ترنج موبایل
کد خبر: ۱۱۲۱۰۵

مهدی مطهرنیا در گفتگو با فرارو:

نشست بغداد و آینده مذاکرات هسته‌ای

نشست بغداد و آینده مذاکرات هسته‌ای

«در کوتاه مدت آنچه از بغداد انتظار می رود تحت الشعاع ادبیات پس از مذاکرات استانبول قرار دارد. فضای حاکم بر ادبیات کاربردی نماینده ایران و نماینده ۱+۵ یک فضای مسالمت آمیز معطوف به حل مسئله هسته ای ایران بود. لذا هر دو مذاکرات را سازنده خواندند و برای اولین بار رسانه های غربی و ایرانی هر دو با یک ادبیات از نتیجه مذاکرات یاد کردند. اما با توجه به وجود این لایه های بحرانی در میان مدت و بلندمدت حل پرونده هسته ای ایران به این آسانی امکان پذیر نیست.»

تبلیغات
تبلیغات

یک استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بین المللی گفت: «در کوتاه مدت آنچه از بغداد انتظار می رود تحت الشعاع ادبیات پس از مذاکرات استانبول قرار دارد. فضای حاکم بر ادبیات کاربردی نماینده ایران و نماینده 1+5 یک فضای مسالمت آمیز معطوف به حل مسئله هسته ای ایران بود. لذا هر دو مذاکرات را سازنده خواندند و برای اولین بار رسانه های غربی و ایرانی هر دو با یک ادبیات از نتیجه مذاکرات یاد کردند. اما با توجه به وجود این لایه های بحرانی در میان مدت و بلندمدت حل پرونده هسته ای ایران به این آسانی امکان پذیر نیست.»

پس از مذاکرات استانبول که هر دوطرف ایران و 1+5 آن را سازنده و گامی رو به جلو خواندند قرار است روز سوم خرداد ادامه مذاکرات در بغداد انجام شود. در این بین به نظر می رسد از هم اکنون اختلافات میان دو طرف سر باز کرده است. به طوری که ایران رسما اعلام کرده از حق غنی سازی در خاک خود صرف نظر نمی کند و آمریکا به عنوان یکی از طرف های 1+5 اعلام کرده همچنان بر موضع خود مبنی بر تعلیق غنی سازی در ایران ایستاده است.

از سوی دیگر بعضی از مقامات ایران ادامه مذاکرات را مبتنی بر لغو تحریم ها دانسته اند در حالی که غرب معتقد است تا زمانی که ایران گامی عملی در جهت خواسته های جامعه بین المللی برندارد تحریم ها پابرجاست.پ

با این تفاسیر چه چشم اندازی برای نشست بغداد و آینده مذاکرات هسته ای می توان متصور شد؟

دکتر مهدی مطهرنیا استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بین المللی در گفتگو با فرارو گفت: «من بارها بر این نکته تاکید کرده ام که پرونده هسته ای ایران لبه اصلی اصطکاک غرب با جمهوری اسلامی ایران را در دهه گذشته به خود اختصاص داده است.»

وی ادامه داد: «در میان محورهای اساسی اصطکاک غرب با جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام تایید شده در جغرافیای ایران محورهایی همچون حمایت از تروریسم توسط ایران، مسئله حقوق بشر و مسئله اعراب و اسرائیل و دیگری مسئله سلاح های غیرمتعارف با مرکزیت پرونده هسته ای را شاهد بوده ایم.»

وی افزود: «در دهه اخیر پرونده هسته ای لبه اصلی این اصطکاک را به خود اختصاص داده و در این چارچوب است که نگرش غربیان بر این ادبیات استقرار پیدا می کند که در واقع بتوانند در این مسیر ایران را بار دیگر به عنوان یک کشور قابل پذیرش غرب در نظام بین الملل مورد توجه قرار بدهند.»

این استاد دانشگاه اظهار داشت: «اما در مورد پرونده هسته ای در این ساحت چند لایه بحران وجود دارد که در یک وضعیت در هم تنیده و به هم پیچیده زمینه پرور و زمینه ساز ایجاد یک فضای اصطکاک برانگیز شده است.»

وی ادامه داد: «این لایه ها عبارتند از بحران گفت واژگانی: به عبارت دیگر واژگان کاربردی در میان ایران و غرب در باب پرونده های متفاوت به ویژه پرونده هسته ای اگر چه ممکن است که از واژگان مشترک برخوردار باشد اما اساسا تعریف غیرمشترک و حتی متضاد از آن وجود دارد.»

وی افزود: «اگرچه ایران و غرب در واژگان مشترکی با یکدیگر به گفتگو می نشینند اما تعاریف متفاوتی از واژگان از منظر عملیاتی برای آنها وجود دارد. در مقطع جاری هم طرح گام به گام از سوی ایران و غرب مورد توجه قرار می گیرد اما تعریفی که از طرح گام به گام در غرب وجود دارد با تعریف عملیاتی که در ایران از آن مدنظر است تفاوت بسیار زیادی را در عمل شاهد است که هم اکنون ما شاهد بازتاب ها و پیامدهای آن در گفتمان سیاسی حاکم بر پرونده هسته ای در غرب و ایران هستیم.»

