رئیسی: حجم تخریب از سوی روحانی بالا بود
بخشی از گفت و گوی تسنیم با ابراهیم رییسی را در ادامه بخوانید؛
وقتی شما وارد انتخابات شدید مسائل را از قبل نمیدانستید؟ طبعا وقتی که وارد چنین عرصهای میشوید باید آماده این تیر و ترکشها هم باشید.
بله این وضع، قابل پیشبینی بود اما حقیقتاً خود بنده این حجم از تخریب و ترساندن مردم را پیشبینی نمیکردم؛ چرا؟ چون پیش خود میگفتم که اولاً طرفِ رقابت، فردی است که لباس دین و روحانیت را به تن دارد و لااقل در این قضیه حد نگه میدارد؛ نه اینکه کاری نمیکند، بلکه بالأخره تا یک جایی جلو میرود، ثانیاً ایشان از اول انقلاب مسئولیت داشته، بنابراین لااقل حریم نظام و اصول اخلاقی انتخابات را نگه میدارد؛ ثالثاً اکنون رئیسجمهور است و شئونات رئیسجمهور را حفظ خواهد نمود؛ خب در انتخابات و خصوصاً ده روز آخر هر سه محاسبه ما بهم خورد.
یعنی معتقدید اگر رقیب این کارها را نمیکرد، مردم به شما رأی میدادند؟
قرار نیست بنده جای مردم تصمیم بگیرم، من دارم عرض میکنم که در انتخابات این اتفاقات افتاد و بسیار موثر هم بود؛ البته به دلیل همان وقت کمی که داشتیم و پرهیزی که از ورود زود هنگام و غیرقانونی به انتخابات داشتم، و همچنین برخی ضعفهای تبلیغاتی ما، در مواردی باید خیلی بهتر عمل میکردیم؛ مثلاً در اینکه بتوانیم علاوه بر محرومان و اقشار ضعیف، صدایمان را به طبقه متوسط هم برسانیم؛ منتهی حرف من این است که رقیب، با مجموعه تبلیغات تخریبی بی سابقه ای، چنان فضای رعب و ترسآلودی ایجاد کرد که صدای ما به بخشی از جامعه نرسید.
یا مثلاً گفتند اگر اینها رأی بیاورند، جنگ و ناامنی میشود، یا دوباره تحریم میشود. خب اخیراً مردم خبرها را میبینند، در امریکا یکی از بیسابقهترین تحریمها علیه ما در حال تصویب است. قصدشان این است که با این تحریمها جنگ داخلی درست کنند و مردم را به جان هم و به جان نظام بیندازند؛ خب چرا آقایان جوابگو نیستند؟ مگر شبکه های رسانه ای و تبلیغاتیشان نمیگفت اگر فلانی رأی بیاورد جنگ و تحریم است، چرا هنوز چند هفته نگذشته چنین تحریم پیچیده و چندلایهای علیه ملت ایران طراحی و تصویب شد؟ اینها شماتت نیست، بلکه تبیین واقعیت است.
رقیب هراسی، آنهم به دروغ و فریب، یک روش جاری در رقابتهای انتخاباتی دنیا بویژه غرب است؛ اما نظام ما فرق دارد. ما که مسلمان هستیم، آیا باید همان روشهای غیراخلاقی غربی ها را کپی کنیم؟ به هر حال انتخابات تمام شده اما این یک زنگ خطر است. اینکه فرهنگ سیاسی مسؤولان چنان تغییر کرده که همانند غربیها برای کسب قدرت، کمیته عملیات روانی تشکیل می دهند و در آنجا برای نشر حداکثری دروغ و تهمتهای عجیب و غریب برنامه ریزی می کنند و بعد هم که نتیجه می گیرند؛ نه تنها احساس گناه نمی کنند بلکه برای خودشان کف می زنند و می گویند موفق شدیم. این یعنی فرهنگ سیاسی رو به انحطاط است.
ظاهراً شما علاوه بر روش تبلیغاتی رقیب، مدعی مواردی همچون انجام تخلفات آشکار و فراوان در انتخابات نیز شدید؟
مواردی که در فرآیند انتخابات مورد اعتراض بنده بود و هست دقیقا منطبق بر اصل هشتم قانون اساسی است. اصل مترقی امر به معروف و نهی از منکر که متاسفانه در جامعه ما تنها تفسیر مورد اشاره از این دستور الهی و اصل قانون اساسی رعایت پوشش وآن هم مختص بانوان بوده. من معتقدم کاربرد اصلی و ضروری تر امر به معروف و نهی از منکر در خطاب به مدیران و حاکمان هست. این موضوعات با رویکرد "اصل هشتمی" باید پیگیری شود و الا من هیچ شکایت و گله عمومی از بابت موارد شخصی ندارم و آن را به خدای خود واگذار کرده ام.
