نتانیاهو زنگی مست قدرت

نتانیاهو چگونه متوقع حضور نمایندگان ملتها در سخنرانیش است آنگاه که اینگونه بیپروا از شرافت جنایت میکند؟
سعید نیاکوثری، مجمع سازمان ملل و نمایندگانی که هرساله میآیند تا سرنوشت میلیاردها انسان در جغرافیای زمین را تعیین کنند.
شعارها همه عاری از عمل و خط و نشانها در رقابتی شدید پر رنگ تر.
اما آنسوتر از این قلیل مساحت ناچیز زمین، زمان شاهد واقعیتهای تلخ جنابتهایی است که با اشاره همین مدعیان حقوق بشر از اندک مجال زیستن محروم و فریاد دادخواهیشان تا پشت دیوارهای سازمان ملل و سد غرور و خودخواهی ددمنشانی که متوهم جهان اول بودن،
آتشبارهای جنگیشان پروایی از جنایت جنگی ندارد و گداختههای آتش جنگشان بیرحمانه کودکان زنان و مردان بیگناه غزه را به کام میگیرد.
گرگهای بر سریر قدرت نشسته و پنجههای تیزشان که خون ملتها از آن میچکد، برق دندانهای تیزشان، بیشرمانه مهر محکومیت بر سرنوشت قربانیان جنگ میزنند و همچنان بر طبل جنگ میکوبند.
مرزها آن سوتر اما بوی مرگ از چادرهای آوارگان بر میخیزد و گرسنگی بر پیکر نحیف کودکان شلاق میزند غزه خالی از آواز چلچلهها اما پر از غرش موشکها سوخته در آنش شرارت و جنگ هر روز مرگ را در میان مردم بیپناه تقسیم میکند.
تاریخ بیزار از آنچه میبیند، کتاب زمان را ورق میزند و شرمسار از آنچه برصفحه مینگارد.
ماشینهای لوکس. بادیگاردهای کهنه کار و نمایندگان کشورهایی که میآیند تا در فرصت سالانه، از تریبون سازمان ملل فریادی باشند در رثای ملتهای مظلومشان یا عربدهای بر رذالت ابلیس صفتانه شان…
معترضین جنگ ایستاده در خیابانهای منتهی به مقر سازمان ملل، پرچمهایشان نماد مظلومیت بشریت و بغض نهفته در فریادشان، دادخواهی کودکان معصومی که سهمشان از جهان کودکی آوارگی است و حسرت آغوش گرم مادر سرگردان در میان تل آوارها، خوابشان آشفته، پای برهنه بر زمینی که دیگر امن نیست و سرزمینی که دیگر جز خون و آتش نشانی از آن نیست.
جهان خشم میخروشد و فریادهای اعتراض *هووووویی* میشود به هنگام خروج از سرسرای اصلی سالن سازمان ملل در رسوایی مردی که مدال افتخارش خون هزاران فلسطینی بیگناه است و دستهای جنایتی که از آستین اقتدارش بیرون و بیاعتنا به فجایع جنگ و غزه سوخته در آتش کینه او.
از زبان یاوه گویش، شراره اعتراض به ۱۵۰ کشوری که فلسطین مظلوم را به رسمیت شناخته اند.
دستهایش کوتاه از وصول اهداف جنگی اما مشتهایش محکم بر طبل جنگ و در همان حال که راکتهای جنگیاش خون هزاران بیگناه بر خاک زمین میریزد، از صلح و آرامشی سخن میگوید که با جنگ و وحشیگری حاصل میشود
کارنامه سیاسی او پرونده سیاهی است در دست تاریخ که خون کودکان غزه از آن میچکد.
قباحت حرفهایش انچنان که هم پیمانانش نیز تاب یاوه گوییهایش نمیآورند و جلسه را ترک میکنند.
افعی قدرت بیپروا از لعن تاریخ، مست قدرت نظامی و ابزارهای جنگی متوهم چنگ اندازی بر جغرافیای غزه، دلخوش به تریبون سازمان ملل از حقی سخن میگوید که باطلی بیش نیست
پشت دیوارهای بلند سازمان ملل، وجدانهای بیدار فریادهای اعتراضشان بلندتر و کوبنده تر.
نتانیاهو چگونه متوقع حضور نمایندگان ملتها در سخنرانیش است آنگاه که اینگونه بیپروا از شرافت جنایت میکند؟