این ای میل کیست؟!
میم فه
الحمدلله رب و المنه فیلتر از فرارو برداشته شد و فراروی ما مثل پریرویی که تاب مستوری ندارد به جلوه آمد. از این رو، ضمن خسته نباشید به همکارانی که در راستای حمایت از اصلاحات هر چند دقیقه یک بار خبری را علیه کروبی کار میکنند،
میرویم سراغ یکی از کارهای زمینماندهمان که چند روزی زمین مانده بود و موکول شده بود به زمانی که فرارو رفع فیلتر شود و از ترس شرفمان جرات نمی کردیم خم شویم از زمین برش داریم.
اما حالا که خطر تا حدودی رفع شده، بدون هیچ مقدمهای از شما میخواهم که این ایمیل را که اشتباها به اینباکس من وارد شده بخوانید و چنانچه فرستندهی آن هستید یا فرستندهی آن را می شناسید خودتان را معرفی کنید که خیلی لازمتان داریم.
From: doctoralijoojoo@yahoo.com
Subject: dahaneshoon
Text:
سلام . عرض ادب و سلام و احترام
خانواده خوب هستند؟ سرکار خانم چطورند؟ خدا قوتشان بدهد چه قیامتی می کنند این روزها.
بالاخره همانجور که گفته بودی به بچه ها گفتم یک ایمیلی برای ما درست کنند که خیلی راحت با هم تماس داشته باشیم و احتمال شنودش هم کمتر است. البته اون بیعرضهها که اهل این چیزها نیستند ولی شانسه دیگه؛ یک وقت دیدی کردند. امیدوارم این ایمیل را که یکی از بچههای دفتر تایپ میکند و می فرستد خیلی زود و سالم به دست رئیس دفتر شما برسد.
عارضم به حضورتان که با عزتی اختلاط کردم درباره اون موضوع. اول زیر بار نمی رفت و میگفت خیلی ضایعه و همین الان هم هی اون سه تا کاندیدا اعتراض میکنند که شما رادیو تلیوزیون رو کردید ستاد انتخاباتی دکتر. اما من بالاخره آنقدر حرف زدم و وعده و وعید دادم که زیر بار رفت. فقط نگران بود میگفت یک وقت کمرم عیب نکند. من هم بهش قول دادم که کاریش نمیشود و اینها برای او همچین باری محسوب نمی شوند. به هر حال مناظرهها را مالاندیم و خیالمان راحت شد. این عزتی پسر خوبیست. آن وقتها که من معاون اداری مالی سازمان بودم کلی هوایش را داشتم او هم از حرف من دررو نداشت و دائم می گفت: هر چی شما بگویید دکتر. حالا هم همانطور است فقط دکترش را نمیگوید.
به هرحال گفت همه جوره در خدمت است. فقط نگران بود که سایر سفارشاتی که بهش دادهاید خوب از کار درنیاید مثلا تغییر دوبلهی جومونگ به نحوی که تبلیغ مستقیم دکتر در انتخابات باشد، زیاد خوب نشود و مردم شک کنند که چطور چند صد سال پیش در کره همه از ایرانیهای چند صد سال بعد میخواستهاند به دکتر احمدینژاد رای بدهند. اما من بهش اطمینان دادم که مدارکش موجود است و اگر بخواهند ارائه می دهیم.
با علی آقا هم جلسه گذاشتم. متاسفانه اخیرا خیلی خودش را میگیرد. میگفت من از ایشان حمایت نمی کنم و تو هم هی اینقدر به من نگو دکتر. علیآقا معتقد است از وقتی آن اتفاق افتاد دیگر خوبیت ندارد به یکی بگوییم دکتر. تازه میگوید تو سر من را شیره مالیدی و همه می گویند تو چطور نفهمیدی معاونت از فوق دیپلم به دکتری آکسفورد جهش زده. من هم یک مقداری از کوره دررفتم و گفتم شما خودت سر برنامه هویت به من گفتی "آفرین! حالا دیگه وقتشه که دکتر صدات کنیم" و من را فرستادی دنبال اسمال دسطلا که مدرک جور کند آنوقت این حرفها را می زنی؟ یک کمی اوقاتم تلخ شد و آمدم بیرون، اما از لجش قبل از آن هفت هشت بار بهش گفتم دکتر!
اما هیچ نگران نباشید. همه کارها ردیف است. در مورد نشست علمی هم به دکتر بگویید هیچ نگران نباشند. چند روز است که داریم جمعی از نخبگان کشور را میسازیم و به محض اینکه یک ذره قیافهشان به آدمهای درسخوانده بخورد برای کسب فیض و پوشش خبری خدمتشان می آوریم. فعلا بچهها دارند روی گریمشان کار میکنند و عادت دست توی دماغ کردن و خاراندن اسافل را از سرشان انداختهاند. روزی 25 هزار تومان میگیرند و ظهرها هم حتما باید نان سنگک و کوکایشان به راه باشد که هزینه چندانی نیست.
راستی عکس خودت توی مراسم عزاداری که عکس دکتر را دستت گرفته بودی خیلی جالب بود. حیف که من دیگر سازمان نیستم والا می دادم بچهها روی کلهات کلهی کرباسچی را بچسبانند و پوستر توی دستت را هم بکنند پوستر کروبی و بعد آبروی اصلاح طلبها را که از دین و مقدسات سواستفاده می کنند می بردیم. آخ... باید یاد سعید افتادم. خدا رحمتش کند. چقدر تمیز مرد. همیشه توی حمام و جلوی آینه یادش می کنم. چه برنامه ها با هم داشتیم... نور به قبرش ببارد.
قربان شما
سلام و ارادت و احترام و خاکساری ما را به دکتر برسان و یادآوری هم بکن که وزارت علومی که قولش را داده بودند را فراموش نکنند.