bato-adv
کد خبر: ۱۹۲۴۹۷

تحلیل گری سیک از نقش تندروها در مذاکرات

نقطه‌ضعف دیپلمات‌های هسته‌ای، فشار داخلی است. اصلا مهم نیست که اینجا ایران باشد یا آمریکا؛ همواره تندروهایی هستند که تعریفشان از طرف مقابل به یک جمله ختم می‌شود: تنها راه مقابله با طرف مقابل، جنگ است و امضای تو در کنار امضای آنها پای یک توافق، قابل تصور نیست.
تاریخ انتشار: ۰۱:۵۱ - ۱۱ خرداد ۱۳۹۳
  نقطه‌ضعف دیپلمات‌های هسته‌ای، فشار داخلی است. اصلا مهم نیست که اینجا ایران باشد یا آمریکا؛ همواره تندروهایی هستند که تعریفشان از طرف مقابل به یک جمله ختم می‌شود: تنها راه مقابله با طرف مقابل، جنگ است و امضای تو در کنار امضای آنها پای یک توافق، قابل تصور نیست. آمریکا به‌‌‌همان میزان با جدال‌های داخلی در مورد مذاکرات هسته‌ای مواجه است که ایران. در یک طرف گروهی سعی می‌کنند به این مناقشه ۱۰ساله پایان دهند، بلکه از شدت فشار‌ها کاسته شود و در مقابل، گروهی به باور خودشان با رویکرد واقع‌گرایانه هرگونه توافقی را بی‌ثمر می‌دانند. 

ایران؛ در مسیر مذاکرات سازنده قرار گرفته ‌است. توافق موقت «ژنو» میان ایران و گروه «1+5» به امضا رسیده؛ هدف، «رسیدن به یک راه‌حل جامع بلندمدت و مورد توافق طرفین» برای حل‌وفصل مناقشات یک‌دهه‌ای بر سر مساله هسته‌ای ایران است. از زمان آغاز به‌کار دولت حسن روحانی، رییس‌جمهوری ایران، گام‌های موثری برای دستیابی به توافقی که رفع تحریم‌ها و حفظ حقوق‌هسته‌ای ایران را در بر بگیرد، انجام شده است. اما همیشه افرادی هستند که با چشم‌بستن به روی تمامی مشکلات، دهان می‌گشایند و هرآنچه بیان می‌کنند، انتقاد است و انتقاد.  پرونده‌ای که قریب به یک‌دهه در بن‌بست مذاکرات مانده بود و طی چند سال اخیر روی میز مذاکرات از کشوری به کشور دیگر (ترکیه، عراق، روسیه و بعد قزاقستان) در گردش بود و کار را به جایی رساند که غرب اتهام اتخاذ سیاست «مذاکره برای مذاکره» را متوجه ایران می‌دانست که پس از سه دوره مذاکره فشرده در ژنو این طلسم شکسته شد، اما تندروهای داخلی حتی یک گام هم عقب ننشستند؛ ظاهرا «در» هنوز هم روی‌‌ همان «پاشنه» می‌چرخد؛ انتقاد و انتقاد و انتقاد.  البته جدال موافقان و مخالفان توافق ایران و گروه 1+5 (آمریکا، فرانسه، انگلیس، روسیه، چین و آلمان) تنها به فضای داخلی ایران محدود نمی‌شود.

فضای سیاسی امروز آمریکا نیز دست‌کمی از ایران ندارد، با این تفاوت که ایران در پرونده هسته‌ای منافع ملی خود را در نظر می‌گیرد اما آمریکا به‌واسطه نفوذ لابی اسراییلی‌ها و سعودی‌ها در کنگره، علاوه بر منافع خود مجبور به کسب رضایت برخی عناصر دیگر است. آنچه در نگاه کلی به فضای داخلی آمریکا کاملا مشهود است، تقابل دولت اوباما و کنگره برای اجرایی‌کردن مهم‌ترین تعهدی است که در صورت عدم پایبندی طرف غربی، تمام تلاش‌هایی که تا به امروز در مورد پرونده هسته‌ای ایران صورت گرفته را بی‌اثر خواهد کرد: لغو تحریم‌های هسته‌ای ایران.  از دید ایران، کلید حل‌وفصل پرونده هسته‌ای، لغو نهایی تمام تحریم‌هایی است که به اعتقاد غرب، اهرم فشار حضور ایران در مذاکرات بوده است.

