ترنج

در مورد

توافق ابراهیم

در فرارو بیشتر بخوانید

۲۳ مطلب

  • اسرائیل با چرخشی راهبردی از سیاست حفظ وضع موجود به تجدیدنظرطلبی، تلاش دارد از طریق بی‌ثبات‌سازی منطقه و پیروزی نظامی، نظم جدیدی بر خاورمیانه تحمیل کند. این رویکرد، که پس از حملات ۷ اکتبر شدت گرفت، چشم‌انداز عادی‌سازی روابط با کشورهای عربی را تضعیف کرده و شکاف میان اسرائیل و متحدان منطقه‌ای‌اش را افزایش داده است. دولت ترامپ نیز در مهار این مسیر ناکام مانده و در واقع، به آن دامن زده است.

  • در پی پیروزی‌های نظامی اخیر اسرائیل، نتانیاهو تلاش دارد بدون امتیاز جدی به فلسطینی‌ها، جایگاه منطقه‌ای اسرائیل را تثبیت و توافق‌های جدیدی با کشورهای عربی رقم بزند. با این حال، نادیده گرفتن مسئله فلسطین و بی‌توجهی به افکار عمومی جهان عرب، چشم‌انداز عادی‌سازی پایدار را تضعیف کرده و خطر تداوم جنگ در غزه، بی‌ثباتی در کرانه باختری و انزوای بین‌المللی اسرائیل را افزایش داده است.

  • این اقدام چنان تناقض‌آمیز و مضحک به نظر می‌رسد که گویی کسی فروشنده مواد مخدر خود را برای دریافت جایزه نوبل پزشکی معرفی کند!

  • عملیات نظامی اسرائیل علیه ایران نه تنها چشم‌انداز عادی‌سازی روابط با عربستان و سایر کشورهای عربی را بهبود نبخشیده، بلکه موجب افزایش فاصله و نارضایتی این کشورها از تل‌آویو شده است.

  • در آستانه سفر سوم نتانیاهو به واشنگتن در دوره دوم ریاست‌جمهوری ترامپ، گمانه‌زنی‌ها درباره احتمال اعلام آتش‌بس در غزه، پیوستن سوریه به توافقات ابراهیم و مجوز حمله جدید به ایران بالا گرفته است. ترامپ با اهرم کمک‌های نظامی، بر نتانیاهو و دستگاه قضایی اسرائیل فشار می‌آورد. بحران انسانی غزه و سیاسی‌کاری در روند کمک‌رسانی ادامه دارد و تحرکات دیپلماتیک فعلی، بدون فشار واقعی آمریکا، چشم‌انداز روشنی برای حل بحران‌ها ترسیم نمی‌کند.

  • میان ایالات متحده و اسرائیل، همچنان نوعی هماهنگی اصولی و ساختاری برقرار است. بسیاری از گزارش‌هایی که سفر ترامپ به خاورمیانه را یک موفقیت تاریخی توصیف می‌کنند و مدعی‌اند که در جریان آن، اسرائیل عملاً نادیده گرفته شد، با واقعیت فاصله دارند و در مواردی کاملاً نادرست‌اند. شاید ترامپ شخص نتانیاهو و حلقه تندروهای پیرامون او از جمله بن گویر و اسموتریچ را کنار گذاشته باشد، اما این به‌معنای طرد اسرائیل به‌عنوان یک شریک راهبردی نیست. حمایت ایالات متحده از اسرائیل، در حوزه‌های امنیتی، نظامی، دیپلماتیک و…

  • در آغاز دور دوم ریاست‌جمهوری ترامپ، روابط اسرائیل و آمریکا حالتی شبیه به «ماه عسل» داشت، اما اکنون این رابطه به بحرانی عمیق رسیده است. ترامپ برخلاف دوره نخست، دیگر منافع اسرائیل را در اولویت نمی‌بیند و اقداماتش از مذاکره با ایران تا عقب‌نشینی از حمایت‌های اقتصادی و امنیتی، نتانیاهو را به حاشیه رانده است. تحلیل‌گران معتقدند که ترامپ، نتانیاهو را نه شریک، بلکه مانعی برای سیاست‌های منطقه‌ای خود می‌داند.

  • دونالد ترامپ در حالی بار دیگر راهی خلیج فارس می‌شود که کشور‌های منطقه دیگر صرفاً بازیگرانی تابع نیستند، بلکه به‌دنبال نقش‌آفرینی مستقل در نظم جهانی‌اند. در میانه بحران‌های اقتصادی، رقابت‌های ژئوپلیتیک و ناآرامی‌های منطقه‌ای، رهبران کشورهای عربی تلاش می‌کنند با مهار سبک معامله‌گری ترامپ، امتیاز بگیرند؛ نه امتیاز ببازند. اما اتکای بیش از حد به ترامپ، قطع پیوند با چین و ماجراجویی‌های اسرائیل می‌تواند این رؤیای استراتژیک را به کابوسی پرهزینه بدل کند.

  • در صدمین روز از دور دوم ریاست‌جمهوری ترامپ، سیاست آمریکا در خاورمیانه بر سه محور استوار است: جذب سرمایه از بازیگران ثروتمند منطقه، واگذاری نقش میانجی‌گری به کشورهایی، چون عربستان و امارات و استفاده همزمان از تهدید نظامی و دیپلماسی برای مهار بحران‌ها. از مذاکرات هسته‌ای با ایران تا جنگ در غزه و مقابله با حوثی‌ها، ترامپ با ترکیبی از معامله‌گری، فشار و تهدید، رویکردی فرصت‌طلبانه و پرریسک در منطقه دنبال می‌کند.

  • دولت ترامپ در تلاش است توافقی برای عادی‌سازی روابط میان عربستان و اسرائیل پیش ببرد که شامل توسعه برنامه هسته‌ای عربستان و ارائه تضمین‌های امنیتی به ریاض می‌شود. این روند، در حالی که بیشترین سود را برای عربستان و اسرائیل به همراه دارد، بار مالی و امنیتی سنگینی بر دوش ایالات متحده خواهد گذاشت. کارشناسان هشدار می‌دهند که پذیرش خواسته‌های سعودی‌ها، بدون کنترل جدی بر جاه‌طلبی‌های هسته‌ای آنان، بهایی خطرناک و گزاف برای آمریکا خواهد داشت.

تبلیغات