این نظریه در فلسفه نوافلاطونی اعصار نخست اسلامی تحول بیشتری مییابد. در این فلسفه، عالم و موجوداتش از یک اتصال وجودی برخوردار هستند. هر موجودی در طول موجود دیگر است و کمال آن محسوب میشود. بنابراین، هر موجودی در یک «سفر وجودی» از طریق تعقل یا تهذیب از پایینترین مراتب عالم به مراتب بالاتر عالم بازگشته و این سیر را ادامه میدهد تا در نهایت به مبداء عالم وصل شود.