جنون زن جوان براي رفتن به خارج از كشور آن هم به روشهاي غيرمتعارف در حالي رنگ خون به خود گرفت كه شوهر اين زن عصباني شد و با قمه و چاقو اين زن و خواهر او را مجروح كرد. در پي وقوع اين حادثه خواهر زني كه علاقهمند به خارج از كشور بود تاب جراحتهاي ناشي از ضربههاي شوهر خواهر را نياورد و جان باخت. اينك بعد از دو سال از وقوع اين حادثه عليرضا برادر مقتول روز گذشته با حضور در واحد اجراي احكام دادسراي ناحيه 27 تهران تقاضاي قصاص قاتل خواهرش را پس گرفت. اين در حالي است كه دو خواهر او كه ديگر اولياي دم مقتوله هستند بر قصاص پافشاري كردهاند.
به گزارش اعتماد، دهم دي ماه سال 89 بنابر اعلام مركز فوريتهاي پليسي 110 وقوع يك فقره درگيري با قمه و چاقو به عوامل گشت زني در محدوده خيابان فخاري گزارش شد. با حضور ماموران گشت پليس در سر صحنه مشخص شد دو زن جوان در حالي كه روي بدنشان ضربات متعدد چاقو وارد آمده بود به صورت دراز كش جلوي در خانهيي در كنار هم افتادهاند و خونريزي شديدي داشتهاند.
يكي از شاهدان ماجرا به ماموران گفته بود كه مرد تنومندي كه پيش از اين شوهر يكي از اين دو زن بود آنها را مجروح كرده است. با حضور عوامل اورژانس بر سر صحنه، اين دو زن به بيمارستان سينا و بهارلو منتقل شدند اما ساعاتي بعد سودابه دراثر شدت ضربات وارده ناشي از اصابت جسم نوك تيز فوت كرد.
با اعلام خبر فوت اين زن جوان به بازپرس كشيك قتل، پرونده در شعبه هفتم دادسراي جنايي تهران به جريان افتاد. دستگيري قاتل كار سختي نبود چون همان روز، حسن، شوهر سابق فاطمه با پاي خود به اداره آگاهي رفت و خود را تسليم ماموران كرد. در ادامه رسيدگي به اين پرونده با دستور بازپرس شعبه 7 پرونده جهت رسيدگي تخصصي در اختيار اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت. حسن 39 ساله و بيكار بود. او در باره انگيزه قتل خواهر زن و مجروح كردن همسر سابقش به ماموران گفت: چند وقتي بود كه فاطمه به سرش زده بود كه به خارج از كشور برود.
اما اين همه مشكل اونبود. او ميخواست از يكي از كشورها پناهندگي بگيرد و براي هميشه آنجا زندگي كند. اين تصميم برايش آنقدر مهم بود كه حتي با اين كه پسر 12 سالهيي داشتيم سرنوشت او برايش بياهميت بود. مدتي بود كه زير پايم نشسته بود و مدام ميگفت كه بايد از من طلاق صوري بگيرد و پس از آن خودش ميتواند به تنهايي اقدام به گرفتن پناهندگي كند و من و پسرم بعد از او به آن كشور برويم و تقاضاي پناهندگي بگيريم و بعد دوباره با هم ازدواج كنيم.
حسن در ادامه جلسه بازجويي گفت: آنقدر دوستش داشتم كه بدون آنكه فكر كنم به حرفش گوش كردم. بعد از اينكه طلاق گرفتيم او دنبال كارهاي خودش بود، من هم چندينبار براي انجام كارهاي مربوط به پناهندگي به تركيه رفتم كه آنجا به دليل ورود غيرقانوني دستگير و بازداشت شدم. ديگر خسته شده بودم و احساس ميكردم اين كارها بيفايده است. به فاطمه گفتم بيا و منصرف شو. ميبيني كه نميتوانيم كاري انجام دهيم اما او بر خلاف صحبتهايي كه با هم كرده بوديم به من گفت اين طلاق يك طلاق رسمي بود و من ديگر نميخواهم با تو زندگي كنم.
متهم ادامه داد: تصور اينكه اين طور بازي خورده بودم برايم دردناك بود. فاطمه را دوست داشتم نميدانستم چرا با من چنين كاري كرد. آن روز تصميم گرفتم تكليفم را با او يكسره كنم. مرا تهديد كرده بود كه با مرد ديگري ازدواج ميكند و تحمل اين حرف از توان من خارج بود. در راه رفتن به خانه سري به بازاري در ميدان شوش زدم و يك چاقو خريدم. رفتم خانه و منتظر شدم تا فاطمه بيايد. ميدانستم كه با خواهرش خواهد آمد. در تمام مدتي كه در خانه بودم فكر تهديدهاي فاطمه ذهنم را مشغول كرده بود. دقايقي بعد فاطمه با خواهرش سودابه آمد، دختر باجناق و پسر خودم هم همراهشان بودند. وقتي همديگر را ديديم دوباره با هم در گير شديم، ديگر نفهميدم چه شد. چاقويي كه از قبل تهيه كرده بودم را در آوردم و هر دويشان را زدم. نميخواستم سودابه را بكشم اما ميدانستم او هم زير پاي فاطمه نشسته بود.
با ارجاع پرونده اين قتل به شعبه 74 دادگاه كيفري قاضي عبداللهي به همراه مستشاران پس از استماع اظهارات متهم در دادگاهي كه در آخرين روز مهر ماه امسال برگزار شده بود او را به قصاص نفس محكوم كردند. در اين جلسه دادگاه، متهم به قصاص نفس با تفاضل ديه مرد و زن، يك سال و شش ماه حبس براي شروع به قتل همسر سابق و استفاده از چاقو و از جنبه عمومي نيز تحمل 9 ماه حبس و پرداخت ديه به اولياي دم محكوم شد.
اين پرونده سر انجام هجدهمين روز از مهر ماه سال جاري به اداره اجراي احكام دادسراي امور جنايي ناحيه 27 تهران ارجاع شد. عليرضا برادر مقتول روز گذشته با حضور در اين شعبه با گذشت از قاتل خواهرش خواستار لغو اجراي حكم قصاص شد، اين در حالي است كه به علت فوت پدر و مادر مقتول، فاطمه به عنوان يكي از اولياي دم به همراه خواهر ديگرش سهيلا عنوان كردهاند كه به هيچوجه رضايت نميدهند.
مطابق با ماده 264 قانون مجازات اسلامي در صورتي كه ولي دم متعدد باشد موافقت همه آنها در قصاص لازم است، چنانچه همگي خواهان قصاص قاتل باشند قاتل قصاص ميشود و اگر بعضي از آنها خواهان قصاص و ديگران خواهان ديه باشند خواهان قصاص ميتوانند قاتل را قصاص كنند لكن بايد سهم ديه ساير اولياي دم را كه خواهان ديه هستند، بپردازند و اگر بعضي از اولياي دم بهطور رايگان عفو كنند ديگران ميتوانند بعد از پرداخت سهم عفوكنندگان به قاتل او را قصاص كنند.