ترنج

در مورد

ازدواج دوم

در فرارو بیشتر بخوانید

۲۹ مطلب

  • خلاصه آن روز‌ها بعد از آن که مادر حامد با خوردن داروهایش به خواب می‌رفت من وحامد نیز سر از پارتی‌ها و کافه رستوران‌ها در می‌آوردیم. او چنان خود را عاشق و دلباخته من نشان می‌داد که سعادت و خوشبختی در قلب و چشمانم موج می‌زد. از سوی دیگر حامد به قول خودش عمل کرد و ماهانه پنج میلیون تومان به حسابم واریز می‌کرد.

  • احساس می‌کردم گمشده ام را در وجود محمود یافته ام و به همین دلیل به این ارتباط خیابانی ادامه می‌دادم. بالاخره با گذشت پنج سال از زندگی مشترک با شهروز در حالی تصمیم به طلاق از او گرفتم که محمود نیز وعده ازدواج به من داده بود. آن قدر در عشق پوشالی محمود گرفتار شدم که حتی عشق مادری را نیز به فراموشی سپردم و سرپرستی دو فرزندم را به شهروز دادم تا در کنار محمود خوش بگذرانم.

  • خلاصه این رفت و آمد‌ها به جایی رسید که من درباره سرد مزاجی همسرم، با ستار به درد دل پرداختم و سیر تا پیاز زندگی خصوصی ام را برایش بازگو کردم تا این که روزی ستار به آرامی کنار گوشم گفتتو با این وضعیت مالی خوبی که داری نمی‌خواهی کمی برای خودت زندگی کنی و غرور همسرت را بشکنی؟! با این جمله او وسوسه شیطانی بر وجودم غلبه کرد و پیشنهادش را پذیرفتم.

  • آن زن که با پول هایش شوهرم را به دام انداخته بود دو فرزندش را به خانه من می‌آورد تا مرا عذاب روحی بدهد و من مجبور شوم از سوشا طلاق بگیرم.

  • در این شرایط من به دنبال مدارکی بودم که اثبات کند همسرم بدون اجازه من ازدواج کرده است و نفقه زندگی را نیز نمی‌پردازد، اما وقتی وارد کلانتری شدم ناگهان هوویم را دیدم که برای اثبات ازدواجش با رحمت علی دست به دامان قانون شده بود و

  • بالاخره در سن ۲۳ سالگی مهر طلاق بر شناسنامه ام درخشید و حال و روز من به هم خورد به طوری که سرنوشتم نیز تغییر کرد. خلاصه نزد مادرم بازگشتم و ۱۸ سال در کنار او زندگی کردم تا این که روزی از طریق یکی از آشنایان با مردی به نام «حداد» آشنا شدم و به عقد او درآمدم در حالی که از اعتیاد آن مرد خبر نداشتم در واقع از چاله درآمدم و به چاه افتادم چرا که در مدت دو سال زندگی با حداد او نه تنها در پرداخت هزینه‌های زندگی بسیار سخت گیری می‌کرد بلکه به هر بهانه‌ای مرا کتک می‌زد.

  • سه ماه پس از اینکه پادشاه تایلند با معاون فرمانده گارد محافظ پادشاه ازدواج کرده و او ملکه این کشور کرد، روز گذشته نیز با یک زن 34 ساله پرستار ارتش ازدواج کرد.

  • مهدی هاشمی بازیگر نقش «دکتر قریب» که شایعه ازدواج دومش با "مهنوش صادقی" را تایید کرد

  • مدتی بعد در حالی با پیشنهاد ازدواج پارسا روبه رو شدم که او شش سال از من کوچک‌تر بود و ادعا می‌کرد از همسرش به خاطر نداشتن تفاهم اخلاقی در دوران نامزدی جدا شده است.

  • تصورم این بود که نیمه گمشده ام را یافته ام غافل از این که جلال متاهل بود و همسر ودو فرزند داشت. این را وقتی فهمیدم که دوماهه باردار بودم.