ترنج

در مورد

دزدی

در فرارو بیشتر بخوانید

۳۷۵ مطلب

  • سارقان در شهر درسدن آلمان توانستند وارد عمارت طاق سبز بروند و اشیا و جواهرات گران قیمت قرن هیجدهمی آن را به سرقت برند. ارزش تقریبی گنجینه به سرقت رفته حدود ۱ میلیارد یورو برآورد شده است. دوربین‌های مدار بسته نشان می‌دهند که دزد‌ها وارد عمارت شده و به سرعت دوربین‌ها را از کار می‌اندازند. بزرگترین سرقت هنری تاریخ به زمان جنگ جهانی دوم بازمی‌گردد.

  • دو دزد در آرژانتین به سمت یک مادر و فرزند حمله می‌برند. پسربچه که می‌بیند مادرش توسط دزد‌ها احاطه شده، به آن‌ها حمله می‌کند. دزد‌ها که سوییچ ماشین را از دست مادر بیرون آورده اند به سمت ماشین می‌روند و سوار می‌شوند. مادر نیز سعی می‌کند جلوی درگیر شدن پسرش با دزد‌ها را بگیرد و در نهایت کیف و کیسه‌های خرید را از خودرو بیرون بکشد.

  • درحالی‌که مأموران تحقیقات را برای بازداشت مرد پرایدسوار آغاز کرده بودند، دختر جوان دیگری نیز به پلیس گزارش داد از سوی مرد پرایدسوار مورد آزار قرار گرفته است. او گفت: مرد پرایدسوار من را به‌عنوان مسافر سوار ماشین کرد. روی صندلی عقب نشسته بودم که به سمتم حمله کرد و من را زد. او حسابی مرا کتک زد و بعد مورد هتک حرمت قرار داد و وادارم کرد کار‌های ناشایستی انجام دهم.

  • خیلی عصبانی شدم در حال تعمیر خودرویم بودم، دست از کار کشیدم، با همسرم سراغ دو دخترم رفتم و فلک شان کردم بعد از کتک، در حالی که دست‌هایشان را از پشت بسته بودم، آن‌ها را به انبار انداختم و در را به رویشان بستم.

  • یک دزد ناشی با شکستن شیشه فروشگاه به داخل آن می‌رود، غافل از این صاحب فروشگاه همان جا است و پس از ورود دزد، کرکره مغازه را می‌بندد. دزد ناشی سعی می‌کند به کارش ادامه دهد، در حالی که پلیس‌ها در راه اند تا او را دستگیر کنند. سرانجام کرکره مغازه بالا می‌رود و پلیس به داخل مغازه می‌ریزد و دزد را دستگیر می‌کنند.

  • کارآگاهان با دریافت نیابت قضائی به محل سکونت وی اعزام و پس از محاصره مخفیگاهش پس از ۴۰ دقیقه درگیری مسلحانه، متهم را دستگیر و به همراه یک قبضه سلاح کمری، تعدادی تیرجنگی، آلات سرقت، دستگاه طلایاب و دیلم به پلیس آگاهی استان البرز منتقل کردند.

  • با داشتن دستگاه «تک زن» گاهی به بازار می‌رفتیم و لباس‌هایی را برای فروش سرقت می‌کردیم، اما هیچ گاه کسی به ما مظنون نشد تا این که اواخر شهریور گذشته دو نفری وارد یکی از فروشگاه‌های بازار فردوسی مشهد شدیم و یک عدد مانتو را با استفاده از غفلت فروشنده سرقت کردیم، ولی به محض خروج ما از فروشگاه ماجرای سرقت لو رفته بود و ما از تکاپوی ماموران انتظامات متوجه موضوع شدیم و داخل سرویس بهداشتی رفتیم

  • روز بعد درحالی که پسر کوچکم را درون کالسکه گذاشته بودم به سوی فروشگاه‌های بزرگ لباس در خیابان ایثار به راه افتادم یکی از آن فروشگاه‌ها همیشه لباس‌های شیکی را پشت ویترین مغازه می‌گذاشت که توجهم را به خود جلب کرده بود درحالی که اندکی استرس نیز داشتم با کالسکه وارد فروشگاه شدم آن جا بود که به دور از چشم فروشندگان «دزدگیر لباس ها» را به طور پنهانی باز می‌کردم و لباس‌ها را داخل کالسکه طوری قرار می‌دادم که هیچ کس متوجه نمی‌شد

  • من و دوستم همراه مردان به محل‌های سرقت می‌رفتیم تا کسی به ما شک نکند و در نقش یک خانواده دست به سرقت خودرو‌ها و خانه‌ها می‌زدیم و در این مدت فکر نمی‌کردم دستگیر شویم، چون ما فقط همراه آن‌ها بودیم و کار دیگری نمی‌کردیم.

  • مرد جوان سارق در اظهاراتش گفت: مدت یک سال و نیم پیش با همسرم "۳۴ ساله" در پارک محلمان واقع در مرزداران آشنا شدم و باهم ازدواج کردیم. از آنجایی که هردویمان اعتیاد شدید به مواد مخدر داشتیم، تصمیم گرفتیم برای تامین هزینه زندگی و مواد مخدر، خودرو سرقت کنیم