ورود کیهان به ماجرای "پونز"
پس لرزههای مناظره سوم هنوز در روزنامههای طرفدار کاندیداها ادامه دارد. از اعتراض محمد علی نجفی به قالیباف و درخواست از تلویزیون برای پاسخگویی به یک ادعای نادرست تا کنایههای تند روزنامه کیهان به روحانی.
هرچند بیان چنین سخنانی از کم مایه بودن گوینده آن حکایت دارد و توهین به فهم و شعور مردم است، اما چرا نمیگویند که دوستان آن روز و حامیان امروز خود آنها بودند که در دهه 60 سنجاق و پونز را در پیشانی دختران فرو میکردند و این مقام معظم رهبری بود که آن زمان در مقابل آنها ایستادند و جلو دیوار کشی در دانشگاهها را گرفتند.
کسی چنین ادعایی را میکند که همسران رقیبانش استاد دانشگاه هستند و در جامعه حضوری فعالانه دارند، اما همسر خودش خانهدار است.
میبینم برای روحانی و دولت او روشن است که باید موانع را از سر راه سرمایهگذاری خارجی برداشت و با حضور فعال در عرصه اقتصاد بینالمللی و بازار جهانی، توسعه مداوم اقتصادی را تضمین کرد که به معنای بهبود زندگی کارگران و زحمتکشان است.
میبینم با تدبیر، خطر جنگ و مصیبت از سر مردم دور شده، بسیاری از تحریمها حذف شده و حتی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به ترامپ میفهماند که ایران به تعهدهای خود پایبند مانده است. میبینم برابری جنسیتی برای دولت روحانی فقط یک شعار نیست، بل یک باور است.
میبینم دستکم در حوزه انتشار کتاب از شدت نظارت سلیقهای و تنگنظریها کاسته شده، هرچند هنوز راه درازی تا برقراری آزادی بیان در گسترههای دیگر (دانشگاهها و هنرهای تئاتر، سینما، موسیقی و...) باقی مانده است.
اینهمه دلایلی بسنده برای خواست تداوم کار دولت فعلی است، خاصه که رقیبان روحانی در این انتخابات با گفتههایشان تصوری هراسآور از آینده ما ترسیم میکنند و ما هم خاطراتی هراسآور از گذشته داریم. جز اینها دلیل اصلی من برای رأیدادن به روحانی، تدوین و انتشار منشور حقوق شهروندی از سوی دولت اوست.
ممکن است که مواد این منشور در آینده نزدیک، مبنای تدوین قوانین نشوند یا ممکن است چنانکه یک مخالف سرسخت روحانی به نگارنده گفته، با پایان کار دولت او، این منشور به دست فراموشی سپرده شود.
انتقاد عباس عبدی از هشدارنامه توکلی
اگر كسي جز آقاي توكلي از اردوگاه اصولگرايان چنين مطلبي را مينوشت و منتشر ميكرد مسالهاي نبود و آن را در كنار انواع و اقسام نوشتههاي جناحي دستهبندي ميكرديم و بايد با كرامت از كنار آن عبور ميشد.
ولي از آنجا كه آقاي توكلي در مواردي نشان دادهاند كه فراتر از تعلقات جناحي فكر كرده و عمل ميكنند بنابراين انتظار ميرفت كه اين نوشته نيز در پرتو همين پيشفرض خوانده و شنيده شود كه در اين صورت تاثير بسزايي داشت؛ پيشفرضي كه در اين زمينه خود را نشان نداده است.
ابتدا تاكيد كنم كه بنده نيز نسبت به مواضع آن دو روز آقاي روحاني نقد دارم و اين را روز گذشته و در روزنامه اعتماد منتشر كردم، ولي نقد بنده به كسي است كه بهطور قطع در اين انتخابات از او حمايت ميكنم و اتفاقا اين نقد را هم معطوف به دفاع از جامعه و كشور و رايآوري او نوشتم.
