اندیشکده صهیونیستی «بیگین سادات» نوشت: روسها به دنبال خلاء ناشی از کاهش مناسبات آمریکا با کشورهای اسلامی هستند تا بتوانند با پر کردن آن، نفوذ خود را در منطقه بازیابند.
به گزارش اشراف، اندیشکده صهیونیستی «بیگین سادات» در مقالهای به قلم دکتر «آنا گیفمن» و «یوری تپر» مینویسد: در حال حاضر درگیری روسیه در خاورمیانه، چیزی بیش از یک تلاش از سوی مسکو برای حفظ موقعیت خود در عرصه بین الملل نیست. حمایت روسیه از بشار اسد در سوریه، تصویر این کشور را خراب کرده و موجب تضعیف نفوذ آن در سایر کشورهای اسلامی شده است. هرچند مسکو قادر به ارائه کمکهای مالی نخواهد بود، اما شاید سعی کند خلائی را که حاصل کاهش مناسبات آمریکا با دولتهای جدید اسلامی در منطقه خواهد بود، پر کند.
روسها ناتوانی خود را در تحت تاثیر قرار دادن منطقه، پنهان میکنند ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، از زمان دستیابی به این مقام، خواستار بازیابی نفوذ قبلی روسیه در خاورمیانه بوده است. یک قدرت سیاسی قدرتمند بودن، بخش ضروری روسیه سنتی خود ادراک است و اساس و پایه راهبرد بسیج عمومی پوتین است. روسیه هم مانند هر قدرت بزرگ و بلندپرواز دیگری، میخواهد در خاورمیانه حرفی برای گفتن داشته باشد.
با این حال، نباید از موضع جسورانه مسکو و شعارهای جنگ طلبانه آن، برداشت اشتباه کرد؛ روسها تا حد زیادی ناتوانی و ناامیدی خود را که نتیجه ناتوانی عملی در تحت تاثیر قرار دادن سیاست منطقهای است، پنهان میکنند. رویدادهای اخیر مربوط به بهار عربی، که قدرت را به گروههای اسلامی در خاورمیانه اعطا کرده، موجب تشدید این اوضاع شده است. جنگ داخلی سوریه و درگیری اخیر اسرائیل و حماس، گواه این موضوع هستند.
سوریه نزدیکترین و تنها متحد روسیه از پایان جنگ سرد سوریه مدت زیادی است که نزدیکترین متحد روسیه در خاورمیانه و در عمل، تنها متحد آن از پایان جنگ سرد، به شمار میرود. روسیه به علت فقدان منابع لازم برای نفوذ در جای دیگر، رابطهای نزدیک، هرچند یک طرفه را با سوریه، عمدتا بر مبنای تامین سلاح برای دمشق، حفظ کرده است. سوریه نیز با وعده اولویتهای اقتصادی در آینده و پایگاه تدارکات ناوگان دریایی برای نیروی دریایی روسیه در بندر «طارطوس» در سواحل دریای مدیترانه، این اقدام روسیه را جبران کرد. سوریه به علاوه، اشتیاق روسیه را برای تبدیل شدن به قدرت بزرگ جهانی، تشدید کرد و موجب توهم روسیه در نفوذ خود در منطقه شد.
چتر دیپلماتیک مسکو برای سوریه در سازمان ملل با وجود نقش مهمی که سوریه در سیاست خارجی روسیه ایفا کرد، تلاشهای پوتین در طول جنگ داخلی سوریه، عمدتا محدود به دیپلماسی بوده است. مسکو چتر دیپلماتیکی را برای بشار اسد در سازمان ملل، به منظور حمایت از این رژیم دربرابر قطعنامههای شدید و جلوگیری از مداخلات احتمالی بین المللی، مهیا کرده است.
با این وجود، تا حد زیادی در کمک به دولت سوریه در سرکوب ناآرامیها، از ایران عقب افتاده است. روسیه به طور شفاهی علیه دخالت بین المللی در این درگیری، اعتراض کرده است اما، قادر به مقابله با سیل کمکهایی که به شورشیان میشود، نبوده است. در همین زمان، حمایت سرسختانه مسکو از سوریه، موجب خراب شدن روابط روسیه با سایر کشورهای جهان عرب شده است.
مسکو تمایلی برای به خطر انداختن منافع مهم اقتصادی خود ندارد به علاوه، ظاهرا مسکو برای به خطر انداختن منافع مهم اقتصادی خود، تنها برای داشتن شانسی کوتاه جهت تاثیر در موقعیت خاورمیانه، تمایلی ندارد . از این رو، روسیه و ترکیه، با وجود دیدگاههای مخالف در مورد سوریه، به پیشرفت قابل توجهی در احداث خط لوله جریان گاز جنوبی به اروپا دست یافتهاند. در حالیکه ترکیه پس از آلمان، بزرگترین مصرف کننده گاز روسیه است، روسیه در این رابطه طرف ضعیفتر است و به اجازه آنکارا برای اجرای خط لوله در سراسر این کشور، وابسته است.
