده ادوار مجلس با اشاره به اهمیت صدور پیامهای قوی از طریق رسانهها و دیپلماسی عمومی، مسئله را اینگونه تشریح میکند که «رئیسجمهور میتواند با ارائه مواضع شفاف و مستدل در صحن سازمان ملل و در دیدارهای دوجانبه، پیام قدرت و اراده ایران را منتقل کند. این اقدام میتواند ضمن افزایش اعتماد داخلی، مانع اقدامات یکجانبه و فشارهای جدید علیه کشور شود».
حقیقتپور در جمعبندی تأکید میکند که «سفر مسعود پزشکیان نهتنها جنبه نمادین ندارد، بلکه فرصت ایجاد دستاوردهای عملی برای کشور است». به باور او «این سفر میتواند بخشی از گرههای کور سیاست خارجی ایران را باز کند و زمینه را برای گفتوگوهای برد-برد با طرفهای بینالمللی فراهم آورد». در پایان، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تأکید میکند «موفقیت دیپلماسی ایران در نیویورک نیازمند هماهنگی دقیق، استفاده از فرصتهای حاشیهای و اختیارات کافی رئیسجمهور است». به باور این فعال سیاسی «تنها با برنامهریزی دقیق و دیپلماسی فعال، میتوان از این سفر نتایج ملموس و مثبت برای منافع ملی ایران به دست آورد و معادلات حساس بینالمللی را به نفع کشور مدیریت کرد».
نوذر شفیعی: موفقیت پزشکیان، به دیدارهای دوجانبه و چندجانبه در حاشیه اجلاس سازمان ملل بازمیگردد
نوذر شفیعی هم دیگر کارشناسی بود که، سفر رئیسجمهور به نیویورک را «فرصتی معتبر اما مشروط برای گشودن گرههای پیچیده سیاست خارجی ایران» توصیف میکند و میگوید «مجمع عمومی سازمان ملل فضای نمایشی و نمادینی دارد که باید از آن فراتر رفت؛ سخنرانی در صحن عمدتا گفتمانمحور است، اما دیدارهای دوجانبه و چندجانبه در حاشیه اجلاس ظرفیت تولید نتایج عملی را دارند». به باور او «موفقیت پزشکیان در نیویورک در گرو آمادهسازی دقیق و بهرهگیری از این دو زمینه موازی است».
مدرس دانشگاه تهران با تأکید بر نقش جلسات حاشیهای توضیح میدهد «مجمع عمومی تنها عرصه بیان دیدگاهها نیست. رهبران و نمایندگان نزدیک به ۲۰۰ کشور را میتوان در یک محل دید و در ملاقاتهای خصوصی موضوعات حیاتی را با جزئیات فنی و دیپلماتیک پیگیری کرد. در این دیدارها امکان پیگیری پروندههای ملی به صورت جدیتر و عملیتر وجود دارد و بههمیندلیل پیامها و گفتوگوهای رسمی باید با سازوکارهای پشتپرده و جلسات کارشناسی همزمان شوند تا به خروجی ملموس منتهی شوند».
تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل همچنین «بر لزوم برقراری دیالوگهای پیشینی میان کارشناسان و دستگاه دیپلماسی» تأکید میکند و باور دارد «باید گفتوگوهایی از سوی عراقچی و دیگر لابیها پیش از آنکه پزشکیان تهران را ترک کند، انجام شده باشد و طرفین با گزینههای واقعبینانه و متنهای از پیش توافقشده وارد مذاکره شوند»، بنابراین شفیعی هشدار میدهد «اگر وزارت امور خارجه و شخص وزیر قبل از عزیمت رئیسجمهور پیشزمینهسازی در قبال آمریکا و اروپا نکرده باشند، فرصتهای حاشیهای صرفا به سخنرانیهای نمادین تبدیل خواهد شد».
مفسر ارشد حوزه سیاست خارجی، موضوعات اصلی دستورکار ریاستجمهوری در نیویورک را دوگانه میداند؛ از یک سو مسائل انسانی و سیاسی مربوط به فلسطین و فاجعه غزه و از سوی دیگر پرونده هستهای که اکنون در آستانه بازگشت احتمالی قطعنامهها قرار گرفته است. با چنین برداشتی، شفیعی ادامه میدهد «رئیسجمهور از جنبه حقوقی و سیاسی اختیار محکومکردن تجاوزها و پیگیری حقوقی را دارد، اما اصلِ کار مقابله با مکانیسمهایی مانند اسنپبک و پیشگیری از صدور قطعنامههای جدید، مستلزم اقداماتی فراتر از سخنرانی است».
نماینده ادوار مجلس در تشریح محدوده اختیارات رئیسجمهور خاطرنشان میکند «اختیار سیاسی تهران در عرصه بینالملل نیمبند است و بخش مهمی از امکان عمل در این حوزه تابع تصمیمات کلان نظام است. ازاینرو چنانچه رویکرد کلی کشور به مذاکره با آمریکا محدود باشد، آنگاه دست پزشکیان در پیگیری گفتوگوهای مستقیم یا غیرمستقیم محدود خواهد ماند. در چنین وضعیتی، موفقیت در نیویورک نیازمند هماهنگی داخلی و صراحت در مأموریت و اختیارات است».
عضو کمیسیون اسبق امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس میافزاید «مسئولیت نتیجهگیری مذاکرات را باید میان طرفین تقسیمشده دید. به این معنا که حدود ۵۰ درصد از موفقیت به اراده و تحرکات تهران بستگی دارد و ۵۰ درصد دیگر به انعطاف و پاسخگویی طرفهای مقابل»، بنابراین او یادآور میشود «تحرکات دیپلماتیک باید همزمان با فعالسازی شبکههای لابی و استفاده از کانالهای غیررسمی دنبال شود تا دولتهای ثالث را به تشویق طرف مقابل وادار کند».
در جمعبندی نکات گفتهشده، این استاد دانشگاه تهران تأکید میکند «سفر پزشکیان اگر با برنامهریزی پیشینی، مأموریت مشخص و اختیارات واضح همراه باشد، میتواند گامی مهم در بازکردن گرههای کور سیاست خارجی ایران باشد؛ اما در غیاب این شرایط، احتمال دارد که سفر به یک سخنرانی بلند در صحن محدود شود و دستاورد عملی نداشته باشد». شفیعی در پایان متذکر میشود «زمان و فرصتها محدود است و دستگاه دیپلماسی باید از همه ظرفیتهای کارشناسمحور و شبکههای تأثیرگذار بهرهبرداری کند تا نتایجی فراتر از بیان ظاهری مواضع به دست آید».