همان‌قدر که منتقدان توافق هسته‌ای در ایران از احتمال امتیازدهی تیم مذاکره‌کننده سخن می‌گویند و تاکید دارند باید نسخه‌ای از توافق ژنو را مورد بررسی قرار دهند، تندرو‌ها در آمریکا نیز لغو نهایی تحریم‌ها را یک توافق بد دانسته، در حالی‌که ایران همچنان از توانمندی هسته‌ای برخوردار است و‌ گاه و بیگاه به کنایه از متن توافقی صحبت می‌کنند که دولت اوباما در اتاقی مشخص حفظ کرده و حتی مقامات آمریکایی با قلم و کاغذ نمی‌توانند به این اتاق وارد شوند، مبادا اقدام به نسخه‌برداری از آن کنند. از دید مخالفان توافق، به خصوص در کنگره، برداشتن تحریم‌ها امتیازی است که آمریکا در مقابل هیچ، به ایران اعطا می‌کند و همین مساله صف‌آرایی‌های گسترده برخی سناتور‌ها و نمایندگان مجلس در برابر دولت اوباما را به‌دنبال داشته است: نامه امضا می‌کنند، به کنگره لایحه می‌فرستند و از مهم‌ترین اقداماتشان، مصوبه اخیر کنگره بود که اختیارات باراک اوباما، رییس‌جمهوری ایالات‌متحده در لغو تحریم‌ها را محدود کرد.

 مسلم است فضای داخلی کشورهای مذاکره‌کننده بر مذاکرات تاثیرگذار است. دولت اوباما در جدال با تندروهایی است که حتی برخورداری ایران از توانمندی هسته‌ای را برنمی‌تابند و‌ گاه تا جایی پیش می‌روند که اوباما را به‌دلیل انفعال در به‌کارگیری گزینه نظامی زیرسوال می‌برند. در مقابل، شرایط دولت روحانی نیز کم از دولت اوباما ندارد؛ تندروهایی که دلواپس توافق ژنو هستند و در ابراز نگرانی‌های خود در این زمینه، توافق با طرف غربی به عنوان دشمنی دیرینه را چنان پررنگ و غیرممکن جلوه می‌دهند که در این میان منافع ملی و مصالح کشور در دیدشان کاملا بی‌رنگ می‌شود. ایران و آمریکا سعی کرده‌اند تا جای ممکن، بدون تاثیرپذیری از جوسازی‌های داخلی، مذاکراتی ثمربخش داشته باشند و مطمئنا دو طرف به‌خوبی می‌دانند که قرار نیست با امضای توافق جامع، تمام منازعات موجود میان تهران و واشنگتن یک‌شبه حل شود اما اقدامی مثبت در این جهت می‌تواند چشم‌انداز بهتری را برای هر دو کشور رقم زند. برای بررسی دقیق‌تر فضای داخلی آمریکا و بازتاب دادن نگاه آنان به پرونده هسته‌ای ایران، «شرق» گفت‌وگویی با دو تحلیلگر آمریکایی انجام داده که در اینجا می‌خوانید:



«آرون‌دیوید میلر» در خلال سال‌های ۱۹۷۸ تا ۲۰۰۳ به مدت ۲۴سال در وزارت خارجه آمریکا فعالیت کرد و از سال ۱۹۸۸ تا ۲۰۰۳ مشاور شش‌وزیر خارجه این کشور برای مذاکرات اعراب-اسراییل بود و در این سال‌ها برای دستیابی به توافقاتی میان اسراییل، اردن، سوریه و فلسطینی‌ها تلاش بسیاری صورت داد و اکنون به‌عنوان پژوهشگر سیاست عمومی در اندیشکده «وودرو ویلسون» (یکی از برجسته‌ترین اتاق‌های فکر در ایالات‌متحده) در واشنگتن مشغول به کار است. «آرون‌دیوید میلر» هنوز هم دستیابی به توافق نهایی را تنها یک احتمال می‌داند؛ احتمالی که اگر به یقین تبدیل شود تاثیر چندانی بر روابط ایران و آمریکا نخواهد داشت. این پژوهشگر اندیشکده وودرو ویلسون که قویا بر واقع‌بینانه‌بودن دیدگاهش نسبت به پرونده هسته‌ای ایران تاکید داشت، احتمال دستیابی به یک توافق بد را قاطعانه رد کرد و استدلالش این بود که آمریکا به‌هیچ‌وجه پای یک توافق بد را امضا نخواهد کرد، پس آنچه احتمال نهایی‌شدنش وجود دارد یک توافق «خیلی خوب» یا «نسبتا خوب» خواهد بود.

