وی خاطرنشان کرد: امروز بیش از ۷۵ درصد پهنای باند در فضای مجازی در تسخیر توئیتر، اینستاگرام، تلگرام و ... است که بحث مفصلی دارد و امروز شاهد صدمات تأسف باری در این زمینه هستیم.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۱۲۶ مطلب
وی خاطرنشان کرد: امروز بیش از ۷۵ درصد پهنای باند در فضای مجازی در تسخیر توئیتر، اینستاگرام، تلگرام و ... است که بحث مفصلی دارد و امروز شاهد صدمات تأسف باری در این زمینه هستیم.
هر چند انتقاد به صداوسیما در طول چند سال گذشته وجود داشته، اما در طول یک سال اخیر رسانه ملی در مرکز انتقادات عمومی قرار گرفته است. البته پس از هر جنجال برای کاهش فشار افکار عمومی دست به اقدامی دیرهنگام زده، اما باز دوباره برنامههای تولیدی آن به روال سابق باز گشته اند و در راستای تشویش اذهان عمومی و تفرقه عمل کرده اند. با این حال سوالی که ذهن افکار عمومی و ناظران را به خود مشغول کرده این است که آیا شورای نظارت بر صداوسیما توان ایفای نقش به عنوان مقام ناظر را داشته است یا خیر؟
اما رفتار احسان کرمی، نیز بسیار قابل توجه است. کرمی که همکاریاش با صداوسیما طی سالهای گذشته به بازی در یک سریال آبکی و بدون بیننده محدوده بوده نیز اعلام کرده که همکاری خود با صداوسیما را قطع کرده است! وی با اعلام یک تبصره، بر سر تلویزیون منت نهاده و گفته که فقط حاضر است در مجموعه «کلاه قرمزی» حضور پیدا کند!
شبکه ورزش در بخش ورزش زنان به آموزش نرمشهای خاص با شیوههای رسانه ملی پرداخته است.
وی تاکید کرد: رسانه ملی در هر صورت علی رغم همه فراز و فرودهایی که دارد، بدون مسامحه بزرگترین حوزه تولید محتوا در مدیریت و همراهی افکار عمومی است. رسانه صداوسیما در ایران به طور متوسط سه ساعت و ۲۰ دقیقه بیننده دارد و ۸۰ درصد مردم آن را میبینند.این عدد توسط مرکز تحقیقات به دست آمده که برای چنین پژوهشهایی وقت و انرژی زیادی میگذارد.
صداوسیما اگر به فکر جذب و افزایش اعتماد مخاطب است باید رویکرد یکپارچه و واحدی اتخاذ کند، اما معلوم نیست ریاست این سازمان در نهایت تسلیم فشارهای طیف افق و هوادارانش در درون و بیرون سازمان میشود یا رویکرد جامعی را پی میگیرد و رسانه ملی را برای همه مردم ایران مدیریت میکند.
بهعنوان دانشپژوه ارتباطات این حق را دارم که نگران آینده تلویزیون و رعایت حقوق آن باشم. هراس من سلب اعتماد از رسانهای است که باید در جنگ رسانهای مدافع حیثیت فرهنگی ما باشد. مدیریت در تلویزیون نمیتواند از الگوی مدیریتی که در آغاز این نوشته به آن اشاره شد، تبعیت کند. حق تلویزیون و حق کارکنان و برنامهسازان آن و حق تکتک هنرمندانی که تلویزیون آثار آنها را پخش میکند، از استاد شجریان گرفته تا پرستویی، همه باید کما هو حقه رعایت شود. موضوع عادل فردوسیپور هم البته که نمیتواند بیارتباط با ما و…