چالشِ نبودن هاشمی
داوود هرمیداسباوند، کارشناس مسائل بینالملل در شرق نوشت: آیتالله هاشمیرفسنجانی در مقاطع مختلف و در حوزههای مختلف سیاست ایران اثرگذار بودند. ایشان اگرچه در آغاز انقلاب بسیار به ارزشهای انقلاب پایبند بود؛ اما در مرحلهای از جنگ هشتساله که جانشین فرمانده قوا بودند، ترتیب مذاکرات مکفارلین را دادند. مذاکراتی که بعد از برملاشدن آن و محاکمه مکفارلین در آمریکا، امکان نزدیکشدن ایران و آمریکا را از بین برد و آمریکا در سیاست خود توجه بیشتری به عراق کرد. ایشان نقش ویژهای در تصمیمگیریهای ایران درباره جنگ و پایان جنگ داشت.
آقای رفسنجانی بعد رئیسجمهوریشدن نیز گامهایی برای بابکردن اقتصاد آزاد برداشت. او بعدها به سمت اصلاحطلبان گرایش پیدا کرد و با تأکید بر ضرورت آزادبودن انتخابات، در نماز جمعهای درباره اینکه فرایند انتخابات، اثرگذار بود. او در جریان حوادث ٨٨ نیز تلاش داشت که یک فضای آشتی ملی و مردمی ایجاد شود. آیتالله هاشمی در دوران احمدینژاد مورد انتقادات بسیاری قرار گرفت و خویشتنداری در مقابل انتقادات و حتی برخوردهایی که با فرزندانشان شد؛ بهعنوان خصوصیت ویژه او مشاهده و ثبت شد. او در انتخابات سال ٩٢، انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی نیز نقش مؤثری داشتند و همواره بر موضع خود یعنی گفتوگوی سازنده تأکید کردند. او در سیاست خارجی و حتی درباره آمریکا نیز همین نگاه را داشت.
آیتالله هاشمی تلاش میکرد تا روابط با همسایگان را نیز از همین طریق ترمیم کند. دیدگاه ایشان در حوزه اقتصاد آزاد نیز مانند سیاست خارجی بسیار روشن و متمایل به دیالوگ و گفتوگوی سازنده بود. گفتنی است در سیاست داخلی نیز بهتدریج و همسو با تغییرات مسالمتآمیز از درون، به سمت ایجاد فضای باز سیاسی و اجتماعی متمایل شد. به طور خلاصه میتوان گفت که در حوزه سیاست خارجی همواره طرفدار گفتوگوی سازنده بود و بعد از دوران اصلاحات تلاش کرد که با توجه به حضور مردم و نقش جوامع مدنی تا حدودی سیاستهای قبلی خود در سیاست داخلی را جبران کند.
روشن است که فوت آیتالله هاشمی در روند انتخابات ریاستجمهوری آینده بسیار اثرگذار است؛ زیرا اصلاحطلبان پشتیبان اصلی خود را از دست دادهاند. این یکی از چالشهای نبود ایشان در سیاست داخلی است. اگر سیاست اصلی آیتالله هاشمی یعنی گفتوگوی سازنده در پیش گرفته نشود، در حوزه سیاست خارجی بهویژه مسائل منطقه نیز چالشهایی خواهیم داشت.