ترنج

در مورد

جامعه ایران

در فرارو بیشتر بخوانید

۷۳ مطلب

  • فهیمه نظری، جامعه‌شناس گفت: افزایش تقاضا برای ازدواج در تاریخ رُند و درج آن در شناسنامه در جامعه مصرفی نشان می‌دهد در این جامعه هنوزچشم وهمچشمی وجود دارد و به‌عنوان نمادی از زندگی لوکس و لاکچری به حساب می‌آید. نمایشی از تجملات و لوکس‌گرایی از آغاز زندگی در ظاهر. یادآور شوم که در جامعه مصرفی اندیشه کمتری وجود دارد و این وظیفه نهاد‌های رسانه و آموزش است که به آگاه‌سازی افراد جامعه بپردازد.

  • ریشه مسافرت‌های دوران قرنطینه تنها در خوش آب و هوا بودن شمال یا ناآگاهی مردم نسبت به مخاطرات این سفر‌ها نیست بلکه پایین بودن کیفیت زندگی و رفاه برای همه اقشار جامعه در تهران است که به این دست رفتار‌ها منجر می‌شود. مردمی که نتیجه سال‌ها برنامه‌ریزی شهری را در زندگی خود احساس نکرده‌اند حالا با تصمیمی فردی سعی دارند آن‌طور که خودشان فکر می‌کنند بهتر است گریزگاهی برای رهایی از مشکلات بیابند.

  • عمادالدین باقی نوشت: مهاجرت از همه گروه‌ها، معنای عمیقی دارد اگر مسئولان کشور درک کنند. مشاهده مواردی که احتمالا بسیاری از مردم دیگر هم نمونه‌های دیگری را سراغ دارند فقط درهم شکستن غرور ملی نیست بلکه صدای درهم شکستن کرامت و انسانیت یک ملت هم هست. مردمی که در سرزمین خودشان که یکی از ثروتمندترین کشور‌های دنیاست آنقدر دچار تنگی معیشت و فشار بیکاری و ناامیدی به آینده هستند که ناگزیر از چنین انتخاب‌هایی می‌شوند.

  • عالیه شکربیگی جامعه‌شناس گفت: واقعیت این است که شرایط و بستر اجتماعی امروز ایران به شکلی شده که انسان‌هایی جبار را پرورش می‌دهد. در این بستر انسان‌های خشونت‌گرا دارند پرورش می‌یابند. در این بستر است که فرد با خود می‌گوید اگر شما باشید ما نخواهیم بود و اگر ما باشیم شما نباید باشید.

  • محمد داوری، مشاور آموزش و پرورش و روانشناس گفت: خودکشی سه، چهار نوجوان در این فاصله اندک، نوک کوه یخ آسیب‌های اجتماعی و روانی در حوزه نوجوانان است. این نوک کوه یخ هشداری است برای اینکه هر کسی، هر کاری که از دستش برمی‌آید، انجام دهد.

  • خیلی جا‌ها بخاطر دختر بودنم نتوانستم از حق خودم دفاع کنم، گاهی اوقات اتفاقاتی می‌افتد که دختر بخاطر آبرو و آینده اش باید سکوت کند و نمی‌تواند مثل پسر هم سن و سال خود حقش را پس بگیرد، زیرا اگر دختری بخاطر گرفتن حق خود صدایش را بالا ببرد نمی‌گویند می‌خواهد حقش را پس بگیرد بلکه از جمله "دختر که صدایش را بالا نمی‌برد" استفاده کرده و او را ساکت سر جایش می‌نشانند.

  • یک جامعه شناس معتقد است: هر‌گونه نظم و استراتژی کلان‌نگر در جامعه متکثر ایران، شکست خورده است. به همین دلیل باید نسبت به ستایش هرگونه استراتژی کلان‌نگر هوشیار بود چراکه تکثر‌ها را به رسمیت نمی‌شناسد و آن‌ها را به حاشیه می‌راند. اینکه یک برداشت از توسعه و استراتژی واحد و فراگیر می‌تواند جامعه را سامان دهد، توهمی بیش نیست.

  • بیژن عبدالکریمی گفت: در جوامعی که قدرت سیاسی و تصمیم‌گیرانش تصمیم‌های معقول‌تری می‌گیرند، هیچ‌وقت فضایی فراهم نمی‌شود که در دقیقه ۹۰ بخواهند به نحوه واکنش به اعتراض‌ها فکر کنند. مهم این است که همواره شیوه‌هایی برای ابراز اعتراض از جانب افکار عمومی باشد. باید رابطه متقابلی بین مردم و قدرت سیاسی برقرار باشد. در غیر این صورت شکاف مردم و قدرت سیاسی روزبه‌روز بیشتر خواهد شد که باطبع در چنین حالتی شرایط بحرانی می‌شود.

  • آنچه در مورد جامعه ایران شاهد هستیم نه کاهش میزان دینداری بلکه تغییر نوع دینداری مردم به ویژه نسل‌های جوان‌تر جامعه است. حرکت به سوی مدرن شدن جامعه و به تبع آن افزایش سطح تحصیلات، شهرنشینی و ظهور رسانه‌های جدید است که نسبی‌گرایی در تفسیر و فهم دین را به همراه آورده است. با این حال لازم است برای بررسی تحولات جدیدتر در حوزه دینداری پیمایش‌های علمی طراحی و مجددا اجرا شود تا وضعیت حال حاضر دینداری جامعه دقیق‌تر برآورد شود.

  • یک جامعه شناس درباره وضعیت حاشیه نشینی در کشور گفت: حاشیه نشینی باید تعریف شود. این قشر در بدترین شکل ممکن زندگی می‌کند. در کشور ما ۲۰ میلیون نفر حاشیه نشین وجود دارد. ۱۵ میلیون این قشر در حاشیه شهر‌ها و ۵ میلیون در کپر‌های مناطق مرزنشین هستند. آنچه در ارتباط مستقیمی که از مواجهه با این اقشار داشتم فهمیدم، آن‌ها هیچ نوری در انتهای تونل زندگی نمی‌بینند.