انتقاد عباس عبدی به دادگاه زنجانی
دادگاه متهم رديف دوم در پرونده بابك زنجاني با نقض حكم در ديوان عالي كشور تجديد شد و در شعبه ديگري از دادگاه انقلاب مورد رسيدگي قرار گرفت. گزارشهايي كه از اتهامات و دفاعيات مطرح شده در دادگاه در مطبوعات منتشر شده است در برخي از جملات تفاوتهايي دارند ولي در مجموع از وجوه اشتراك آنها ميتوان فهميد كه در چند مورد از رسيدگيها بايد دقت بيشتري لحاظ شود.
دادگاه متهم رديف دوم در پرونده بابك زنجاني با نقض حكم در ديوان عالي كشور تجديد شد و در شعبه ديگري از دادگاه انقلاب مورد رسيدگي قرار گرفت. گزارشهايي كه از اتهامات و دفاعيات مطرح شده در دادگاه در مطبوعات منتشر شده است در برخي از جملات تفاوتهايي دارند ولي در مجموع از وجوه اشتراك آنها ميتوان فهميد كه در چند مورد از رسيدگيها بايد دقت بيشتري لحاظ شود.
١- متهم در پاسخ به سخنان رياست دادگاه اظهار داشت كه فرض بر برائت است، در حالي كه اينجا فرض بر محكوميت است. وي اين سخنان را در پاسخ به اين سخنان رييس دادگاه گفت كه «شما و «ح. ف. ه» به او (منظور بابك زنجاني است) شخصيت دروغين و جعلي دادهايد و اموال مملكت را به غارت برديد، شما او را به مسوولان معرفي كرديد، همه ماجرا را از حفظ هستيد و با اين اعمالي كه انجام دادهايد شب و روز مانوس و محشور بودهايد، پس همه اينها را توضيح دهيد.»
گونه ديگري از اظهارات عجيب را نزد نماينده دادستان هم ميتوان ديد، آنجا كه متهم نسبت به اعداد و ارقام ادعانامه عليه خودش اعتراض ميكند و آنها را نادرست ميداند، نماينده دادستان پاسخ ميدهد كه «بنده اشتباه شدن برخي اعداد را قبول دارم اما من با حجم بالاي پول سروكار نداشته و چهار، پنج ميليون تومان را ميشناسم؛ پرونده داراي ابعاد عظيم اقتصادي و اخلالگري در نظام است.»
٢- آقاي قاضي دادگاه چند بار خطاب به متهم تاكيد ميكند كه او بابك زنجاني را به مسوولان معرفي كرده است. هرچند در اين باره مستندات كافي در دادگاه بيان نميشود، شايد در پرونده و متن كيفرخواست باشد، ولي دو نكته مهم در اين اتهام وجود دارد. اول اينكه فرض كنيم چنين باشد و متهم رديف دوم و سوم، زنجاني را نزد مقامات كشور موجه جلوه دادهاند.
آنان چرا بايد به تعاريف احتمالي اين افراد اعتماد ميكردند؟ در هر حال آقايان وزرا نقش مستقيم و موثري در وقوع اين جرم دارند و با توجه به قدرت و اطلاعات آنان، فريب خوردنشان از اين دو نفر مسموع و پذيرفتني نيست. در اين صورت چرا دادگاه درباره رسيدگي به اتهام آن ٤ نفر برگزار نميشود تا اعلام كنند كه چرا فريب خوردند؟ به علاوه چرا آنان را به عنوان شهود به دادگاه نميآورند تا توضيح دهند كه اين متهم آنان را چگونه گول زده و فريب داده است؟
نكته دوم اينكه وكيل متهم در رد اين ادعا اظهار ميدارد كه: «شبههاي وجود دارد مبني براينكه آيا از مسوولان امر استعلام شده است يا نه كه طبق نامه برج ٤ سال ٩١، استعلامي توسط وزير نفت از وزير اطلاعات انجام ميشود و وزارت اطلاعات در برج ٥ همان سال نسبت به فروش نفت به بابك زنجاني اعلام نگراني ميكند اما با همه اين اوصاف نفت به او فروخته ميشود.»
٣- مسالهاي كه در دادگاه مورد توجه قرار نميگيرد شرايط ارتكاب اين جرايم است. متهم بارها بر مساله تحريمها اشاره ميكند، ولي به نظر ميرسد كه پرداختن به اين مساله مورد علاقه مقامات رسمي نبوده است. اين جرايم در فضاي تحريم رخ داده، حالا اين افراد هم اگر وارد اين خلاف نميشدند، به احتمال زياد كسان ديگري اينبار شيرين و چرب را از روي زمين تحريم برميداشتند و آن را حمل ميكردند! دادگاه فرصت مناسبي است تا به زمينهسازي تحريم براي ارتكاب جرم پرداخته ميشد كه مغفول واقع شده است.
اميدواريم در ادامه اين محاكمه اين چند نكته نيز مورد توجه قرار گيرد. يكي از اهداف اين محاكمه بايد يافتن علل و چرايي بروز اين جرايم باشد و نفس محكوميت و مجازات كفايت نميكند.