میلر با موردسوال‌قراردادن این واقعیت که آیا ایران و آمریکا واقعا در آستانه یک توافق قرار دارند یا خیر گفت: «دستیابی به این توافق تنها یک احتمال است و مذاکرات بسیار زیادی باید انجام شود تا بتوان ضرب‌الاجل بیستم جولای را عملی کرد؛ ممکن است به توافق برسند و ممکن است نرسند. ما انتظار خود از این مذاکرات را در سطح نسبتا پایینی حفظ می‌کنیم چراکه مسایل بسیار مهمی وجود دارند که باید حل شوند.»

میلر در مورد امکان پایبندی طرفین به تعهدات ذکرشده در توافق موقتی که در ۲۴نوامبر (سوم آذرماه) در «ژنو» به امضا رسید، گفت: «نخست این مساله مطرح است که ایران تا چه میزان بر حجم بالای ذخایر اورانیوم و تعداد سانتریفیوژهای خود تاکید خواهد کرد و در طرف آمریکایی این موضوع مطرح است که رییس‌جمهوری واقعا تا چه اندازه توانایی ایجاد مسیری برای آغاز روند برچیدن تحریم‌ها را دارد؛ تقریبا هیچ تصمیمی در مورد این مسایل گرفته نشده و اطمینانی نسبت به آنها وجود ندارد، بنابراین انتظارات در این رابطه را کاملا واقع‌بینانه نگاه می‌کنم.»

میلر با بیان اینکه «بر اساس توافق موقت، مذاکرات بر تعداد سانتریفیوژ‌ها و درجه توانمندی غنی‌سازی که ایران بر آن تاکید دارد، متمرکز خواهد بود»، گفت: «این مساله در مسیری کاملا علمی و کاربردی پیگیری می‌شود، یعنی باید میزان غنی‌سازی و سوختی که ایران برای انرژی برق و تحقیقات عملی خود نیاز دارد، مشخص شود و تهران برای انجام چنین کارهایی به سانتریفیوژ زیاد و حجم بالای اورانیوم نیازی ندارد و در عین حال می‌تواند نیازهای خود را هر زمان که بخواهد از بازار تجارت تامین کند؛ فکر می‌کنم این مهم‌ترین مساله باشد و اصلا نمی‌دانم که مذاکره‌کنندگان یا مقامات سیاسی ایرانی تا چه اندازه آماده سازش در این زمینه هستند.»

او در خصوص تلاش کنگره برای محدودکردن اختیارات اوباما برای رفع تحریم‌ها گفت: «نمی‌توانم پاسخی به این سوال بدهم چراکه این یک مساله پیچیده در قوانین است، پیچیده در سیاست است و به این بستگی دارد که توافق به چه شکل خواهد بود و همچنین به درکی که واشنگتن از رفتار ایران دارد، مربوط می‌شود؛ ایران، آمریکا را بسیار پایین تصور و از حماس و حزب‌الله حمایت می‌کند و همه این مسایل بر فضای سیاسی و سیاست در آمریکا تاثیر می‌گذارد. علاوه بر این باید به خاطر داشته باشید این توافق درست پنج‌ماه قبل از برگزاری انتخابات میان‌دوره‌ای در آمریکا نهایی خواهد شد و ایران، مساله‌ای است که می‌توان از آن به‌خوبی استفاده سیاسی کرد و البته نگرانی‌ها و مخالفت‌های عربستان و اسراییل با موضع‌گیری‌های اخیر دولت اوباما نیز باید در واشنگتن مدنظر قرار گیرد. بنابراین در مورد تحریم‌ها اصلا نمی‌توانم با اطمینان صحبت کنم چراکه شخصی باید در این زمینه صحبت کند که اطلاعات بسیار بیشتری در مورد رژیم تحریم‌ها داشته‌ باشد و بتواند بگوید که کدام تحریم در چه بازه زمانی باید کنار گذاشته شود و من این تخصص را ندارم.»