در عين حال معتقدم كه آقاي روحاني به نحوي واكنشي رفتار كردند و گمان ميكنم در ادامه شاهد اين موارد نخواهيم بود. ولي پرسشي كه از آقاي توكلي ميتوان طرح كرد اين است كه به قول معروف آيا بهتر نيست كه ما يك سوزن به خود بزنيم و يك جوالدوز به ديگران؟ آيا آقاي توكلي هيچ كوششي كردند كه برنامههاي سازماندهي شده عليه شخص دوم كشور را كه نامزد رياستجمهوري هم هستند در گلستان و سپس فرودگاه اروميه و همدان نقد كنند؟ بهطور قطع كسي باور نخواهد كرد كه چنين اقداماتي خودبهخودي و بدون حمايتها و سازماندهي ويژه انجام شود.
آيا جناب آقاي توكلي حتي يك نيشگون آرام از برنامهريزان اين اقدامات گرفتند؟ حداقل ميتوانستند به آقاي روحاني متذكر شوند كه ما انتظار نداشتيم كه شما از اين رفتارها عصباني شويد و در ضمن آن رفتارها را نيز محكوم ميكردند.
شايد گفته شود كه ايشان از اين رفتارها مطلع نبودهاند، ايرادي ندارد ميپذيريم. ولي آقاي توكلي به عنوان كسي كه دانشآموخته اقتصاد است، چرا در برابر نظرات وهنآميزي كه از سوي نامزدهاي اصولگرا در امور اقتصادي بيان ميشود سكوت ميكنند؟
اگر كسب راي را نوعي معامله بدانيم كه نامزد رياستجمهوري برنامه ميدهد و مردم با راي خود آن را ميخرند، در اين صورت از نظر آقاي توكلي گفتن اينكه اقتصاد را در طول ٤ سال 2.5برابر ميكنم، مصداق چيست؟ اگر كسي مدعي شود كه با وضع اقتصاد ايران و افرادي كه در ستاد او هستند سالانه 1.5 ميليون شغل و در طول ٤ سال ٦ ميليون شغل ايجاد ميكند، مصداق چيست؟
اگر كساني مدعي شوند كه يارانهها را سه برابر و به هر بيكار ماهانه ٢٥٠ هزار تومان پرداخت ميكنند، مصداق كدام عنوان شرعي معاملات است؟ شما به عنوان دانشآموخته اقتصاد، زكات دانش خود را كي به جامعه خواهيد داد؟ آيا سكوت در برابر اين اظهارات و وعدههاي عجيب و غريب از جانب شما رواست؟
مهم اين است كه چنين نقدهايي از اردوگاه اصولگرايان انجام شود و الا چند سال ديگر دوباره گفتن اينكه اشتباه كرديم، گرهي را از كار فروبسته مردم باز نميكند، همچنان كه اصولگرايان امروز هرچه هم درباره احمدينژاد بگويند و از او تبري بجويند، جبران خسارات بزرگي را كه در دوره او به اقتصاد كشور و از آن مهمتر به روح و روان جامعه وارد شد نميكند.
جناب آقاي توكلي شما در قضيه واگذاري املاك نجومي نشان داديد كه برخلاف سكوت ساير اصولگرايان داراي اصول و انصاف هستيد. در نقد قضيه حقوقهاي نجومي اصلاحطلبان كم و كسري نگذاشتند ولي در موضوع املاك شهرداري در آن سو فقط جنابعالي لب به سخن گشوديد و شما خوب ميدانيد كه واگذاري اين املاك به جز با دستور شهردار در اختيار هيچكس ديگري نيست.
او در مناظره گفت كه آنها را به رفتگران! واگذار كرده است. از شما انتظار ميرود كه از موضع عدالتخواهي و شفافيت اسامي اين رفتگران عزيز را افشا فرماييد تا ميان نقدتان به آقاي روحاني و قاليباف موازنهاي حداقلي برقرار شود.