یکی از این تخلفات، استفاده بی رویه از ابزارهای حاکمیتی در اختیار دولت در دوره قبل و حین برگزاری انتخابات بود. من چندین دوره عضو هیئتهای اجرایی و مرکزی نظارت بر انتخابات بودهام در همین دوره هم عضو بودم که قبل از اعلام کاندیداتوری، از آن استعفا دادم. این را نه بهعنوان یک کاندیدا، بلکه بهعنوان فردی با سابقه چندین دوره عضویت در هیئتهای اجرایی و مرکزی نظارت و اطلاع از سوابق عرض میکنم که کمّ و کیف این نحو تخلفات در این دوره عجیب و بی سابقه بود. تخلف، زیبنده نظام اسلامی نیست و باید جلویش گرفته شود.
آقای رئیسی گفتید که در برقرار کردن ارتباط مؤثر با جماعتی که به شما رأی ندادند مشکل داشتید، یعنی معتقدید حرفتان به آنها نرسید و رقیب آنها را از شما ترساند؛ حالا نقداً 16میلیون هستند که به شما رأی دادهاند و بیش از 23میلیون که رأی ندادهاند؛ با اینها میخواهید چه کار کنید؟
حقیقتاً و برای چندمین بار عرض میکنم سپاسگزار آن اعتماد 16 میلیونی هستم که با وجود باران سیلآسای تهمت و تخریب، باز هم به بنده اعتماد کردند؛ این موضوع فارغ از اینکه به بنده رأی داده شده، واقعاً جای تأمل و بررسی دارد. قبلا گفتم در اینجا یک مشکل جدی هست که باید شجاعانه با آن مواجه شد.
این اتفاق، بیاغراق یک نعمت بزرگ است که اولاً باید شکرش را بجا آورد و ثانیاً برای حفظ و ارتقاء آن، به خود مردم مراجعه کنیم. من علیرغم نگرانی از معضلاتی که برای معیشت مردم و عزت و اقتصاد ملی پیش بینی میکنم، اما کشور را در دوره پس از آن در آستانه یک تحول مدیریتی میبینم. این تحول، به اعتقاد من با گرایش عموم مردم و آگاهی آنان رخ خواهد داد، فارغ از اینکه مجری آن، امثال بنده یا این و آن باشد. بنابراین تلاش توده عظیمی که در این انتخابات به شعارهای مطرح شده از سوی اینحانب اعتماد کرد به هدر نرفته، این اراده ها بر اساس قواعد مردمسالاری در جلب نظر سایرین و تعیین مسیر آینده ای نزدیک در کشور موثر خواهد بود.
یعنی بنا دارید فعالیتهایتان را از سر بگیرید؟
البته فعالیت حرفه ای ما در آستان قدس به عنوان متولی و مدیر کلان این مجموعه مقدس، از اقتضائات روزمره سیاسی جدا است و در مسیر ترسیم شده خود ادامه خواهد یافت. برای اداره آستان یک افق بلندمدتی داریم که عمدتاً هم از حکم 7بندی رهبر معظم انقلاب در انتصاب اینجانب، الهام گرفته شده است و حتی اگر من رئیس جمهور هم می شدم، همان مسیر پیگیری می شد، کما اینکه برای پرهیز از اصابت شائبه ها و تهمتها به این آستان مقدس، از ابتدای ورود خود به عرصه انتخابات تا پایان آن، ارتباطات کاری خود با آستان را به طور کل قطع کردم و به تمامی مدیران آستان تکلیف کردم که حق ندارند همزمان با اشتغال در این آستان فعالیت انتخاباتی کنند.
مشخصاً چه کاری میخواهید بکنید؟ این روزها زمزمه ایجاد دولت سایه مطرح است، قرار است چنین سازوکاری راه بیندازید؟
در خصوص سازوکار، فارغ از نظر مردم، کارشناسان خبره و نیروهای انقلابی عمل نخواهد شد؛ یک برکت و نعمت دیگر این انتخابات، جمع شدن بخش عظیمی از نیروهای دلسوز کشور دور هم و کنار گذاشتن کدورتها بود. در ادامه هم، اهداف مشخص است.