میلر تاکید بسیاری بر تاثیرگذاربودن شکل ارایه و توضیح توافق نهایی در طول مذاکرات داشته و واکنش کنگره نسبت به توافق نهایی را وابسته به محتویات این توافق دانسته و گفت: «این مساله بستگی به محتویات توافق نهایی دارد؛ اینکه طرفین توافق نهایی را چگونه ارایه می‌کنند و در موردش چه می‌گویند و باید بار دیگر به مسایل مهم دیگر در روابط دو کشور اشاره کنم که همچنان به دوری آمریکا از ایران دامن می‌زند. نمی‌توان رابطه‌ای را که سال‌هاست ویران شده، به‌طور بنیادی دگرگون کرد، بدگمانی و بی‌اعتمادی بالایی میان دو کشور وجود دارد و کنارگذاشتن آنها به‌هیچ‌وجه آسان نیست. ضمن اینکه باید اضافه کنم ما سیاست‌هایی داریم و ایران هم همینطور و نباید تنها بر کنگره، کنگره و کنگره متمرکز شوید. شما باید نگاهی هم به سیستم سیاسی خود بیندازید و بدانید که گروه‌های ذی‌نفعی هم در تهران هستند که نسبت به هر توافقی با آمریکا به شدت بدگمان هستند، شما باید این مساله را هم در نظر بگیرد. اشکالی ندارد اگر در مورد کنگره و سیاست‌های ما صحبت کنید اما شما هم سیاست‌هایی دارید.»

او با بیان اینکه «در چنین فضایی اعتمادکردن آسان نیست و اعتمادی که از بین رفته را به سختی می‌توان ایجاد کرد» گفت: «شاید مذاکره‌کنندگان به یکدیگر اعتماد کنند اما این توافق، فرا‌تر از مذاکره‌کنندگان است، اینکه چه اتفاقی در آینده رخ خواهد داد را هیچ‌یک از ما نمی‌دانیم. من نسبت به آنچه ممکن است به‌دست بیاید و آنچه ممکن نیست، کاملا واقع‌بین هستم و با این حال احتمال دستیابی به توافق وجود دارد. این توافق می‌تواند توافق خیلی خوبی باشد، می‌تواند یک توافق نسبتا خوب باشد اما شک دارم که توافق بدی باشد چراکه بعید می‌دانم ما چنین توافقی را امضا کنیم.»

میلر احتمال مطرح‌شدن مسایلی چون حقوق‌بشر و برنامه موشکی در مذاکراتی که با محوریت برنامه هسته‌ای ایران برگزار می‌شوند را رد کرده و اینطور استدلال کرد: «دستیابی به توافق در مورد مساله‌ای که با موافقت دو طرف مورد مذاکره قرار گرفته به اندازه کافی دشوار است. ایران و آمریکا در مورد مسایل بسیاری با هم اختلافات اساسی دارند و اگر این مسایل در مذاکرات مطرح شوند، هرگز توافقی حاصل نخواهد شد. این یک توافق ظریف و محدود در مورد یک مساله بسیار مهم است و در پس آن هیچ نکته قابل ذکری وجود ندارد، البته نه به این معنی که تغییرات اساسی بیشتر در روابط ایران و آمریکا غیرممکن است اما این توافق نمی‌تواند تضمینی برای روابط بهتر باشد.»


آرون‌دیوید میلر در خاتمه تاکید کرد: «اگر دو طرف؛ واقعا اراده دستیابی به توافق نهایی را داشته باشند، تا ۲۰جولای (30تیر) این امر، امکان‌پذیر است اما به عقیده من با توجه به مسایل بسیار مهمی که در این برهه مورد بحث قرار می‌گیرد، دو طرف نیازمند تمدید این دوره تا چند ماه پس از آن هستند.»

