پیش بینی الویری از تکرار خاطره انتخابات ۸۰
گفتوگو با مرتضی الویری را در ادامه بخوانید:
جناب آقای الویری حضور رئیسجمهور در معدن یورت آزادشهر با واکنشهای زیادی همراه شد. به نظر شما در شرایط انتخاباتی رفتن او به کنار معدنکاران به نفعش تمام شد یا ضررش؟ بويژه آنکه آقاي قاليباف هم از آن در فيلم تبليغاتياش استفاده کرد.
مستقل از اینکه این کار به نفع روحانی بوده یا به ضررش، به نظر من باید این کار را میکرد. اگر به خاطر بیاورید آقای خاتمی در سال آخر ریاستجمهوری خود وقتی به دانشگاه رفت، مورد اعتراضات تندی قرار گرفت. دانشجویان علیه او شعار میدادند و آقاي خاتمی حرف خوبی در آنجا زد.
آنچه که باید در نظام جمهوری اسلامی پرورش دهیم افزایش شفافیت و مشارکت مردم در فعالیتها و برخوردهای بدون پوشش با مردم است. لذا از این بابت اگر حتی حضور در جمع معدنکاران به ضرر آقای روحانی باشد کار او را تقدیس میکنم. البته بر این باورمد که این کار در انتخابات به نفع آقای روحانی میشود.
از چه نظر به نفع او میشود؟
از این جهت که علیرغم هشدار استاندار ترجیح داده به گلستان برود و رو در رو با مردم سخن بگوید و گفته ریسک این موضوع را میپذیرد و علاقهمند است صدای مردم شنیده شود.
آيا این اقدام آقای روحانی نشان میدهد که او رئیس جمهور همه مردم ایران است و تعابیری مانند رئیس جمهور ۴ درصدی مصداقی ندارد؟
این تعبیری که آقای قالیباف مطرح کرده از بنیان مخدوش است. چراکه کپیبرداری از جنبش وال استریت و دولت یک درصدی است. او همچنین از بگمبگمهای آقای احمدی نژاد و تعبیر آقای موسوی از کسی که به دوربین نگاه میکند و دروغ میگوید، کپی کرده است.
آقای روحانی باید بتواند نشان دهد که در دوره هشت ساله ۸۴ تا ۹۲ میزان اشتغال با رقمی در حدود ۲۰میلیون و ۵۰۰ هزار نفر ثابت مانده یعنی معدل تعداد افراد بیکار شده و به کار گرفته شده صفر بوده است.
یکی از سناریوهای اصولگراها شبیهسازی شرایط با سال ۸۴ است. آنها تلاش میکنند انتخابات دومرحلهای شود و تصور میکنند هر کسی در برابر آقای روحانی قرار بگیرد، در مرحله دوم رای میآورد. از منظر شما چقدر احتمال دومرحلهای شدن انتخابات وجود دارد و آیا دراین شرایط، اوضاع به نفع اصولگراها میچرخد؟
احتمال دومرحلهای شدن میتواند وجود داشته باشد؛ در صورتی که هر سه نامزد اصولگرا کنار نروند و میزان آرای روحانی نصاب ۵۰ درصد را کسب نکند، این احتمال وجود دارد. گرچه ما پدیدههای عکس ماجرا را نیز داشتهایم، در سال ۸۰، ۹نفر در برابر آقای خاتمی با سلایق مختلف صف کشیدند.
اما اگر انتخابات دومرحلهای شود آیا اتفاق سال ۸۴ تکرار خواهد شد؟ من تصور میکنم که باید به این معادله یک فاکتور بسیار مهم را اضافه کنیم که آن افزایش آگاهی مردم است.
پدیده دیگری که با آن مواجه هستیم فضای مجازی است که فضا را به کلی دگرگون کرده است. کاندیداها دیگر محتاج رادیو و تلویزیون و شیوههای سنتی تبلیغات نیستند چون مردم اطلاعات خود را از فضای مجازی میگیرند.
بر اساس نظرسنجیها میزان مشارکت مردم حداکثر ۶۰ درصد است. با چنین میزان مشارکتی میزان رای آقای روحانی چقدر خواهد بود؟ آیا میتواند در مرحله اول انتخابات را ببرد؟
در انتخاباتهای گذشته نیز نظرسنجیهایی که یک هفته مانده به انتخابات انجام میشد، میزان مشارکت مردم را در همین حدود نشان میداد.
در بسیاری از شهرستانهای کوچک و روستاها افراد با انگیزههای قومی و قبیله ای و رفیقبازی پای صندوقهای رای میروند و وقتی که پای صندوق رفتند خود به خود ابراز تمایل میکنند که به ریاستجمهوری نیز رای بدهند.
درست است اما همه آنها که با آقای روحانی رای نمیدهند.
ولی نان ما در مشارکت بیشتر مردم است.
برخي معتقدند یکی از مشکلات در این دوره، نبودن آقایهاشمی است. ایشان میتوانستند موجی در بین مردم ایجاد کنند. اما جايشان خالي است.
همانطور که حیات ایشان موجب حرکت میشد، فوت ایشان نیز موجب حرکت میشود.