رشد و افزایش خشونت علاوه بر آثار جبرانناپذیر آن، فرهنگ و زیست تاریخی جامعه ایران را نیز به مخاطره و چالش میکشد. نکته مهمتر آنکه خشونت، خصلتی تزایدی دارد؛ به تعبیر بهتر خشونت، خشونت میآفریند.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۷۳ مطلب
رشد و افزایش خشونت علاوه بر آثار جبرانناپذیر آن، فرهنگ و زیست تاریخی جامعه ایران را نیز به مخاطره و چالش میکشد. نکته مهمتر آنکه خشونت، خصلتی تزایدی دارد؛ به تعبیر بهتر خشونت، خشونت میآفریند.
ما راهی نداریم جز آنکه زخمهایی را که در پیدایش آنها مشارکت داشتهایم، به رسمیت بشناسیم و برای مرهم نهادن بر آنها آستین بالا بزنیم. همان زخمهایی که با مدیریت مردان سیاستمدار و با مشارکت مردان روشنفکر بر پیکر این جامعه نشسته است.
به نظر میرسد که ایفای نقشی مستقل برای دانشمند یا تحلیلگر در ایران سختتر شده و این برای جامعه زیانبار است. منظور از دانشمند یا تحلیلگر، شخص ناظر آگاه و بیطرفی است که فارغ از حب و بغضها و حتی ترجیحات ارزشی شخصی خود، واقعیت را به شکل علمی توصیف و تحلیل میکند.
اصولگرایان که باید قتل دختر اهوازی را محکوم کنند سکوت کردهاند، زیرا بهصورت سنتی آنان این رفتار را مانع از تخلفات جنسی میدانند پس سکوتشان به منزله توافق نسبی با این رویداد وحشتناک است.
مشکلات تحریمی، گسترش فقر و کاهش درآمد سرانه باعث نحیفتر شدن طبقه متوسط شده است. در واقع طبقه متوسط از هر طرف تحت فشار قرار گرفته و دچار هجمههای پیاپی شده به گونهای که احساس میکند حیاتش در خطر قرار گرفته است.
کاهش تابآوری مردم طی سالهای اخیر واقعیت تلخی است که گاهی با آسیبرساندن به اموال مردم یا سرقت از دیگران نمود عینی پیدا میکند. یکی از عوامل کاهش تابآوری، تصور و باور مردم از فاصلههای اقتصادی و نابرابری است.
دانشگاه محل حضور دارندگان دیدگاه پژوهشی است، دیدگاهی که توانایی کنار گذاردن موقت ارزشها و سوگیریها به منظور نزدیک شدن به واقعیت را داراست. در اینجاست که باید این پرسش را مطرح کرد: آیا در ایران پدیده دور شدن دانشگاهها از دانشگاه بودن و در نتیجه دور شدن دانشگاهیان از دانشگاهی بودن رخ داده است؟
شاید تصورش سخت باشد، ولی گویی بسیاری از ایرانیها در دو زیست جهان موازی زندگی میکنند؛ یکی رسمی با الزامات و محدودیتهای خاص خود و دیگری غیررسمی، جدید و به میزان زیادی فارغ از هر ملاحظه و همچنان در حال شکلگیری.
قراییمقدم همچنین عدم مسئولیتپذیری و وظیفهداری در جوانان امروز را از دیگر دلایل کاهش ازدواج و افزایش طلاق برشمرد و گفت: جوانان تنوعطلب شدهاند و با توجه به وجود شبکههای اجتماعی ارتباط انسانها با یکدیگر نیز بسیار متنوع و متفاوت شده، بنابراین در چنین شرایطی همزمان با کاهش ازدواج، نرخ طلاق نیز بالا میرود، تمامی دلایلی که برای کاهش ازدواج شمرده شد، در مورد افزایش طلاق نیز وجود دارد بدین معنی که بدتر شدن اوضاع اقتصادی به کاهش سطح رفاه خانوادههای متوسط منجر شده، به طوریکه در این خانوادهها…
سعید مدنی، جامعهشناس شهری گفت: آنچه در اصفهان رخ داده حتی نوک کوه یخ هم نیست. مردم ایران درگیر روابط ناعادلانهای شدهاند که هر لحظه از زندگی اغلب آنها را با خشونت همراه میکند. برای جستوجوی خشونت در جامعه کنونی ایران شما نیاز به میکروسکوپ ندارید.