  ارزیابی‌«گری سیک» از مذاکره هسته‌ای: تندروها می‌توانند مشکل‌ساز شوند
گری سیک، کاپیتان بازنشسته نیروی دریایی آمریکا دکترای خود را در رشته علوم سیاسی در سال ۱۹۷۳ از دانشگاه کلمبیا گرفته و از اعضای شورای امنیت ملی آمریکا در زمان ریاست‌جمهوری جرالد فورد، جیمی کار‌تر و رونالد ریگان و دستیار اصلی کاخ سفید در امور ایران، نویسنده دو کتاب در مورد روابط ایران- آمریکا و از محققان ارشد دانشگاه کلمبیا است او درباره موضوعات مربوط به خاورمیانه و به‌ویژه ایران فعالیت می‌کند و در طول مصاحبه دستیابی به توافق نهایی را مفروض گرفته و از دیگر چالش‌ها حول این محور سخن گفته است. حتی سنگ‌اندازی‌های کنگره در مسیر لغو تحریم‌ها را جدالی دانست که دولت اوباما با وقوف به غلبه بر آن، قدم در مسیر مذاکرات گذاشت.

گری سیک که از آغاز به کار دولت روحانی، دیدی مثبت نسبت به تحولات ایجادشده در فضای داخلی ایران داشته و آن را کاملا بر سیاست خارجی تاثیرگذار می‌داند، با اشاره به اینکه هر دو طرف انگیزه بالایی برای دستیابی به توافق جامع دارند و همین مساله به پیشبرد روند مذاکرات کمک می‌کند، گفت: «دو طرف با مشکلاتی روبه‌رو هستند اما این مشکلات ارتباط چندانی با نهایی کردن یک توافقنامه ندارد، این مشکلات بیشتر داخلی هستند؛ تندروهایی در آمریکا هستند و تندروهایی در ایران که مخالف هرگونه توافق هستند و همین مساله می‌تواند مشکل‌ساز باشد اما مذاکرات میان ایران و آمریکا بسیار خوب پیش می‌رود.»

این تحلیلگر آمریکایی نیز با تاکید بر تاثیرگذاری مواضع گروه‌های تندرو داخلی در هر دو طرف بر مذاکرات، گفت: «دولت‌ها در هر دو طرف واقعا تلاش می‌کنند راهی برای خروج از این شرایط بیابند و به‌دنبال عملی‌کردن این توافق هستند اما پس از مذاکره و حتی توافق، گروه‌های مخالف در هر دو طرف به مقابله با آن خواهند پرداخت و مشکلی که شکل می‌گیرد، این است که مذاکره‌کنندگان در هر دو طرف پس از انجام مذاکرات و رسیدن به نوعی از توافق باید به کشور خود بازگشته و با نمایندگان داخلی خود مذاکره کنند.»

او با بیان اینکه مطمئنا گروه‌های تندرو در آمریکا بسیار قدرتمند هستند، گفت: «این گروه‌ها، به خصوص در کنگره تلاش خواهند کرد که بر توافق کسب‌شده اثر بگذارند و بر توافقی تاکید خواهند داشت که اساسا قابل قبول نیست.

بنابراین دولت اوباما مجبور خواهد بود به بحث و استدلال با آنها بپردازد اما مشکل بزرگ این است که دولت اوباما برای لغو تحریم‌ها به همراهی کنگره نیاز دارد. اوباما می‌تواند بخشی از تحریم‌ها را با اختیارات خود لغو کند و بسیاری از این تحریم‌ها را دست‌کم به طور موقت به تعویق بیندازد اما برای لغو همه آنها، باید همکاری‌هایی با کنگره صورت گیرد و رسیدن به این مرحله سخت خواهد بود.»

سیک افزود: «دولت اوباما این اختیار را دارد که بخشی از تحریم‌ها به‌خصوص تحریم‌های مالی را لغو کند و نیازی نیست که آنها را به کنگره بفرستد بنابراین خود دولت این قابلیت را دارد که بخش واقعی تحریم‌ها و به عبارت دیگر مهم‌ترین تحریم‌ها را لغو کند اما برداشتن همه تحریم‌ها نیازمند همکاری بیشتر کنگره است. بخش دیگری از تحریم‌ها مربوط به شورای امنیت سازمان ملل می‌شود که در مذاکرات مطرح است و فکر نمی‌کنم که در این بخش با مشکلی روبه‌رو شویم بنابراین سخت‌ترین مرحله حداقل برای طرف آمریکایی فراهم‌کردن زمینه همکاری میان دولت و کنگره است. البته که این مساله یک جدال سیاسی بسیار مهم در ایالات‌متحده خواهد بود.»

