ترنج

در مورد

آدم ربایی

در فرارو بیشتر بخوانید

۳۶۲ مطلب

  • این مقام انتظامی در ادامه اظهار کرد: سرانجام با تلاش مستمر پلیس و تحقیقات و بررسی های صورت گرفته درکمتر از ۴۸ ساعت، محل اسارت این گروگان شناسایی و جوان ربوده شده آزاد و عاملان اصلی این گروگانگیری طی یک عملیات غافلگیرانه، قبل از هرگونه اقدامی دستگیر شدند.

  • مأموران در بررسی دوربین‌های مداربسته در نزدیکی مدرسه دریافتند ۳ پسر جوان با فریبکاری و اعتمادسازی دختر نوجوان او را سوار بر خودرو کرده و پا به فرار گذاشته‌اند.

  • خواهر حامد به عنوان شاهد ماجرا گفت: وقتی سر و صدای برادرم را شنیدم خودم را سراسیمه به کوچه رساندم. این ۳ مرد قصد داشتند با زور برادرم را سوار خودرویی کنند و حتی چند دقیقه‌ای هم او را در خودرو پژو ۲۰۶ حبس کردند که من مانع حرکت آن‌ها شدم. وقتی جمعیت جمع شد آن‌ها خودشان را مأمور معرفی کردند و گفتند که برادر من دزد است. اما بعد از اینکه مأموران گشت از راه رسیدند و دروغ این مردان آدم ربا در برابر چشم عابران فاش شد، مرد جوانی جلو آمد و به من گفت که هر چه را دیده شهادت می‌دهد.

  • پلیس که با پرونده پیچیده و حساسی روبه‌رو شده بود، بعد از تجسس‌های تخصصی فاش کرد ربایندگان طعمه خود را به شهریار منتقل کرده‌اند و بالاخره پس از سه ماه با تلاش مشترک پلیس گلستان و کارآگاهان شهریار، گروگان به سلامت از چنگال آدم‌ربایان نجات یافت.

  • کارآگاهان با شناسایی حمید ۳۵ ساله به عنوان شخصی که از داریوش درخواست ۵۰۰ میلیون تومان به عنوان غرامت را داشته، تحقیقات از وی را در دستور کار قرار دادند و در مراجعه به محل سکونت حمید اطلاع پیدا کردند که همزمان با تاریخ آغاز ماجرای ربوده شدن داریوش، حمید مراجعتی به خانه خود نداشته است.

  • عادل غلامی پدر نوزاد خرمشهری گفت: ساعت ۵ جلوی در خانه ایستاده بودم که زن ناشناس وارد خانه‌مان شد و ادعا کرد پسرم مهدی فرزند او است و می‌گفت که من فرزندش را ربوده‌ام و در حالی که قصد داشت پسرم را با خودش ببرد، همسرم و بستگان‌مان که در خانه بودند به کمکم آمدند و مانع ربودن فرزندم شدند که زن جوان فرزندم را رها کرد.

  • شاکی توضیح داد: برای خرید از خانه خارج شده بودم که در خیابان یکی از اقوام دورمان به نام صابر را دیدم. او سوار بر ماشینش بود و با این بهانه که می‌خواهد مرا برساند، خواست سوار ماشین شوم. اما به محض سوار شدن، چاقویی روی پهلویم قرار داد و تهدید کرد که اگر حرفی بزنم جانم را می‌گیرد.

  • بررسی‌ها برای پیدا کردن ردی از ناصر آغاز و مشخص شد افراد ناشناسی با خانواده ناصر در افغانستان تماس گرفته و اعلام کرده‌اند اگر مبلغ ۳۰ میلیون تومان به حساب آن‌ها واریز نشود، جان ناصر به خطر می‌افتد که خانواده ناصر هم چنین پولی را واریز کرده‌اند.

  • یک هفته‌ای از قتل هولناک صحابه ۳ ساله می‌گذشت که گره معمای قتل او با دستگیری آدم ربایان و عاملان قتل باز شد. تحقیقات نشان می‌داد که زن جوان به نام افسانه به همراه دو دخترش و پسر دوستش به نام محسن نقشه کودک ربایی را کشیده بود.

  • یکی از قربانیان این راننده پلید به کارآگاهان گفت که از شهریار به محدوده ملارد سوار خودرو شدم، چند دقیقه بعد راننده از جیبش چاقو درآورد و در خیابان خلوت به من تعرض کرد و با سرقت گوشی و کیف پولم مرا با تهدید از اینکه اگر بروم شکایت کنم مرا خواهد کشت، رهایم کرد.