تحقیقات بیشتر مشخص کرد متهمان ادوات قلابی نظامی در اختیار داشتند و پس از ضرب و جرح قربانی با برادر وی که در ترکیه ساکن است به صورت آنلاین تماس گرفتند و مقادیر قابل توجه رمز ارز "تتر" دریافت کردند!
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۳۶۲ مطلب
تحقیقات بیشتر مشخص کرد متهمان ادوات قلابی نظامی در اختیار داشتند و پس از ضرب و جرح قربانی با برادر وی که در ترکیه ساکن است به صورت آنلاین تماس گرفتند و مقادیر قابل توجه رمز ارز "تتر" دریافت کردند!
سردار غلامرضا جعفری اظهار داشت: آدم ربایان طی تماس تلفنی با پدر کودک تماس تقاضای ۳۰ میلیارد ریال پول در ازای آزادی این کودک کردند که پلیس با انجام کار اطلاعاتی و بهره گیری از شیوههای پلیسی محل اختفای آدم ربایان و همچنین محل نگهداری کودک را شناسایی کردند.
سرهنگ مرتضی نثاری دراینباره اظهارکرد: کمتر از دو هفته پیش بود که یک پرونده آدمربایی به پلیس آگاهی تهران بزرگ ارجاع شد و کارآگاهان معاونت مبارزه با جرائم جنایی رسیدگی به آن را به صورت ویژه در دستور کار خود قرار دادند.
فرمانده انتظامی تهران بزرگ از دستگیری ۲۵۸ سارق و مجرم حرفهای در پایتخت خبر داد.
روز سه شنبه ۲۳ فروردین، یک کودک از مرکز شهر مزارشریف، توسط آدمربایان ربوده شد. هنوز هویت و مشخصات کودک افشا نشده است. این ویدیو از صحنه ربودن کودک نشان میدهد که آدم ربایان، او را در مقابل چشمان مردم میربایند و کسی به این اقدام واکنش نشان نمیدهد. در هشت ماهی که از سلطه طالبان بر افغانستان میگذرد، آدم ربایی و سرقت در بسیاری از شهرها افزایش یافته است. در برخی موارد، اعضای طالبان در این فعالیتها دخیل هستند.
سه آدمربا که زنی جوان را در پوشش مسافرکش ربوده، به مدت 3 روز حبس کرده و مورد آزار و اذیت قرار داده بودند، دستگیر شدند.
طالبان با آدم ربایان به شدت برخورد میکنند، افراد طالبان چند روز قبل اجساد سه نفر را که به اتهام آدم ربایی و در درگیری مسلحانه با طالبان در شهر هرات کشته شدند به دار آویختند.
مرد همسر کش گفت: آدم ربایان من را آزاد کردند تا برای آزادی همسرم پول تهیه کنم.
مرد جوان گرچه ابتدا منکر آدم ربایی بود، اما وقتی با مدارک پلیسی روبهرو شد به جرم خود اعتراف کرد و گفت: شاکی از من پول زیادی میخواست و سر خرید یک ملک نیز باهم اختلاف داشتیم. برای همین تصمیم گرفتم نقشه ربودن او را طراحی و اموالش را تصاحب کنم.
در خیابان به انتظار خودرو بودم که پرایدی در مقابل پایم توقف کرد. به غیر از راننده، دو مرد جوان هم سوار خودرو بودند که ابتدا تصور کردم آنها مسافر هستند، اما بعد از مدتی متوجه شدم همدستان راننده هستند.