صفایی فراهانی: دولت حقایق را مطرح کند
بالاخره کاسه صبر حسن روحانی هم لبریز شد. روز دوشنبه رئیس جمهور در سخنرانی خود نسبت به مخالفین دولت که هر دم بابی را برای هجمه به آن باز میکنند، واکنش نشان داد که این واکنش شاید نشان از تحت فشار بودن دولت توسط مخالفین داشت.
درواقع در شرایطی که دولت سعی در ایجاد فضای تعامل دارد و تلاش مینماید تا با توسل به نیروهای مجرب و کارآمد کشور، مسائل و مشکلات موجود بر سر راه پرونده هستهای و همچنین برطرف ساختن تحریمها و... را مرتفع سازد برخی گروههای مخالف دولت یعنی همانهایی که در 24 خرداد شاهد شکست کاندیدای مورد حمایت خود بودند و از روی کارآمدن رئیسجمهوری از جبهه مقابل هنوز عصبانی و موفقیت آن را مانعی بر سر راه خود میدانند، تمام قدرت خود را به کاربستهاند تا تحتعنوان دلواپسی و ... سدی محکم در برابر دولت یازدهم ایجاد نمایند. بن
ابراین آنچه دولت را تحت فشار قرار داده است بهانههایی است که معدود افرادی که منافع آنها در عدم ثبات است، با نقشآفرینی منفی، چه در عرصه داخلی و چه در عرصه بینالملل دولت را با چالشهای متعدد مواجه میسازد. بهعبارت دیگر از طرح سوال و استیضاح وزرا گرفته تا برپایی همایشها و صدور اعلامیهها و شبنامهها علیه دولت همگی تنها یک هدف دارند و آن عدم موفقیت دولت یازدهم است. حسن روحانی که همواره مدافع نقد سازنده و انتقاد منصفانه بوده است با شدت گرفتن هجمهها علیه دولت دیگر سکوت را جایز ندانست و واکنشی بسیار تندی به آنها نشان داد. در این راستا گفتوگویی با مهندس صفاییفراهانی داشتیم تا نظر ایشان را در ارزیابی برخورد منتقدین با دولت و واکنش رئیسجمهور بدانیم:
جنبه باطنی تحریم درایران با توجه به موقعیتی که پیش آمده از جنبه ظاهری تحریمها بسیار بااهمیتتر است. به دلیل درآمدهای نفتی، نبود انضباط مالی و بسیاری مولفههای دیگر عملا اقتصاد کشور به یک اقتصاد رانتی تبدیل شده است. البته کشورهای جهان سومی با اقتصاد تکمحصولی بهصورت ذاتی رانتی هستند ولی تحریمهایی که بر ایران اعمال شد، موجب شد تا اثرات این رانتی بودن، بیشتر و قابل لمستر شود. یعنی این تحریمها از جهت ایجاد فرصتطلبیهای که رانت به وجود میآورد، موجب شد تا شدت و اثراتش بیشتر و اثرگذارتر شود. متاسفانه در کشورهای که رانتی و تکمحصولی هستند، بافت بههم پیوسته و ناگفتهای بهوجود میآید. این بافت و شبکه به هم پیوسته عموما پشتپرده است و تمام روابط سیاسی و اقتصادی این شبکه با چسب رانت بهم متصل است.
بهدلیل اینکه منافع این گروه رانتجو در ادامه تحریمها و تداوم این شرایط است، از تمام امکانات خود استفاده میکنند تا وضع موجود را تداوم دهند. این گروه در تمام زمینهها تلاش میکنند تا آب را تا جایی که میشود گلآلود کنند به این جهت که میخواهند منافعشان را به حداکثر برسانند. اگر تحریمها در کشوری بهوجود میآمد که رانتی نبود، بهطور طبیعی دولتها تمام تلاششان براین محور متمرکز میشد که چگونه عاقلانه از تحریمها عبور کنند یا به معنای دیگر از تحریمها استفاده کنند. در این شرایط دولتها تمامی پتانسیلی که دراختیار دارند را به جهتی هدایت میکنند که تولید در فضای اقتصادی رشد پیدا کند و در عمل تحریم به فرصتی برای رشد اقتصاد کشور بدل شود. براساس آنچه گفته شد اینچنین میتوان نتیجه گرفت که اگر امروز در برابر مذاکرات هستهای و گشایش در عرصه روابط بینالملل مخالفتها و انتقادات شدیدی از سوی عدهای که با وجود شرایط بحرانی گذشته سکوت اختیار کرده بودند، مواجه هستیم تنها بدین دلیل میباشد که اجازه ندهند کشور به سمت ثبات حرکت کند و همانطور که اشاره شد از آب گلآلود ماهی دلخواه خود را صید کنند.