بنده همچنان فكر ميكنم كه آقاي توكلي در ميان اصولگرايان نمونه است و از اين جهت با اشتياق تمام افتخار ميكنم كه براي برگزيدن روزنامهنگاران ضدفساد در كنار ايشان باشم. احتمال ميدهم كه در يكي دو روز آينده در اين موارد نيز اظهارنظر خواهند كرد و چون گذشته استقلال راي خود را به رخ جامعه و اصولگرايان خواهند كشاند.
نجفی به قالیباف: جوابم را منتشر کن
درعینحال از آقای قالیباف میخواهم اگر به حداقلی از آزادگی و مردانگی پایبند هستند، لااقل به روزنامه تحت تسلط خویش که با پول شهروندان تهران اداره میشود اجازه دهد مصاحبهای با من داشته باشد تا مردم بتوانند با آگاهی بیشتری درباره مواضع و سخنان ایشان قضاوت کنند.
من به اینکه مردم فهیم تهران تا چه اندازه این ادعای ایشان را قبول یا آن را توهین به شعور عمومی تلقی میکنند یا خیر، کاری ندارم. سؤال من از ایشان این است که آیا بعد از حدود ٩ ماه از تاریخ دریافت نامه، پاسخ سازمان بازرسی را دادهاید یا خیر.
صرفنظر از این موضوع، انبوهی از سؤالها و ابهامها درباره عملکرد و ادعاهای آقای قالیباف در ذهن اینجانب نقش بسته است که در اینجا به سه مورد از آنها میپردازم و در صورت لزوم موارد دیگری را در یادداشتهای بعدی مطرح خواهم کرد. امیدوارم آقای قالیباف برای پاسخگویی و رفع ابهام اقدام کنند.
١. ایشان در مناظرهها، مصاحبهها و سخنرانیهای خود بهجای استدلال درباره راهکارهای تحقق وعدههایی که همواره بر آنها تأکید دارند، از این مفهوم استفاده میکنند که «چون من میگویم، پس میشود»، خب شما که در سال ٩١ اعلام کردید در سه سال ترافیک تهران را حل خواهم کرد، آیا امروز که پنج سال از آن وعده گذشته است ترافیک تهران را حل کردهاید؟ البته میتوان درک کرد که ایشان در سال ٩١ برای کاندیداتوری ریاستجمهوری در سال ٩٢ برنامهریزی میکردند و فکر میکردند سه سال بعد از آن رئیسجمهور خواهند بود و در نتیجه کسی سراغ وعده ایشان را نخواهد گرفت.
٢. ایشان در خیلی از موارد میفرمایند: «چون من میگویم، پس درست است». سؤال بنده این است که درباره پروژه پل صدر (که بدون مصوبه شورای شهر اجرا کردید)، گفته بودید با ٨٠٠ میلیارد تومان پروژه را تکمیل خواهم کرد؛ اولا چرا با وجود درخواستهای مکرر اعضای شورای شهر تاکنون گزارش شفافی درباره هزینههای این پروژه و نحوه تأمین آن ارائه نکردهاید و ثانیا بنا بر گفته اعضای شورای شهر این پروژه بهجای ٨٠٠ میلیارد تومان، هفت هزار میلیارد تومان (حدود ٩ برابر رقم برآورد اولیه) خرج روی دست شهروندان تهرانی گذاشته است، چرا در محاسبه میزان هزینه یک پروژه اینقدر تفاوت وجود دارد؟ آیا اگر این مبلغ را صرف توسعه مترو میکردید، اکنون حملونقل عمومی تهران وضعیت قابل قبولی نداشت؟
٣- آقای قالیباف ادعا میکنند که به «شفافیت در امور اعتقاد دارند»؛ بنابراین تقاضا دارم اعلام فرمایند درحالحاضر میزان بدهی شهرداری به بانک شهر و پیمانکاران و سایر طلبکاران شهرداری چقدر است و چرا با وجود درخواست اعضای شورای شهر حاضر نشدهاند گزارش دقیقی دراینباره ارائه دهند.