این محقق ارشد دانشگاه کلمبیا در پاسخ به اینکه «آیا فکر می‌کنید دولت اوباما بتواند پیروز این جدال باشد»، گفت: «به عقیده من اگر اینطور فکر نمی‌کردند، اصلا در این مسیر گام نمی‌گذاشتند. به عقیده من آنها باور دارند که مذاکرات راه به جایی خواهد برد، ضمن اینکه این توانایی را در خود می‌بینند که بر مخالفت‌های داخلی غلبه کنند و راهی برای خروج از این مناقشات داخلی بیابند.»

سیک در مورد میزان پایبندی طرف غربی به تعهدات ذکرشده در توافق موقت گفت: «تعهد و پایبندی باید دو طرفه باشد. ایران باید متعهد باشد، آمریکا هم همین‌طور. این تعهدات صورت می‌گیرد و به امضای روسای‌جمهوری هر دو کشور خواهد رسید. این مذاکرات تنها بر پایه اعتماد صورت نمی‌گیرد و ضمانت اجرایی برای آن وجود دارد و هر دو طرف برای عملیاتی‌کردن این توافق به صورت جامع باید به قول‌هایی که داده‌اند، پایبند باشند. البته این مساله چندان آسان نخواهد بود اما من دید مثبتی به آن دارم.»

برخی کار‌شناسان و تحلیلگران مدعی هستند اهرم تحریم‌ها ایران را مجبور به مذاکره کرد و حال که ایران حضور پای میز مذاکره را پذیرفته، غرب باید مسایل دیگری همچون حقوق‌بشر و برنامه موشکی ایران را نیز در مذاکرات مطرح کند.

‌گری سیک اما با رد این ادعا گفت: «با وجود مسایل دیگری که مطرح می‌شود، از حقوق‌بشر گرفته تا برنامه موشکی، طرفین توانسته‌اند مذاکرات را به‌خوبی پیش ببرند و از منحرف‌شدن آن به سمت مسایلی به‌جز برنامه هسته‌ای به خوبی جلوگیری کنند.

به عقیده من دو طرف تلاش خواهند کرد که در مسیر دستیابی به توافق هسته‌ای که برای دو طرف قابل‌قبول است، حرکت کنند و پس از آن این امکان وجود دارد که مسایل دیگر را مورد بحث و بررسی قرار دهند. دو طرف در این دور از مذاکرات به هیچ‌وجه راجع به مسایلی به جز برنامه هسته‌ای صحبت نخواهند کرد. مطمئنا همه می‌دانند که آمریکا نگرانی‌هایی در دیگر زمینه‌ها دارد، برای مثال همه نگران آنچه در سوریه رخ می‌دهد هستند اما تا زمانی‌که مذاکرات با محوریت مساله هسته‌ای ایران برگزار می‌شود، تمام این موضوعات کنار گذاشته می‌شوند.»

سیک با توجه به دید خوشبینانه‌ای که نسبت به تاثیرگذاری روند مذاکرات بر روابط ایران و آمریکا دارد، گفت: «دو طرف در حال مذاکره به صورت مستقیم هستند، مقامات ارشد دو کشور در مورد مسایل مهمی با یکدیگر تعامل دارند و این نشانه بسیار خوبی از شکستن موانع و دیوار‌ها میان دو کشور است.  مسلما این موانع همچنان بر جای خود باقی هستند و از بین نرفته‌اند؛ مردم، تاریخ کشورشان را فراموش نکرده‌اند اما واقعیت این است که شرایط تا حدودی تغییر کرده و پس از پیشرفت مذاکرات، دیدگاه‌ها تا اندازه‌ای عوض شده و احتمالا شاهد بهبود روابط دو کشور خواهیم بود اما راهی طولانی تا رسیدن به این مرحله در پیش داریم که با افزایش روابط رسمی میان دو طرف، این احتمال افزایش خواهد یافت.»

مصاحبه و ترجمه: زهرا رحیمی
bato-adv
مجله خواندنی ها