فرض کنید پالایشگاهی که سالانه به ایران 3میلیارد دلار بنزین میفروخته، اصلا دوست ندارد که شرایط در کشور عادی شود. کسی هم که دلال این خرید بوده به هیچ عنوان راضی به بازگشت آرامش به اقتصاد ایران نیست. تجاری که به ایران سالانه 5 میلیون تن گندم میفروختهاند و دلالهای داخلی به هیچ عنوان راضی به تغییر این شرایط نیستند. این دو گروه تمامی تلاش خود را به این معطوف میدارند که چگونه میتوانند جلوی توافقهای جدید دولت سنگ بیندازند.
کسانی که پشت این پردهها هستند کاملا منتفع هستند و هیچ اتفاقی هم رخ نمیدهد! سالهاست که حرف برخورد با این گروه مطرح است ولی درعمل اتفاق خاصی تاکنون رخ نداده است. اتفاقا گزارشهای بانک مرکزی نشان میدهد که هر سال میزان این معوقات رو به افزایش است. یک زمانی رئیسکل بانک مرکزی اعلام کرد که بانک را سه قفله میکند ولی شما دقت کنید که همین چند وقت قبل وزیر اقتصاد اعلام کرد که بیش از کل سپردههای مردم تسهیلات داده شده درحالی که براساس قوانین بانکی حداکثر میتوانند 83 یا 85 درصد تسهیلات بدهند. وقتی که سیستم بانکی تا این میزان بی انضباط میشود که اکثر بانکهای بزرگ به بانک مرکزی بدهکار میشوند، مشخص میشود که تسهیلات ارزانقیمت بین یک عده خاص توزیع شده است. درحالی که این عده هم براساس گفتههای خود مسئولان بسیار محدود است. همین موضوع نشاندهنده بهم چسبیدگی رانتجویان است. درست است که سازمان رسمی نیست ولی ارتباط ارگانیک میان آنها ایجاد شده است.
درواقع توصیه میکنم که آقای روحانی درمورد برنامههایش بیشتر با مردم صحبت کند. خیلی سادهتر و عینیتر باید مشکلات اقتصادی را به مردم گفت، آقای روحانی باید مشکلات دیگر را هم خیلی روشن با مردم در میان بگذارد و مردم را واقعا غریبه ندانند. انتقادهایی که میشود چرا آقای روحانی اطلاعات اقتصادی را در تلویزیون گفت و ممکن است دشمن سوءاستفاده کند، اساسا درست نیست. مگر دشمن اطلاعات ما را ندارد، ما از کدام دشمن داریم صحبت میکنیم؟ در سال آخر دولت آقای احمدینژاد هم بانک جهانی هم صندوق بینالمللی پول هر دو در گزارش خودشان گفتند که رشد اقتصادی ایران منفی بوده اما همان زمان بانک مرکزی آمار داد که مملکت چهار درصد رشد اقتصادی داشته است. پس از پایان ریاست جمهوری آقای احمدینژاد بود که بانک مرکزی، تازه اعلام کرد که رشد اقتصادی 8/5درصد منفی بوده است. ببینید پس چه اطلاعاتی ممکن است رئیسجمهور بگوید که خارجیها نداشته باشند.
یا اینکه گزارش هزینه کردن 750 میلیارد دلار درآمد نفت در هشت سال چرا نباید به مردم گفته شود؟ نباید تفسیر آن قیم مردم بودن بشود، چرا مردم باید خبر از رسانههای بیگانه بشنوند و چرا نباید تلویزیون ایران آخرین اخبار و اطلاعات را به مردم بدهد؟
در زمان آقای خاتمی، روشی انجام شد که در کاهش فشارها علیه دولت تاثیر بسزایی داشت. در آن زمان عدهای از افراد خبره رسانهای در کنار جمعی از جوانان بهطور مستمر نحوه پوشش سخنرانیهای رئیسجمهور در صداوسیما را رصد میکردند و مواردی که صحبتهای آقای خاتمی ممیزی میشد را منتشر میکردند و در اختیار رسانهها قرار میدادند. در این شرایط صداوسیما سعی میکرد این مشکل را جبران کند و تا حدی نیز فضای صداوسیما علیه دولت آقای خاتمی تعدیل شد. در کنار همه این روشها دولت باید از معاون اول، سخنگو و وزیران دیگر نیز بخواهد ارتباط نزدیکتری با مردم داشته باشد و گزارش دیدارها و برنامههای خود را برای مردم منتشر کند.
تجربه موفق دکتر ظریف در انتشار فیسبوکی برنامههای وزارت خارجه میتواند الگویی مناسب از موفقیت برقراری ارتباط وزیران کابینه با مردم باشد. از سویی دیگر سخنگوی دولت باید نقشی کلیدیتر در دولت ایفا کند.