همانطور که گفتم مهم این است که برغم خواست دشمن و برخی عوامل داخلی آن، نشان بدهیم که انقلاب پای کار مردم و حلال مسائل آنهاست، نه بی تفاوت نسبت به حل مشکلات کشور و ملت، و برای حل مسائل راهحل و برنامه دارد. ضمن اینکه فقط هم نباید به نشستن و برنامه دادن اکتفا کرد، بلکه با استفاده از ظرفیت های خودجوش خود مردم علاوه بر کارهای ایجابی، هم مطالبه گری باید کرد و هم به ارایه راه حل مشکلات اقتصادی و محرومیت ها و زنده کردن امید در لایههای مختلف اجتماعی باید پرداخت.
یعنی قصد دارید که افراد مؤثر جریان اصولگرا را هم افزا کنید و زیر چتر خود جمع کنید؟
بنده چتری ندارم؛ اگر چتری هست، چتر تفکر انقلابی است و همه افراد، خارج از دسته بندیهای رایج و گروهها و احزاب سیاسی باید تلاش کنیم که با عمل درست و انقلابی زیر چتر انقلاب باقی بمانیم. اصولگرا و اصلاح طلب اگر در خط امام(ره) باشند، انقلابیاند و فرقی ندارند. بحث بر سر یک گفتمان است که مطمئنم روز به روز گسترش پیدا خواهد کرد چون تنها راه حل مشکلات اساسی کشور است.
رابطهتان با افرادی همچون آقایان قالیباف و جلیلی که در انتخابات به نفع شما کار کردند، همچنان برقرار است و آیا در خصوص آینده با این افراد هم صحبت کردهاید؟
برادرانی که گفتید در انتخابات حقیقتاً مجاهدت و تلاش و اقدامی وظیفهشناسانه و زمان شناسانه کردند؛ بنده ممنون آنها و دیگر عزیزانی هستم که بیدریغ و با نیت الهی، در سراسر کشورکار شبانهروزی و بیمنت کردند. البته همینجا هم بگویم که برخلاف برخی ادعاهای رسانه ها، من نه قبل از ثبت نامها و نه بعد از آن تا روز انتخابات از احدی از نامزدهای بالقوه و بالفعل انتخاباتی نخواستم که ثبت نام کنند یا کناره گیری کنند و این اقدام را برای خود نوعی تکبر سیاسی می دانم.
روشن بفرمایید برنامهتان برای 23میلیونی که به شما رأی ندادند، چیست؟
امروز دیگر انتخابات تمام شده و اصرار بر تقسیم کردن مردم، کار درستی نیست؛ ما نباید کار ناپسند برخی را تکرار کنیم. دیگران را متهم به دیوارکشی کردند اما خودشان، بین مردم دیوار کشیدند و بعد از انتخابات این کار را ادامه دادند.
سلیقه های مختلف و حتی و جریان مقابل، در کاری که میخواهید بکنید نقش دارند؟ تحملشان میکنید؟
موضوع ما، سلیقه افراد و اختلاف ذائقه ها نیست، مسیر حرکت مهم است. در جریان مقابل هم افراد دلسوز، مومن و انقلابی کم نیستند که من به آنها علاقه مندم. سابقه مدیریتی من هم تکیه به این روش را نشان می دهد. اصولا برای حل مشکلات و بحران های نگران کننده ای که کارشناسان و صاحبنظران برای دوره پیش رو پیشبینی کردهاند، هیچ جریانی نمی تواند به تنهایی اقدام کند، بلکه نیاز به همدلی و همزبانی و یک عزم و اراده ملی و پشتوانه عمیق و مردمی داریم.
خارج از دسته بندی سیاسی که من خود را خارج از این حلقه های تنگ و انحصاری تعریف میکنم، کارشناسان دلسوز فراوانی هستند که واقعا نمی شود آنها را در یک جریان سیاسی تعریف کرد. این عزیزان، نخبگان این کشورند و در رشته ها و تخصص های مختلف برای آینده ی این کشور حرف دارند، کسانی هستند که آزمون پس داده اند، دلشان برای ایران می تپد، دلشان برای انقلاب می تپد خود را نسبت به مردم و کشور موظف می دانند، اما لزوماً برای مردم شناخته شده هم نیستند.