روسیه حماس را یک سازمان تروریستی نمیشناسد رابطه روسیه با حماس، در سال 2006، پس از آنکه این سازمان در انتخابات فلسطین به پیروزی رسید و در سال 2007 تقویت شد و کنترل نوار غزه را بر عهده گرفت، آغاز گردید. روسیه جزو قدرتهای بزرگی است که روابط رسمی خود را با حماس حفظ کرده است و آن را به عنوان سازمانی تروریستی نمیشناسد. در سال 2006، «سرگئی لاوروف»، وزیر امور خارجه روسیه، میزبان هیئت نمایندگانی از حماس بود که این دیدار، برای حماس دستاورد باارزشی در شناخت بین المللی به شمار میآمد. از آن زمان به بعد، «لاوروف»، مرتبا با خالد مشعل، رهبر حماس، دیدار و گفت و گو میکند.
رویکرد مشابه روسیه در مورد کره مقامات روسی، موضع کشور خود را توجیه میکنند؛ آنها ادعا میکنند که داشتن ارتباط با هر دو طرف درگیری، مذاکرات و گفتوگوهای سازنده را به سمت حل و فصل میکشاند. آنها پیش از این، رویکرد مشابهی را در درگیری کره، دنبال میکردند که احتمالا با هدف حفظ اهمیت بین المللی روسیه بود که برای تاثیرگذاری، بسیار فراتر از ظرفیت واقعی کشور بود.
«لاوروف» اقدامات اسرائیل را «نامتناسب» و «تماما غیرقابل قبول» توصیف کرد در عمل، روسیه در طول بن بست مذاکرات اسرائیل و حماس، هنگامی که فرصت تاثیرگذاری داشت، در خارج از گود ایستاد و خود را محدود به شعارهای ضد اسرائیلی کرد. «لاوروف» در یک سخنرانی در یک کنفرانس خبری پس از ملاقات با وزرای امور خارجه در ریاض، اقدامات اسرائیل را «نامتناسب» و «تماما غیرقابل قبول» توصیف کرد. در همین زمان، راشاتودی، شبکه ماهوارهای بین المللی و رسمی مسکو که به زبان انگلیسی و عربی پخش میشود، مرتبا تبلیغات ضد اسرائیلی را روی آنتن برد.
تلاش روسیه در اصلاح تصویر خود در جهان عرب این اظهارات، ظاهرا نشان دهنده تلاش روسیه در اصلاح تصویر خراب این کشور در جهان عرب است که حاصل حمایت این کشور از بشار اسد است. با این وجود، این مصر بود که با حمایت آمریکا نقش اصلی را در دستیابی به توافقنامه آتش بس، بین حماس و اسرائیل ایفا کرد و اعتبار بین المللی حاصل از این کار را از آن خود نمود. روسیه در این میان، هیچ نقشی نداشت و در طول بحران، کاملا بیتفاوت باقی ماند.
اهمیت حیاتی نفت در موضوع بحث خاورمیانه نتیجه گیری: مسئله نفت، تقریبا به طور خودکار، برای تمامی بازیگران درگیر در موضوع بحث خاورمیانه، مخصوصا روسیه، که داراییهای مالی آن مستقیما به نوسانات قیمت نفت مربوط است، اهمیتی حیاتی پیدا کرده است. با این حال، بیثباتی در منطقه، موجهای اخیر حاصل از «بهار عربی» و افزایش تنش بین اسرائیل و ایران، بدون هیچ گونه مداخله خاصی از سوی مسکو، قیمتها را بالا نگه داشته است. گذشته از این، به نظر میرسد سیاست روسیه در خاورمیانه بیش از آنکه راجع به دستاوردهای مالی باشد، برای مباهات خود است.
واکنش روسیه عمدتا محدود به گستره دیپلماتیک خواهد بود روسیه به علت ناتوانی در تاثیرگذاری بر وضع موجود، و از دست دادن آخرین ذرههای تاثیر دیپلماتیک خود، احتمالا وسوسه شود تا موضع مخاطرهآمیزتری را در خاورمیانه، اتخاذ کند تا از این راه، جایگاه از دست رفته خود را در میان کشورهای عربی، بازسازی کند. با این حال، تا زمانی که آمریکا روابط خود را با دولتهای جدید اسلامی حفظ کند، واکنش روسیه عمدتا محدود به گستره دیپلماتیک خواهد بود.
تامین سلاح و پوشش دیپلماتیک به جای کمکهای مالی در حقیقت از آنجایی که روسها هیچ چیز خاصی برای ارائه یا کمک به بهبود وضع موجود ندارند، در خاورمیانه جدید، هیچ جایی برای روسها نیست. به عبارت دیگر، از آنجایی که ممکن است هرچیزی موجب شکاف در روابط شکننده دولتهای اسلامی و آمریکا شود و به دنبال آن آمریکاییها حمایت خود را از این دولتها پس بگیرند، روسها مطمئنا با حمایت از رژیمهای ضد آمریکایی، برای پر کردن خلاء موجود، اقدام خواهند کرد و مانند گذشته، به دنبال بازیابی دوباره نفوذ خود خواهند بود. هرچند که احتمالا آنها قادر به ارائه کمکهای مالی جدی نخواهند بود، اما سعی خواهند کرد تا این موضوع را با دادن سلاح و پوشش دیپلماتیک به این کشورها، جبران کنند