ترنج

در مورد

دزدی

در فرارو بیشتر بخوانید

۳۷۵ مطلب

  • متهم زنانه پوش به کلانتری منتقل شد و در آنجا تحت بازجویی قرار گرفت. او که ۳۲ سال سن داشت در اعترافاتش به ماموران گفت: با پوشش زنانه سعی در اغفال شهروندان و ماموران پلیس داشتم. او همچنین به ۲۰۰ فقره سرقت لوازم خودرو طی دوماه گذشته اعتراف کرد و گفت که این سرقت‌ها را با همدستی سه فرد متواری انجام داده است.

  • امیرحسین خود را به یک زن تبدیل کرد تا پلیس او را نشناسد او در این باره می‌گوید: سابقه زیادی دارم، چند بار دستگیر شده بودم و پلیس مرا به خوبی می‌شناخت. کافی بود در یک سرقت دوربین مداربسته چهره مرا ثبت می‌کرد، بلافاصله شناسایی می‌شدم، برای همین با خودم فکر کردم که چهره‌ام را تغییر دهم.

  • یک مجرم حرفه‌ای با اسکیمر بیش از ۲ میلیارد تومان از کارت‌های بانکی سرقت کرد.

  • زوج صاحبخانه شب حادثه برای شرکت در یک جشن عروسی، خانه را ترک کرده بودند، اما موقع برگشت متوجه سرقت طلاها، چند تخته فرش دستباف، حدود ۳۰ عدد ساعت برند، مقادیری دلار، چند عدد تابلو فرش و یک دستگاه خودروی «هایما» از خانه شان شدند.

  • آسیب معلولی از علت هاست یعنی هر آسیبی صد علت دارد. وقتی تورم است و همه چیز گران شده است، اما حقوق افزایش نیافته است با چنین وضعیتی مواجه می‌شویم. آن وقت آسیب‌ها را داریم، اما همین آسیب‌ها فاجعه‌آمیزتر می‌شوند یعنی اعتیاد، موادفروشی دعوای خانگی و خیابانی، دزدی‌های خرد و کلان و سرقت اولی زیادتر می‌شود. این دزدی‌ها هزینه جامعه را بالاتر می‌برد.

  • متهم گفت: دست به سرقت زدم تا هزینه‌های اعتیادم را تامین کنم، ولی طولی نکشید که ماموران انتظامی سراغم آمدند و مرا دستگیر کردند. وقتی برای اولین بار دستگیر شدم چند ماه بیشتر در زندان نبودم، چون با کمک آشنایانم رضایت شاکیان را گرفتم و آزاد شدم، اما سرم به سنگ نخورد و دوباره به کار‌های خلاف ادامه دادم.

  • دختر جوانی نزد پلیس رفت و راز سرقت‌های خشن خواستگارش را برملا کرد

  • متهمان به عنوان اقوام ما وارد مجتمع شدند. آن‌ها به همسایه‌ها گفته بودند زنگ در ما خراب است و از شهرستان آمده‌اند و نیاز به استراحت دارند و خواسته بودند در را برایشان باز کنند. این افراد آن‌قدر چهره معقولی داشتند که همسایه‌ها حرفشان را باور و در را باز کرده بودند. آن‌ها توپی قفل در خانه ما را شکسته و وارد شده و هرچه پول و طلا و ارز داشتیم، سرقت کرده بودند.

  • متهم به کیف قاپی درباره شگرد سرقت‌هایشان گفت: من و حمید سوار موتور می‌شدیم و در خیابان‌های پایتخت پرسه می‌زدیم. با دیدن سوژه‌ای که به نظر پولدار بود او را تعقیب می‌کردیم، به محض اینکه وارد خیابان یا کوچه خلوتی می‌شد به او نزدیک می‌شدیم و کیف و گوشی تلفن همراه و گاهی اوقات گردنبندهایشان را می‌قاپیدیم.

  • چندی پیش مردی با مراجعه به پلیس فتای کرمان و ارائه شکایتی مدعی شد حساب بانکی‌اش خالی شده است که ماموران پلیس فتا با دریافت شکواییه مزبور رسیدگی به پرونده را در دستور کار خود قرار دادند اما در پایان مشخص شد متهم همسر دوم شاکی بوده است.