سازندگان سریال «تاسیان» بهاصطلاح روایتشان از سالهای ملتهب ۵۶ و ۵۷ را با ارجاعی به «شبهای شعر گوته» آغاز میکنند. شبهایی که طیف وسیعی از روشنفکران آنزمان از تمام جریانها در آن حضور داشتند.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۳۵ مطلب
سازندگان سریال «تاسیان» بهاصطلاح روایتشان از سالهای ملتهب ۵۶ و ۵۷ را با ارجاعی به «شبهای شعر گوته» آغاز میکنند. شبهایی که طیف وسیعی از روشنفکران آنزمان از تمام جریانها در آن حضور داشتند.
مسعود فراستی منتقد سینما گفت: «باشو غریبه کوچک» بهترین فیلم بهرام بیضایی است. در شرایط فعلی بهترین فیلم برای دیدن است. خوشحالم که در جشنواره ونیز به نمایش گذاشته می شود.
اساساً بیضایی در سینمای خود از نوعی احساس گمگشتگی در جامعه ایرانی سخن میگوید و همواره دنبال هویت است. از هویت فردی و فرهنگی گرفته تا هویت اجتماعی، ملی و تاریخی. قهرمانان او عموماً دنبال پاسخی برای پرسش «من کیستم»، هستند.
تصویری کمتر دیده شده از «بهرام بیضایی» در پشت صحنه فیلم کلاغ و در ۳۸ سالگی دیده میشود. او این فیلم را در سال ۱۳۵۶ ساخت.
در بخشهایی از قسمت اول سریال «تاسیان» شخصیت اصلی داستان در دهه پنجاه با عباس کیارستمی روبهرو میشود و در جایی دیگر در سخنرانی بهرام بیضایی شرکت میکند و شخصیتهای داستان درباره این کارگردان و فیلم «رگبار» صحبت میکنند.
بهروز افخمی، کارگردان سینما و تلویزیون میگوید فیلم «مسافران» بهرام بیضایی، ۵ جایزهی اصلی رو در رایگیری هیئت داوران برده بود، اما سید محمد بهشتی آمد و گفت که «اگر این کار رو بکنین بیضایی دیگه نمیتونه فیلم بسازه!»
داستان فیلم سینمایی باشو غریبه کوچک به کارگردانی بهرام بیضایی در یکی از روستاهای شمال روایت میشود و سوسن تسلیمی در این فیلم در نقش زنی حاضر میشود که بچهای جنگ زده از جنوب ایران را در پناه خود میگیرد.
برشی از گفتگوی سروش صحت با تینا پاکروان در برنامه اکنون؛ هر اونچه که از سینما یاد گرفتم در سگکشی بود. شب قبل روزی که قرار بود با بهرام بیضایی ملاقات کنم نتونستم بخوابم.
روزهای پایانی آذرماه ۱۴۰۲ را در حالی سپری میکنیم که بهرام بیضایی، روحالله سهرابی، الهام چرخنده، مصطفی رزاق کریمی و مژده لواسانی را میتوان از چهرههای خبرساز فرهنگ و هنر در این هفته دانست.
نمیدانید در سینما چه زمانی را از من گرفتند. همه کارهایم نصفه ماندند. چون فقط میدویدم که فیلم بسازم. کاش اصلاً ول کرده بودم. سانسور هیچ وقت بزرگترین مشکل من نبود. میشود با سانسور مقابله کرد، ولی با دشمنی دوستان نمیشود. من میتوانم علیه سانسور فریاد بکشم، اما علیه دشمنی دوستان نمیتوانم مملکت به امید نسل جوانش سرپاست و این نسل جوان با همه کجرویها، خودش را زنده نگه میدارد.