این کارشناس مسائل بین المللی ادامه داد: «لذا این بحران واژگان به بحران دوم یعنی بحران گفتمانی تبدیل می شود. به این معنا که در غرب یک گفتمان برتر وجود دارد که مرجع این گفتمان ایالات متحده آمریکا است. گروه 1+5 اگرچه از اراده قدرت های بزرگ تشکیل شده است اما این اراده در دو جبهه شرق و غرب با تفاوت های تاکتیکی و تکنیکی و فاصله ناشی از قدرت های شرقی و غربی با ایالات متحده آمریکا تحت تاثیر این پادگفتمان قرار دارند.»

وی افزود: «به بیان دیگر 1+5 تونل گذار اراده آمریکا در پرونده هسته ای است که با عبور از این تونل مواضع اصلی خود را در مسیر فشار بر ایران قرار می دهد.»

مطهرنیا اظهار داشت: «میزان شدت و ضعف این هماهنگی (هماهنگی میان آمریکا و کشورهای حاضر در 1+5) متفاوت است ولی در مجموع این هماهنگی قابل احساس است. هرچند روس ها و چینی ها در این مسیر با تاخیر نسبت به کشورهای اروپایی به امریکا می پیوندند.»

وی ادامه داد: «لذا پادگفتمان حاکم در 1+5 با وجود اراده های متنوع ناشی از وجود قدرت های بزرگ در این گروه در نهایت در دهه اخیر و در ارتباط با پرونده هسته ای ایران با در نظرداشت این میزان تغییر و تحولات متوجه برتری این پادگفتمان است.»

وی افزود: «این در حالی است که ایران نیز در منطقه خاورمیانه و در چارچوب مقاومت موجود در خاورمیانه در برابر سیاست های آمریکا و به تبع آن دیگر قدرت های بزرگ در محور مقاومت از جایگاه پادگفتمانی برخوردار است. از این رو است که با توجه به اصطکاک این دو پادگفتمان در هارتلند نو و همچنین نوهارتلند یعنی خلیج فارس و فلات ایران، ما شاهد نوعی بحران گفتمانی میان ایران و کشورهای 1+5 هستیم که در نهایت پیامدهای آن را می توانیم در بحران هایی چون سوریه، بحرین، یمن و غیره ببینیم.»

مطهرنیا گفت: «لذا در این چارچوب، این بحران گفتمانی وجود دارد و این بحران گفتمانی به همراه بحران گفت واژگانی هر دو زمینه ساز و زمینه پرور بحران های زبرین موجود در پرونده هسته ای ایران می شود که این بحران زبرین متوجه اصطکاک سیاسی در روابط میان ایران و آمریکا می باشد.»

وی ادامه داد: «اگر بحران های گفت واژگانی و گفتمانی لایه های زیرین این اصطکاک را شکل می دهند؛ لایه زبرین و سطحی آن در واقع به بحران موجود در حوزه روابط ایران و آمریکا برمی گردد که تشدید کننده مسائل مربوط به پرونده هسته ای است.»

وی افزود: «لذا اگر بخواهیم این بحران ها را از درون به بیرون هدایت بکنیم باید بگوییم که ابتدا باید بحران گفت واژگانی و بحران گفتمانی حل شود که حل این مسئله به این شکل می تواند یک حفره ایدئولوژیک برای ایران و یک حفره قدرت برای آمریکا ایجاد بکند و بدین لحاظ این امر بسیار سخت و ثقیل به نظر می آید.»

وی خاطرنشان ساخت: «از سوی دیگر اگر بخواهیم از بیرون پرونده هسته ای ایران را در این زمینه مورد توجه قرار بدهیم باید در ابتدا به اولویت مسائل مربوط به روابط ایران و آمریکا توجه شود و تا این موضوع حل نشود یا به حل آن در چارچوب بازی برد - برد توجه نشود بی تردید انعکاس آن در مسئله هسته ای مشاهده خواهد شد و حل آن از طریق بیرونی یک معضل اساسی بوجود می آورد که معضل ترک خوردگی سیاسی در رویکرد ایدئولوژیک در این زمینه است.»

وی افزود: «لذا به نظر می رسد که باید بگوییم که حل پرونده هسته ای ایران در چارچوب چنین مذاکراتی به این آسانی امکان پذیر نیست.»

مطهرنیا در پاسخ به این سوال که چشم انداز نشست بغداد را چگونه می بینید؟، گفت: «در کوتاه مدت آنچه از بغداد انتظار می رود تحت الشعاع ادبیات پس از مذاکرات استانبول قرار دارد. فضای حاکم بر ادبیات کاربردی نماینده ایران و نماینده 1+5 یک فضای مسالمت آمیز معطوف به حل مسئله هسته ای ایران بود. لذا هر دو مذاکرات را سازنده خواندند و برای اولین بار رسانه های غربی و ایرانی هر دو با یک ادبیات از نتیجه مذاکرات یاد کردند.»

وی در پایان تاکید کرد: «اما با توجه به وجود این لایه های بحرانی در میان مدت و بلندمدت حل پرونده هسته ای ایران به این آسانی امکان پذیر نیست.»

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات

نظرات بینندگان

(۱۸ نظر)
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات