تقدیم به تمام کارگران
مطلب زیر را آقای هادی مؤمنی(کیشو)، برای فرارو ارسال کردهاند |
سلام .اين شعردرپي اثبات يانفي هيچ عقيده يانظام سياسي نيست.تلاش شده تاگوشه اي ازتوانايي ها رنج ها محروميت هاونقش آفريني كارگران درسطح جوامع بشري به تصوير كشيده شود.همچنين باكاربرد واژه ها واصطلاحات كاري وصنعتي درقالب مفاهيم وتصاويرتلاش شده تاذره اي ازقابليت هاي بالاي زبان فارسي درفضاي يك شعربه نمايش گذارده شود.به مناسبت روزكارگر تقديم مي شود.
"سرود همبستگي"
با چه توان كوه كند
ارتش جوشان كار
باچه توان پل كشيد
برقلل كوهسار؟
!اتحاد ، اتحاد، كارگران اتحاد
تيشهء دستان ما
بر لب شط سدكشيد
تيشهء دستان ما
در همه جا سد شكست
بهر چه برخاك ريخت
حلقهء زنجيرها
!اتحاد، اتحاد، كارگران اتحاد
ازتپش صبح دم
تادل شب كار وكار
يك نفس وبي امان
...پاي دَكَل هاي تار
همدم ما دود وباد
همدم ما خشت وخاك
...همدم ما زوزه ها
!اتحاد، اتحاد، كارگران اتحاد
منگنهء چرخ ها
تيغهء دندانه ها
نيشتر شعله ها
تسمهء پروانه ها
ازتن ماساختند
اسكلتي سيم پيچ؛
بركف ما دوختند
:اسلحه اي آتشين
!اتحاد، اتحاد، كارگران اتحاد
پرشده در جام ها
شيروعسل، شهد وگل
خم شده بردوش ما
...دودكش كوره ها
قسمت ما بوي روي
قسمت ما زنگ مس
!قسمت ما سرب داغ
!اتحاد، اتحاد، كارگران اتحاد
يخ زده در قوس برق
گم شده در خاك پوك
دوخته بر مته ها
!غلطك هرانقلاب
ما همه يك پيكريم
قامت ما شير كوه
جوشش ما زنده رود
:برلب ما يك سرود
!اتحاد،اتحاد، كارگران اتحاد
خون رگِ سرخ ما
غنچهء قاليچه ها
جنگل فولاد ونور
گلشن بازوي ما؛
مرمر يك معدنيم
خالق گنجينه ها
شمش نَََوَرديده ايم
مالك زنجيرها
عزم خدا در زمين
!باچَكُشي آهنين
!اتحاد، اتحاد، كارگران اتحاد
همدل وهمسوشديم
ازشرر نقطه جوش
درگذراز بوته ها
جوشن رويينه پوش
مژده رسان آمديم
باگل ورنگين كمان
در كف ما پينه و
نيشكر وارغوان
...زيرقدم هاي ما
!بيرق سوداگران
!اتحاد،اتحاد، كار گران اتحاد
با چه توان كوه كند
ارتش زحمتكشان
با چه توا ن ره كشيد
يكسره تا كهكشان؟
!اتحاد، اتحاد، كارگران اتحاد
"هادي مومني" "1360"