آیا آموزش به زبان مادری توطئه است؟
اجرای دقیق و کامل اصل ۱۵ قانون اساسی گامی مهم و بنیادین در مسایل مربوط به قومیتهاست. با این وجود اجراشدن این اصل تاکنون با چالشهای بسیاری همراه بوده است.
اصل پانزدهم قانون اساسی میگوید: «زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران، فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد. ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.» اجرای دقیق و کامل اصل 15 قانون اساسی گامی مهم و بنیادین در مسایل مربوط به قومیتهاست. با این وجود اجراشدن این اصل تاکنون با چالشهای بسیاری همراه بوده است.
اما اکنون به نظر میرسد ارادهای جدی برای اجراییشدن آن وجود دارد چه آنکه حسن روحانی پیش از انتخابات در جمع مردم کردستان با تاکید بر اجراییشدن این اصل در دولتش گفت: «این جمله را برای این نمیگویم که به من رای بدهید یا به این خاطر که در بیانیه اقوام و مذاهب بر آن تاکید کردهام و بخشی از برنامه دولت تدبیر و امید است، بلکه ایمان و اعتقاد من این است و قلبم گواهی میدهد که ایرانی، ایرانی است و هر کس بخواهد کرد و لر و بلوچ و آذری و ترکمن، عرب و فارس را جدا ببیند او ایرانی نیست.» و پس از آغاز به کار دولت یازدهم علی یونسی بهعنوان دستیار ویژه رییسجمهوری در امور اقوام و اقلیتها منصوب شد و او هم از رایزنی و برگزاری جلساتی با آموزش و پرورش برای اجراییشدن این اصل خبر داد و گفت: «مسوولان عالیرتبه کشور مصمم هستند که مشکلات اقلیتهای دینی و اقوام حل شود.»
تلاشها برای اجراییشدن اصل 15 قانون اساسی در حالی است که اکثریت اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی با مخالفت در موضوع آموزش به زبان مادری به وسیله آموزش و پرورش در استانها که اخیرا از سوی دولت اعلام شده است این مساله را تهدیدی جدی برای زبان فارسی و یک توطئه برای کمرنگکردن این زبان عنوان کردند.
نماینده مریوان در ادامه با تاکید بر ضرورت به رسمیتشناختن حقوق اقوام و ابراز خرسندی از پیگیری جدی دستیار ویژه رییسجمهوری در امور اقوام گفت: «آنچه مشخص است هیچ تنوعی، در ذات خود، مذموم و در مقابل، هیچ همگونیای ممدوح نیست، تنوع و تکثر نیروهای اجتماعی و قومی نیز این جوامع را از ظرفیتها و استعدادهایی برخوردار میسازد که بهرهگیری مناسب از آنها میتواند موتور رشد، توسعه، همگرایی و همسازی فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی باشد.
کریمیان ادامه داد: «بر این اساس جلوگیری از درونیشدن احساس محرومیت میان اقوامی که خود را محرومتر احساس میکنند، اجتناب از ایجاد، تشدید و تعمیق عقده سیاسی و فرهنگی در میان گروههای قومی با درنظرگرفتن آستانه تحمل افراد و کاستن از ذهنیتهای منفی نسبت به عملکرد دیگر گروههای قومی بسیار چارهسازتر از موضعگیری در برابر اجراییشدن اصل مغفولمانده قانون اساسی است.»
او افزود: «تصویب اصل 15 قانون اساسی در صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ابتدا در پیشنویس اولیه قانون اساسی تحت عنوان طرح و تصویب اصل 21 مورد بررسی قرار گرفته و تمامی مذاکرات به عملآمده در جلد اول صورت مشروح مذاکرات فوق در چهار صفحه بیان شده، 25بار از طرف افراد مختلف و با جوابهای نایبرییس مجلس خبرگان مرحوم شهید آیتالله دکتر بهشتی پاسخ داده شده است. بنابراین اگر به صفحات 574 الی 577 این مشروح مذاکرات مراجعه شود کاملا مشخص است اولا منظور از تصویب این اصل نهتنها تضعیف زبان (فارسی) نبوده بلکه در جهت تقویت آن بوده است.
نیکبخت در ادامه گفت: «به همین جهت تنها به یک سوال مرحوم مولوی عبدالعزیز نماینده مجلس بررسی قانون اساسی از بلوچستان که در آن مجلس مطرح میشود و پاسخ بهشتی اشاره میکنم. مولوی سوال میکند اگر کسی بخواهد عربی بخواند آیا دولت برای او معلم عربی استخدام میکند؟ یا خیر؟ یا اگر کسی بخواهد زبان بلوچی بخواند آیا دولت ملزم است برای او معلم بلوچی بگیرد یا خیر؟ بهشتی پاسخ میدهد بله دولت موظف است یعنی دولت موظف است چیزی را که آنها حق دارند برایشان تهیه کند، اینجا مساله حق و تکلیف مطرح میشود و آن شهید بزرگوار به صورت عالمانه عنوان میکند اگر کسی حقی داشته باشد تکلیف دولت یا هر حقگذار دیگر این است که برای او زمینه انجام آن حق را فراهم کند. در اینجا مولوی عبدالعزیز سوال میکند «یعنی هم کتاب هم معلم باید تهیه کند؟»
شهید بهشتی پاسخ میدهد: بله من متن را یکبار دیگر میخوانم تا نسبت به آن رای گرفته شود. و بعد متن به صورتی که اکنون قانون اساسی منعکس شده است قرائت میشود و اتفاقا این اصل با حضور 67نفر از حاضرین از مجموع 69نفر با نظر 62نفر موافق، بدون مخالف و با 5رای ممتنع به همین صورت تصویب میشود.»
نیکبخت افزود: «در مجموع این چهارصفحه همه این مطالب مطرح شده و شأن تصویب آن هم بیان شده است و آن بزرگواران هدفشان از تصویب این اصل پذیرش حقوق اقوام در آموزش زبان مادری خود و مکلفکردن دولت و فراهم کردن امکانات زبان مادری آنان بوده و آنچه برخی اعضای محترم فرهنگستان گفتهاند بهنظر میرسد بدون مراجعه به شأن تصویب این اصل بیان شده است؛ مضافا اینکه آموزش زبان مادری آن هم زبانهای اقوامی که به جز در یک مورد و آن هم زبان دینی ما است همگی وحدت ریشهای زبانی دارند و اساس خواندن این زبانها نهتنها زبان مادری را تضعیف نمیکند بلکه در جهت تقویت آن هم هست.»