این مطلب را یکی از مخاطبان با نام مستعار « داغدیده » برای فرارو ارسال کرده است
|
در حالیکه دومین سالگرد سانحه دلخراش سقوط هواپیمای 727 در نزدیکی ارومیه که سبب کشته شدن عزیزانمان شد را به تازگی پشت سر گذاشته ایم، هنوز بسیاری از هموطنان درگیر ضایعات پس از این حادثه هستند و هنوز داغ از دست رفتن بسیاری از هموطنان بر دل ایرانیهاست.
به راستی چرا باید پس از گذشت دو سال از آن حادثه دلخراش هنوز علت سانحه مشخص نشده باشد و مسببین آن به دادگاه معرفی نشده باشند؟
در طول این دو سال سختی های بسیاری به خانواده های درگذشتگان این سانحه وارد آمده است. از بی اعتنایی های پزشکی قانونی گرفته تا عدم توجه مسئولین بیمه برای بازپرداخت هزینههای درمان جان به دربردگان آن سانحه. اما بیشترین زخم از طرف روابط عمومی شرکت ... بر بازماندگان این سانحه وارد آمد.
روابط عمومی ... در اسفند ماه 1389 کمتر از دو ماه پس از سانحه دلخراش اقدام به برگزاری یک سلسله جشن برای سالروز تاسیس این شرکت زد.
این جشنها که در سه روز متوالی در سینما فلسطین از هفت تا نه اسفند برگزار گردید، سبب شگفتی شده خانواده های داغدار گردید.
در حالیکه روابط عمومی ... همواره از وضع بد مالی و ضررده بودن این شرکت صحبت میکند اقدام به اجاره سه شب سینما فلسطین آن هم در شلوغ ترین زمان پخش فیلمهای این سینما از ساعت 19 تا 23 شب کرده بود که هر شب این برنامه تا ساعت 24 نیز ادامه داشته است.
اجاره چندین میلیونی این سینما برای برگزاری جشن در حالی بود که روابط عمومی برای برگزاری مراسم سوم درگذشت هواپیمای سانحه دیده ارومیه اقدام به برگزاری مراسم در مسجد بسیار کوچک قدس در بلوار فرودگاه مهر آباد اقدام نموده بود.
مسجدی که تنها برای برگزاری مراسم نماز کارکنان فرودگاه است و نه برای برگزای مراسم درگذشت بیش از هفتاد تن.
در این مراسم که با کمبود جا و در عین حال در سرمای شدید زمستان برگزار گردید سبب نارضایتی بسیاری از خانواده های داغدیده را در بر داشت که با برخورد مسئولین برگزاری روابط عمومی این مراسم را ترک نمودند.
این مراسم که با حضور چشمگیر خانواده های داغدیدهگان و کارکنان فرودگاه و مسئولین فرودگاه مهرآباد برگزار گردید ولی با مشاهده چنین صحنه هایی به این فکر فرو رفتند که وقتی روابط عمومی ... توانایی مدیریت چنین مراسمی را ندارد با نگاهی جز به کل، وقوع چنین سوانحی نیز نباید بعید باشد.
در مراسمی که برای هفتم درگذشتگان در نمازخانه معراج واقع در ادارات مرکزی شرکت انجام پذیرفت مراسمی آبرومندتر نسبت به مراسم پیشین برگزار گردید که البته باز هم در خور شان شرکتی با پنجاه سال سابقه نبود ولی به هر روی با مدیریت مهماندارن که داغدار از دست دادن همکاران خود بودند، مراسمی آبرومندتر برگزار گردید.
در دومین سالگرد این سانحه نیز درگذشتگان این سانحه به فراموشی سپرده شد و هیچ دلجویی از آنان به عمل نیامد. خانواده ها به تنهایی به سر مزار عزیزان خود رفتند و بر مزار آنها گریستند.
چگونه است که روابط عمومی ... با آن همه تبلیغات برای خود در نمایشگاه های مختلف با هزینه های چند ده میلیونی شرکت میکند ولی زحمت دلجویی از درگذشتگان سانحه را به خود نمیدهد!
پرسش اینجاست: در حالیکه خانواده ها هنوز داغدار عزیزان خود بودند و هنوز درد و آلام این سانحه بر دلشان داغ بود، روابط عمومی ...چگونه به خود اجازه داده است که سه شب جشنهای طولانی برگزار نماید؟
چگونه است که برای پرداخت بیمه و هزینه های دیگر به خانواده های داغدیده گان دچار کمبود مالی هستند ولی برای برگزاری جشنها تا پاسی از شب هزینه های میلیونی خرج میکند؟
چگونه است که شرکتی دارای سابقه ای پنجاه ساله است ولی هیچ اشاره ای به افرادی که جان خود را از دست داده اند نمیشود؟
چگونه است روابط عمومی که دم از تخصص و حرفه ای بودن نفرات خود میزند توانایی برگزاری یک مراسم آبرومند را ندارد ؟آیا بهتر نبود روابط عمومی این شرکت اگر توان برگزاری مراسم را ندارد به گوشه اتاق های خود بروند و بیش از این آبروی یک شرکت با سابقه را نبرند؟
بی شک میتوان گفت در این سالهای اخیر تمام هم و غم روابط عمومی از بین بردن آبروی شرکتی با سابقه ای طولانی و حیف و میل نمودن پول های کلانی بود که معلوم نیست چگونه و به چه طریقی جابجا میشود؟